وطن یولی، یادبودِ رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان را برگزار کرد-2
احمدی سلطانی: ادبیات مرثیه سیدالشهداء باطلالسحر توطئههای جریان پانترکیسم است/ شنگول و منگول برخاسته از فرهنگ ایرانی
مجتبی سلطانی احمدی، استاد دانشگاه گفت: نیکبخت اعتقاد داشت ادبیات مرثیه سیدالشهداء باطلالسحر توطئههای جریان پانترکیسم در فارسیزدایی چه در آذربایجان ایران چه در منطقه آران که به شکل خودخوانده کشور آذربایجان خوانده میشود. چون ادبیات مرثیه به زبان فارسی و توسط مرثیهسرایان مشهور و محبوب آن خطه بود که میتوانست ادبیات فارسی را در این منطقه در قالب مدایحه اهلبیت جلو ببرد.
او افزود: در تائید سخنانم باید به یک موضوع اشاره کنم؛ در سال 77 همایشی به مناسبت گرامیداشت استاد شهریار برگزار شده بود. در این مجموعه 28 مقاله ترکی چاپ شده که نویسندگان آن از جمهوری آذربایجان و ترکیه هستند که طبیعی است از چه منظری به استاد نگاه کردند. در این میان 21 مقاله ترکی هم نوشته شده است.
این سردبیر دانشنامه فرهنگ مردم بیان کرد: از این 21 مقاله فارسی، پنج مقاله را تاجیکها نوشتند، 16 مقاله را نویسندگان ایرانی از این میان پنج مقاله را پانترکها نگارش کردند از این 11 مقاله باقیمانده یک مقاله به ایرانخواهی شهریار نیست حتی یک مورد. لذا تا دلتان بخواهد ایل ماشاءالله هم در مقالات ترکی و پانترکی اشعار ترکی نمود دارد.
جعفری قنواتی گفت: یکی از مقالات آن که با حوزه کاری من مرتبط است، فولکلور آذربایجان در اشعار شهریار است. در این مقاله که با این جمله آغاز شده، نویسنده مینویسد: «همچنانکه میدانیم یکی از مشهورترین افسانههای آذربایجانی شنگول و منگول است!» به نظرتان دبیر علمی همایش این مطلب را نخوانده است که این افسانه آذربایجانی نیست و متعلق به کل ایران است؟!
او ادامه داد: یک همایش موسیقی نواحی همان سالها یا چندین سال قبل برگزار شد، حسین محمدزاده صدیق، مترجم و نویسنده مقالهای نوشته بود با این عنوان «شاهنامه حماسه یا ملهمه»! دبیر علمی همایش هم این را پذیرفته بود! این سخنرانی در همایش انجام و در کتاب هم چاپ شده است. امیدوارم دیگر از این مسائل پیش نیاید و دفاع از ایران و هویت ملی هزینه نداشته باشد.
نقش تشیع در تقویت هویت ایرانی
مجتبی سلطانی احمدی، پژوهشگر فرهنگ و تمدن در قسمت دیگری از این برنامه گفت: آخرین پروژه فکری او دارای اهمیت بسیار زیادی بود. موضوع رساله دکتری رحیم نیکبخت «گفتمان ایرانخواهی در رسالههای اندیشمندان آذربایجان عصر مشروطه» است. زمانی که پروپوزال دکتری او را به محمدعلی کاظمبیگی نشان دادم تا با او مشورت کنم از دیدن اسامی رسائلی که در منابع پژوهشی خودش ذکر کرده خیلی تعجب کرده بود و با من تماس گرفت و درباره مولف آن کنجکاوی کرد و گفت تنها فردی میتواند به این منابع دسترسی پیدا کند که در این موضوع غرق شده باشد.
او افزود: ایران، تمامیت ارضی و هویت ملی آن برای نیکبخت بسیار مهم بود و پیش بردن حرکتهای فرهنگی در برابر ویروس پانترکیسم دغدغه اصلی او بود. او ایران، فرهنگ، بناهای آن پیشا اسلام و بعد از اسلام را به عنوان نقش و نگار یک قالی میدید که زیبایی خاصی به جامعه ایرانی داده بود. او در رسالهاش نیز دنبال این بود که جایگاه ایران و ایرانی را در رسائل مشروطیتی که آذریها در آغاز این جریان منتشر کرده بودند، به بررسی تحلیلی و تبیینی آن بپردازد و جایگاه ایران و ایرانی را در ذهن نخبگان آذری آن مقطع روشن کند.
این استاد دانشگاه پیام نور بیان کرد: او در زمینه ادبیات مرثیهپژوهی هم باز به مسئله پانترکیسم نظر داشت. او اعتقاد داشت ادبیات مرثیه سیدالشهداء باطلالسحر توطئههای جریان پانترکیسم در فارسیزدایی چه در آذربایجان ایران چه در منطقه آران که به شکل خودخوانده کشور آذربایجان خوانده میشود. چون ادبیات مرثیه به زبان فارسی و توسط مرثیهسرایان مشهور و محبوب آن خطه بود، نیکبخت اعتقاد داشت که ادبیات فارسی را در این منطقه در قالب مدایحه اهلبیت جلو ببریم. اگر به صورت ناسیونالیسم پارسی آن را جلو ببریم، آن را پس میزنند.
نگاه ایرانگرایانه در مرکز نداریم
بیژن جعفرزاده راستین، دبیر انجمن هوشبری ایران در یادبود رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان گفت: یکی از دردآورترین جنبههای درگذشت او به دلیل کروناست و این برای من با توجه به اینکه جزو کسانی بودم که 28 ماه در آی سی یو تلاش میکردم یک داغ مجددی است.
او ادامه داد: همین امروز صبح در حال بررسی چتهایی بودم که سه سال گذشته با مرحوم نیکبخت داشتم. اگر میتوانستم این چتها را نشان دهم گنجینهای بود که او برایم میفرستاد هر چند با هم چالشهایی هم داشتیم و بعضی مواقع در موضوعات سیاسی بحثهای خیلی جدی درمیگرفت که البته این بحثها مانع دوستی ما نمیشد.
این استاد دانشگاه پزشکی ایران بیان کرد: در آشفتگی که در زمینه دانشگاهی، آموزشی و ... داریم جزء ویرانههایی نمانده و از بودجههایی که صرف پژوهش میشود که چندان تاثیر و تاثری هم ندارد مقایسه کنید با بودجهای که صرف ایرانپژوهی میشود که چه قدر ناچیز است. در کشوری که در دهه چهل امثال دکتر مرتضوی نخستین پژوهشگاه بنیاد فرهنگ ایران را نه در تهران، اصفهان، مشهد و کرمان بلکه در تبریز پایهگذاری کرد.
بیژن جعفرزاده گفت: امروز سیاستگذاریها به شکلی پیش رفته که ارزشگذاری به ایران و ایرانی نه تنها ارزش شناخته نمیشود بلکه چه بسا نقطه ضعف هم به شمار بیاید. من متولد ارومیه هستم و در دبیرستانی تحصیل کردم که نام آن فردوسی بود که به نام این دبیرستان در این کشور رحم نکردند.
او افزود: ارزش افزوده افرادی مانند شادروان نیکبخت این بود در شرایطی که ایران مظلوم بود و هست که با تلاشهای بیشائیه خودش سعی کردند هویت ایرانی را پررنگ کنند و مزیت دیگرش، در شرایطی که ایران، مفهوم ایرانی و نگاه به فرهنگ ایرانی و ارزشهای آن نه تنها ارزش نداشت بلکه ضد ارزش شناخته میشد و در مرکز نگاه ایرانگرایانه نداریم و آن نگاههای افراطی اقوامی از حاشیه خودشان را به متن میکشانند در اینجا او از زاویه دید یک نگاه آذربایجانی عاشق ایران از چیستی ایرانی دفاع کرد. در حالی که امروز در بسیاری از اقوام ایرانی چنین نگاهی را نمیبینیم. کاش در این روزها امثال نیکبخت را بیشتر داشتیم.
نیاز نسل امروز به روشنگری فرهنگی
اکبر ایرانی، مدیرعامل موسسه میراث مکتوب هم در بخشی از این یادبود گفت: کشورهای آزادی با کمک عوامل داخلی زور زیادی زدند که ایران را تجزیه کنند اما از پس این امر برنیامدند. از هزار سال پیش که دغدغه فردوسی ایران بود و زبان فارسی تا امروز که انشاءالله موفقیتی به دست نخواهند آورد. واقعیت این است که در این عرصه ما راهی جز رفتار فرهنگی نداریم. همان طور که اشاره شد در این نوع مسائل اشتباهی که از تصمیمگیران و تصمیمسازان سر میزند همه چیز را ابتدا امنیتی میکنند بعد مساله سیاسی میشود و پس از آن تقایل به وجود میآید و ...
او افزود: به نظرم کاری که وطن یولی انجام میدهد راه تعادل را باید همچنان به پیش ببرد و ادامه دهد و خودش عامل تشتت و دامن زدن به اختلافات نباشد و جنبه آگاهسازی و روشننگری را ادامه دهد و این نیاز جوانان ماست تا تحت تاثیر عوامل نفوذی قرار نگیرند. متاسفانه امروز نگرانی درباره آذربایجان وجود دارد و ما در جمعی که هستیم در زمینه ایراندوستی فعالیت میکنیم و برخی مسائل را مینویسیم تا شاید موثر بیفتد و برخی دیگر از موضوعات را با ارتباط با مسئولان پیگیری میکنیم تا برخی مسائل حاد نشود. در کل با یکسری تلاشها میتوان کارهایی صورت داد تا اتفاقات مثبتی هم روی دهد.
او یک لشکر برای ایران بود
محمدعلی بهمنی قاجار، حقوقدان و پژوهشگر تاریخ گفت: یکی از شعرایی که نیکبخت به او علاقه داشت حکیم نظامی گنجوی بود و یکی از کارهای واپسینش هم به نظامی اختصاص داشت. گویا رسالتی برای خودش قائل بود که هر چه مربوط به هویت ایرانی است به آن بپردازد. در واقع میتوانیم بگوییم او یک لشکر برای ایران بود که بدون هیچ ادعا، منیت، خودخواهی و فرصتطلبی برای ایران کار میکرد.
او افزود: او در جزء جزء کارهایش به فکر خودش نبود که در میان از این نمد کلاهی برای خودش درست کند. فقط و فقط عشق به این سرزمین و ایران عزیز داشت و شخصیتی به تمام معنا ملی. وقتی از ملی صحبت میکنیم در آن مذهب شیعه و دین اسلام جزئی از ملیت ماست. در واقع نمیتوانی خودت را ملی و ایرانگرا بدانی ولی شیعهستیز و اسلامستیز باشی.
این حقوقدان عنوان کرد: استاد بیات مقالهای درباره کسروی و فرقه دموکرات دارند که به درستی اشاره کردند که در زمان حیات آخر کسروی که مصادف با سلطه فرقه دموکرات بر آذربایجان میشود، کسروی با همه سابقه اسلامستیزی و نقد تشیع در فکر این بود که از ظرفیت تشیع برای ایران استفاده کند. او در درباره برخی از افکار و کنشهای خودش تجدیدنظر کرده بود. رحیم نیکبخت که خادمالحسین و عاشق امام حسین(ع) و کربلا بود، اگر کسروی زنده بود به نظرم کسروی دینستیز پیشانی نیکبخت را میبوسید! چون میدانست این فرد برای ایران با عشق کار انجام میدهد.
محمدعلی بهمنی قاجار گفت: تنها نیکبخت میتوانست در مرز ارس برای سه شهید شهریور 1320 مراسم بگیرد و باعث شود که نام داریوش بایندر در جامعه مطرح شود و برای جعفر جمشیدیراد مجموعه «چو ایران نباشد تن من مباد» را تدوین کرد. نگاه کنید با امکانات حداقلی با یک موسسه چهقدر کار برای ایران انجام داد. او با حداقل امکانات حداکثر خدمات را برای ایران انجام داد. در اثر تلاشهای او حساسیتهای حداقلی در نظام نسبت به آذربایجان ایجاد شد.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
وطن یولی، یادبودِ رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان را برگزار کرد-1
کاوه بیات: وجود نیکبخت برای پژوهش درباره آذربایجان غنیمت بود/ نگاه راهبردی نیکبخت به مسائل ایران
نظر شما