شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۳
شعر آیینی باید پلی برای عبور از منزلگاه خاک به عالم افلاک باشد

رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبی گفت: شعر آیینی و رضوی ما باید پلی برای عبور از منزلگاه خاک به عالم افلاک باشد؛ مکتبی برای انسان‌سازی و جامعه سازی. چرا که از منظر اسلام، شعر فاخر پرتویی از شعور نبوت است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رضا اسماعیلی در نشست ادبی «سه آیینه آه! » که شامگاه جمعه، 24 شهریور به  گروه بین المللی هندیران در پیام رسان اجتماعی بله با حضور جمعی از شاعران و ادیبان حوزه ایران فرهنگی برگزار شد، عنوان کرد: باید فروتنانه بپذیریم که شعر رضوی تنها صحن و حرم و گنبد و گلدسته نیست، و امام رضا نیز فقط در داستان «ضامن آهو» خلاصه نمی‌شوند. حضرت علی بن موسی الرضا (ع) اسوه حسنه، عالم آل محمد (ص) و اقیانوس کرانه ناپدید حکمت و معرفت هستند. آیا تا کنون امام را از این ضلع و زاویه به تماشا نشسته‌ایم؟ تا کی می‌خواهیم به امام، تنها و تنها به چشم گنج توسل و واسطه شفاعت نگاه کنیم و صرفا معجزات و کرامات ماورایی او را در قاب شعر رضوی به تماشا بگذاریم؟ واگویه کرامات قدسی و ملکوتی امام نیز در جای خود لازم است، ولی به شرط آن‌که ما را از نگاه به قامت انسانی و این‌جهانی آن امام همام به عنوان اسوه و الگو باز ندارد. برای نسل امروز تبیین و تحلیل شاعرانه این که امام «که بود؟»، «چه گفت؟» و «چه کرد؟»
 اسماعیلی افزود:  از دانستن و به تصویر کشیدن جزء به جزء خصوصیات حرم و بارگاه رضوی است.‌ می‌ترسم حکایت امروز ما و امام رضا، مثل حکایت دیروز امام علی (ع) و مردمی باشد که به جای پرسش از هستی و چیستی عالم آفرینش، در مقابل قرآن ناطق و گنجینه اسرار عالم هستی از مو‌های سر و ریش خود آمارگیری می‌کنند؟! آن‌جا که امام خطاب به مردم با سخاوتِ تمام می‌گوید «سَلُونِی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِی فَوَاللهِ لا تَسْئَلُونِی عَنْ فِئَةٍ تُضِلُّ مِاَةً و تَهْدِی مِاَةً اِلاّ اَنْبَأْتُکُمْ بِناعِقِها وَ سائِقِها»؛ از من بپرسید پیش از آن‌که مرا بجویید و نیابید، چرا که من راه‌های آسمان را بهتر از راه‌های زمین می‌دانم. به خدا سوگند درباره هر گروهی که جمعی را گمراه و جمعی را هدایت می‌کند از من نمی‌پرسید؛ مگر این‌که من به شما خبر می‌دهم از ناعق و سائق آن (زمامدار و دنباله‌رو) آن را معرّفی می‌کنم و از تمام جزئیّات آن شما را آگاه می‌سازم. می‌گویند در این هنگام مردی از جا برخاست و گفت: «اَخْبِرنِی کَمْ فِی رَأسِی وَ لِحْیَتِی مِنْ طاقَةِ شَعْرٍ: بگو در سر و ریش من چند عدد تار مو هست؟!» از آن‌ جا که پیدا بود این سؤال از روی بغض نسبت به امام (ع) است، امام (ع) در پاسخ فرمود «وَ اللهِ لَقَدْ حَدَّثَنِی خَلِیلِی اَنَّ عَلَیکُلِّ طاقَةِ شَعْرٍ مِنْ رَأسِکَ مَلَکاً یَلْعَنُکَ وَ اَنَّ عَلیکُلِّ طاقَةِ شَعْرٍ مِنْ لِحْیَتِکَ شَیْطاناً یُغْوِیکَ وَ اَنَّ فِی بَیْتِکَ سَخْلاً یَقْتُلُ ابْنَ رَسُولِ اللهِ»؛ به خدا قسم، خلیلم - رسول خدا - به من خبر داده که در پای هر مویی از مو‌های سرت مَلِکی است که تو را لعنت می‌کند و در پای هر موی ریشت، شیطانی است که تو را اغوا می‌کند و در خانه‌ات بزغاله یا گوساله‌ای داری که قاتل پسر پیغمبر خواهد شد!».

این شاعر آیینی در رابطه بارسالت امروز شاعران آیینی ادامه داد: امروز رسالت ما به عنوان شاعران آیینی این است که همچون دعبل، کمیت و فرزدق به افق‌های جامع‌تری از حوزه دین و معرفت بنگریم و به تبیین سیره عملی خاندان رسالت بپردازیم. شعر آیینی باید آیینه تمام نمای معارف حقه قرآنی و حقایق انسان ساز توحیدی باشد. امروز رسالتی بالاتر از این برای ما شاعران آیینی متصور نیست که با تعمق و تدبر در سیرت و باطن دین، به تبیین سیره عملی خاندان رسالت (ع) و آموزه‌های انسان‌ساز قرآنی و وحیانی بپردازیم و ساحت مقدس دین و آیین را از گزند بدعت و تحریف و آلوده شدن به آفات خرافه و گزافه حفظ کنیم. زمان آن رسیده است که با بهره گیری از میراث ماندگار پیامبر خاتم (ص) – قرآن و عترت - از مدح و منقبت صرف، فاصله بگیریم و همچون شاعران صدر اسلام بر مسند پیام رسانی تکیه بزنیم و در این ساحت مقدس به دنبال ترویج حکمت‌های دینی و احیای مکارم اخلاقی باشیم. به عبارت دیگر باید با به تصویر کشیدن سیره عملی بزرگان دین، از زبان شعر برای سوق دادن اقشار مختلف جامعه به سبک زندگی اسلامی استفاده کنیم.

این پژوهشگر ادبی در پایان عنوان کرد: شعر آیینی و رضوی ما باید پلی برای عبور از منزلگاه خاک به عالم افلاک باشد؛ مکتبی برای انسان‌سازی و جامعه سازی. چرا که از منظر اسلام، شعر فاخر پرتویی از شعور نبوت است و تنها به زبان‌آوری، صنعت‌گری، خیال‌پردازی و ارزش‌های هنری و احساسی محدود نمی‌شود، بلکه راهنمای مخاطبان خود به صراط مستقیم راستی و درستی، بیداری و رستگاری، و توحید و اخلاق اسلامی است. با کنکاش در زندگی اهل بیت (ع) می‌توان سبک زندگی آن بزرگواران را در همه ابعاد زندگی از جمله سلوک فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تربیتی به عنوان اسوه و الگو در اختیار جامعه قرار داد و این امر، رسالت اصلی شاعران آئینی روز و روزگار ماست.

در ادامه برنامه عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر  سوگنامه‌ای را در قالب نثر با عنوان «سه خوشه اشک» به پیشگاه پيامبر اعظم (ص)  امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) تقدیم کرد.   «آسمان تمام خويش را نم‌نم می‌‌بارد. دريا سكوت كرده است و هيچ پرنده‌ای جز برای سوگ نمی‌خواند. نه! چگونه می‌شود از بين ما رفته باشی در حالی كه روزی چند مرتبه در صدای اذان عاشقی جريان داری و عطر بهشتی‌ات از تشهد گل‌های معصوم به مشام می‌رسد؟ اي آفتابی‌ترين رسول! دشت‌ها هنوز تلاوت نام نيكوی تو را بر زبان دارند. تو سبزترين پيام‌آوری بودی كه با لهجه آب با مردم باديه‌نشين سخن می‌گفتی و حرف به حرف معجزه عشق را به آنها می‌آموختی. حالا ولی چشم‌های مهربانت را مبند كه «فاطمه» تاب دوری‌ات را ندارد.»

این محفل ادبی با حضور شاعران و ادیبانی همچون علیرضا قزوه، رضا اسماعیلی، عبدالرحیم سعیدی‌راد، بلرام شکلا، سید مهدی طباطبایی، سیدمسعود علوی‌تبار، مسعود ربانی، سید‌مهدی بنی‌هاشمی، سیدحکیم بینش، محمد‌علی یوسفی، مسلم اسدالله، نغمه مستشارنظامی، زهرا محدثی‌خراسانی، صبا فیروزی، فاسارا عبد‌اللهی، سارا جلوداریان، عارفه دهقانی، سارا رمضانی، خدیجه دیلمی، مریم فروزان‌کیا همراه بود.

در این برنامه شاعران جدیدترین آثار ادبی خود در رابطه با سوگ مناسبت‌های آخر ماه صفر را ارائه دادند که در ادامه برخی از آنها را با هم مرور می‌کنیم:

شعر علیرضا قزوه
اشکت به زمین ریخت ولی ماء معین شد
آن گرد که از پای تو افتاد، زمین شد
شفّافی آیینه و آب از نفس توست
چشمی که تماشای تو کرد آینه بین شد
هر گام که رفتی همه در خطّ خدا بود
رفتار تو ایمان شد و گفتار تو دین شد
عرش از نفست در شب معراج بنا گشت
جبریل تو را دید اگر روحِ امین شد
ای عطر تو مستی گمان‌ها و بیان‌ها
هر کس که گمانش به تو افتاد یقین شد
داس مه نو سر زد و تو چشم گشودی
هر خار که در مزرع دین بود وجین شد
نام تو که نور همه شب‌های ازل بود
بر خاتم پیغامبران نقش نگین شد
ای کعبه دل‌ها همه خاک کف پایت
خود مکّه به پابوس قدوم تو مکین شد
هر شب به تماشای جمال تو نشستم
در خلوت ماه تو ملک چلّه‌نشین شد
صدق سخنت باغ درخشان ستاره ست
خورشید بُراق نفست بود که زین شد
شیرین نشود آب مگر از نفس تو
درّ از گهر چشم تو افتاد و ثمین شد
حال خوش و بوی خوش از آن لحظه بنا گشت
آن دم که اویس قرنی با تو قرین شد
شیطان و ابوجهل گر از نجد و یسارند
خاک یمن از مهر ولای تو یمین شد
دنیای دنی پر شده از خوف و خیانت
باید که امین بود و امان داد و امین شد

شعر سیدمهدی طباطبایی
جهانی حرف در چشم ترم بود
خداحافظ کلام آخرم بود
عجب حال غریبی داشتم آه
که برمی‌گشتم و دل در حرم بود!

شعر سیدمسعود علوی‌تبار
آن دادگر امین رسول مدنی است
بر حلقه دین نگین رسول مدنی است
آن کس که یصلون ملائک با اوست
او رحمت عالمِین رسول مدنی است

شعر زهرا محدثی‌خراسانی
قرن
قرن جهل
روزگار
روزگار دشمنی
در دل سیاه شهر
بی نشانه بود
معنی فروتنی
دختران
شور زندگی نصیبشان نبود
هیچ‌گاه
هیچ‌کس به فکر ظلمت غریبشان نبود
زیسنن میان خاک
بخت دختران
در عمیق خاک
جان سپردن و رها شدن
باور تمام ظالمان
حال و روز ما بدون تو
می‌گذشت این چنین
خوب شد که آمدی محمد امین

شعر سیدحکیم بینش
تو پیش بیا چند قدم، معلوم است
گلدسته از این زاویه هم معلوم است
از خانه خود کوچ نکردم امسال
چون از ته بلوار حرم معلوم است

شعر عارفه دهقانی
افتاده‌ام از بـلــــــنـدی اَبروها
من مانده‌ام و اسارت گیسوها
صــیادی و هم ضمانت آزادی
بیهوده به ســویت نَدَوَند آهوها

شعر صبا فیروزی
رسید آخر ماه صفر، زمان وداع
غم فراق بتول و پدر، زمان وداع
محمد(ص)و حسن مجتبی(ع)، امام رضا(ع)
شهید و شاهد و خونین جگر، زمان وداع

شعر سارا جلوداریان
تو پادشاهی و شايسته است سروری‌ات
بتاب خسرو من از حجاز خاوری‌ات
چگونه از تو بگويم، بزرگوارترين؟
به گوش عرش رسيده‌ ست ذره‌پروری‌ات
تمام جاذبه‌ها در وجود تو جمعند
كسي خبر نشد از رمز و راز دلبری‌ات
حکایتی ست در آن سطوت و دلاوری‌ات
قيامتی ست در آن قامت صنوبری‌ات
شبی كه كوه به تسخير كافران افتاد
روان شدند ملائك به قصد ياوری‌ات
تو آن سراج منیری که آسمان بگشود
زبان به مدح و ثنای دل کبوتری ات
چه آرزوی قشنگی ست اينكه پربكشم
به سمت گنبد خضراء و صحن مرمری‌ات
جهان، شبيه به باغ بهشت خواهد بود
اگر كه زنده شود سيره‌ پيمبری‌ات
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها