شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۶
کابوس‌ها و رویاهای زندگی خود را نوشتم

هادی خورشاهیان، نویسنده «موریانه‌ها نمی‌خوابند» در برنامه جلد دوم از تلویزیون اینترنتی کتاب گفت: در کتاب «موریانه‌ها نمی‌خوابند» داستان واقعی زندگی، کابوس‌ها و رویاهای زندگی خود را نوشتم که اگر یک مقدار بیشتر از زندگی خود می‌نوشتم، شخصیت دانیال می توانستم خودم باشم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «موریانه‌ها نمی‌خوابند» یک رمان دوجلدی بلند است که در آن ماجراها و مشکلات زندگی مردی در سه دهه از زندگیش به تصویر کشیده شده است. این اثر، یک رمان اجتماعی است که در آن شخصیت‌ها عزیزترین افراد زندگی خود را از دست می‌دهند ولی همچنان عشق رنگ‌و‌بوی خود را حفظ می‌کند؛ عشق‌هایی اساطیری که گاه در هاله‌ای از ابهام هستند.

خورشاهیان درباره اسم کتاب خود، بیان کرد: موریانه از کودکی در ذهن من بوده است و اینکه موریانه‌ها همیشه بیدار هستند و در حال خوردن چوب هستند. موریانه بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی من در دوران کودکی بوده است چه موریانه هایی که در چوب بوده‌اند و چه موریانه‌هایی که در مغز وجود دارند. ما در خواب مدام در حال فکر و خیال و کابوس دیدن هستیم که ما را تنها نمی‌گذارند. اتفاقاتی که در فضای بیرون رخ می‌دهد بخشی از آنها در خواب‌‌های ما دیده می‌شود و انگار در هر زمان در حال زندگی کردن و فکر کردن هستیم که دغدغه آن را داریم.

وی در ادامه، گفت: در این کتاب شخصیت‌هایی را که دوست داشتم در زندگی من وجود داشته باشند خلق کردم و شخصیت‌هایی که در زندگیم دوست داشتم به گونه‌ای باشند که من می‌خواهم و نبودند را آن گونه که خود دوست داشتم، خلق کردم. شخصیتی هم در میانه قرار دارد که دانیال در آنجا بود و آن خودم بودم. کاملا آن نیستم چون زندگی من به این شکل نبود و دانیال بچه نداشت و با مسائلی روبرو بود که من آنها را تجربه نکرده بودم. بخشی از شخصیت کتاب خودم هستم و دغدغه‌های خودم است و هر چقدر هم بخواهم از این زندگی فرار کنم باز خودم هستم و این رویاها آن جایی بود که قصد داشتم از این زندگی فرار کنم. 

این نویسنده درباره شغل نویسندگی و سبک زندگی خود، افزود: نویسندگی شغل محسوب نمی‌شود چون من به خواندن علاقه داشتم و بسیار کتاب می‌خواندم خود‌به‌خود به نوشتن علاقه‌مند شدم و فکر نمی‌کردم روزی نویسنده شوم. اگر بخش زندگی کارمندی‌ام را کنار بگذارم مهمترین دغدغه من نوشتن است. با توجه به اینکه به صورت مداوم در حال نوشتن هستم و در یک فاصله زمانی 21 ساله، 120 عنوان کتاب از من چاپ شد اگر قرار بود نویسندگی یک منبع درآمد باشد می‌توانست یک حرفه و یا یک شغل باشد. نویسندگی در ایران هم کلاً شغل محسوب نمی‌شود فقط در دهه‌های 40 و 50 که پاورقی‌نویسی در مجلات به‌ویژه هفته‌ای متداول بود آن زمان نویسندگی شغل به شمار می‌آمد. به عنوان علاقه، مهم‌ترین علاقه من بوده است و برای من شغل نشد. شاید روزی نوشتن به شغل برای من تبدیل شود. 

وی درباره اینکه نوشتن یک کار بلند، مزیت است یا خیر، اظهار کرد: من بعد از نوشتن 120 کتاب که 10 جلد از آنها رمان بود به این فکر افتادم که این رمان را بنویسم که با دوران کرونا روبه‌رو شدیم و برای خودم هم کاملاً مشخص بود برای رمان به این مفصلی به راحتی نمی‌توانم ناشر پیدا کنم درنتیجه به تصمیم خود اهتمام ورزیدم و مدت هفت ماه برای نوشتن آن وقت گذاشتم. در کتاب موریانه‌ها نمی‌خوابند داستان واقعی زندگی، کابوس‌ها و رویاهای زندگی خود را نوشتم که اگر یک مقدار بیشتر از زندگی خود می‌نوشتم، شخصیت دانیال می توانستم خودم باشم.

خورشاهیان افزود: من بابت این کتاب بدون اینکه درباره حجم آن به کسی چیزی بگویم با 10 ناشر که شش نفر از آنها آثار من را چاپ کرده بودند تماس گرفتم و گفتند که ما رمان تألیفی چاپ نمی‎کنیم و اگر کار ترجمه‌ داری در خدمت هستیم. انتشارات کتابسرای تندیس با من همکاری کردند و روی کتاب 1100 صفحه‌ای من با توجه به افزایش قیمت کاغذ سرمایه‌گذاری کردند که بسیار ریسک بوده است و در حق من برادری کردند.

وی بیان کرد: این کتاب عصاره تمام چیزهایی بود که در این 50 سال از زندگیم جمع شده بود و می‌خواستم آنها را در یک جا به زبان بیاورم و اگر من از امروز دیگر رمانی ننویسم دلیلش ترس از نبود مخاطب، حق تألیف و جدی گرفته نشدن نویسنده نیست، بلکه احساس می‌کنم گفتنی‌ها را گفتم و در نوشتن نمی‌خواهم این تکرار زندگی را داشته باشم. قصد دارم که بین سبک نوشتن و سبک زندگی تفاوتی وجود داشته باشد.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها