بزرگداشت زندهیاد ایرج افشار در وطنیولی برگزار شد-1
کاوه بیات: افشار ایرانشناسی را به معطل ماندن در سیاست ترجیح داد/ نخستین مجله فولکلور فارسی در افغانستان
کاوه بیات، پژوهشگر تاریخ گفت: ایرج افشار در همان بطن کار در سالهای میانی دهه 1320 در راه ایرانشناسی و پژوهش درباره زبان فارسی گام نهاد و حدود هفتاد سال نیز همین راه را بدون هیچ تردید و تزلزلی ادامه داد و در ایستگاه سیاست معطل نماند.
او افزود: تصور میکنم برای پرداختن به چنین موضوعی بحث را باید از پدر او دکتر محمود افشار آغاز کرد که در یک دوره از تاریخ ایران، در نیمه نخست دهه 1300ه.ش یک چهره شاخص سیاسی به شمار میآمد و درباره جهان ایرانی و موقعیت منطقه ایران و نگاه سیاسی برآمده از این جایگاه آراء و عقایدی را مطرح کرد که از نظر وضوح، صراحت و رسیدگی به اصل مطلب با گذشت یک قرن از آن دوره هنوز هم بینظیر است. دیدگاه محمود افشار به گونهای که در دوره اول مجله آینده سالهای 1304 و 1305 مطرح شد با تاکید بر مخاطرات مختلفی که موجودیت ایران را تهدید میکرد، مخاطرات برخاسته از مجموعه تحرکات سیاسی ماضی و جاری از جانب روس و انگلیس، ترک و عرب در حوزههای همسایه اصولا یک دیدگاه سیاسی بود.
این تاریخنگار بیان کرد: پایه و اساس دیدگاه محمود افشار با درک فرهنگی و تاریخی از سرگذشت ایران و جهان ایرانی تشکیل میداد که در مراحل بعد یعنی پس از تعطیل شدن حوزه سیاست و سیاستورزی در پی شکلگیری استبداد رضاشاهی پرداختن آن به یکی از معدود گزینههای پیشروی جمعی از نخبگان کشور تبدیل شد. به عبارت دیگر به وقت سرآمدن عصر سیاستورزی در نیمه دوم دهه 1300 آنچه از آن بر جای ماند بیشتر یک تلاش و تکاپوی فرهنگی بود که خود را به صورت ضرورت شناسایی مجدد آن میراث کهن و ریشهدار نشاندند. از تشکیل انجمن آثار ملی و برگزاری هزاره فردوسی گرفته تا تلاشهای گستردهای که برای انتشار نسخ خطی و تنقیح میراث ادبی و تاریخی این سرزمین آغاز شد.
ایرج افشار در ایستگاه سیاست معطل نماند
کاوه بیات گفت: در پی حوادث شهریور 1320 و به پایان آمدن استبداد رضاشاهی البته محمود افشار و دیگر چهرههای بر جای مانده از دوره قبل از نو وارد میدان شدند. مجله آینده نیز در دو نوبت اواسط دهه 1320 و اواخر دهه 1330 مجددا منتشر شد و ورود ایرج افشار جوان به این عرصه نیز در این دوره و کمک به انتشار آینده توام شد. یکی از ویژگیهای این دوره از مجله آینده محمود افشار و به تبع آن کمرنگ بودن وجه سیاسی آن بود نه آنکه به سیاست نمیپرداخت به سیاست میپرداخت، اما آن نگاه سیاسی که در یک دوره سالهای میانی دهه 1300 قوی و موثر بود اینک وجه شاخص و نمایانی نداشت.
او ادامه داد: نسل جدیدی از ایرانیان که بعد از حوادث شهریور 1320 در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم وارد کار شدند، آمال و آرزوهای خود را از طریق مجاری به کلی متفاوتی از دوره پیش دنبال میکردند، ایرج افشار نیز مانند دیگر همسن و سالهای خود در یک برهه در معرض جلا و تلالو این مجاری جدید قرار گرفت، اما خمیر مایهاش قویتر از آن بود که در این موج فرو رود. در دوره دانشجویی تحت شعاع آن روزگار در چارچوب حزب توده بر ضد سید ضیاءالدین طباطبایی به راه انداخت بیانیهای را که از طرف دانشجویان یزدی دانشگاه تهران بر ضد او تنظیم شده، به امضای او بود.
این مترجم و سندپژوه عنوان کرد: در یک دوره آن هم احتمالا به دلیل لطفی که حسن ارسنجانی در روزنامه داریا یکی از نشریات اقماری حزب توده نسبت به دکتر محمود افشار ابراز داشت همکاری مختصری با این روزنامه انجام داد. اما از همه مهمتر و شاید خطرناکتر برای مدتی در معرض تبلیغات و الغائات یکی از افراد صاحبنام حزب توده به نام مرتضی کیوان قرار گرفت که باعث گمراهی بسیاری از جوانان مستعد آن روزگار شده بود. اما خوشبختانه به همان دلیل پیش گفته سرشت ایران دوستانهاش از این معرکه نیز به سلامت جست و توانست به صورتی بیکم و کاست در خدمت ایران قرار گیرد.
کاوه بیات گفت: احتمالا یکی دیگر از عواملی که باعث شد ایرج افشار در ایستگاه سیاست معطل نماند، سرگذشت آینده و تجربه محمود افشار در این حوزه بود. توجه به ایران بزرگ و تلاش برای شناسایی و تحکیم مبانی ماندگاری این موجودیت چون زبان فارسی به عنوان یکی از رهیافتهای اساسی آن سرگذشت و تجربه قاعدتا در آن دوره نیز میبایست مدنظر ایرج افشار قرار گرفته باشد. چرا که از همان بطن کار در سالهای میانی دهه 1320 در همین راه گام نهاد و حدود هفتاد سال نیز همین راه را بدون هیچ تردید و تزلزلی ادامه داد.
علاقه افشار به فولکور ایرانی و افغانی
محمدجعفر قنواتی گفت: وقتی فعالیتهای ایرج افشار را مرور کنید به دلیل ایراندوستیاش به یکی از حوزههایی که بسیار علاقهمند بود و به فعالان این حوزه کمک نظری و عملی میکرد، فولکور بود. زمانی که میخواستیم درباره تاریخ فولکور مقاله مفصلی بنویسیم او هم در جلسه دانشنامه «فرهنگ مردم ایران» حضور داشت، او گفت میدانید قدیمیترین نشریه فولکوری که فارسی زبان است، کجا منتشر شده است؟ من گفتم: در تاجیکستان. گفت: نه، در افغانستان به چاپ رسیده و من چند دوره از آن را دارم که میآورم تا در اینجا استفاده کنید.
او افزود: نه تنها علاقهمند حوزه فولکلور بود بلکه در این زمینه فعالیت داشت و در تلاش بود اطلاعات این حوزه را افزایش دهد. دهها نشریه در افغانستان منتشر میشد، چهطور شد که نشریه فولکلور را در کتابخانهاش قرار گرفت؟
این پژوهشگر فرهنگ عامه بیان کرد: کتاب اسدالله شور یکی از فولکلوریستهای افغانستان و تقریبا هفتاد و اندی سنش هست، مجموعه دو بیتیهای محلی را در سن بیست و دو سالگی منتشر کرده است که مربوط به مردم هزاره افغانستان است. این کتاب هم در مجموعه کتابخانه ایرج افشار قرار دارد.
ایرج افشار آویزان سیاست نبود
مجید تفرشی گفت: مجله راهنمای کتاب اوایل انقلاب تعطیل شد اما شاید ندانید که شماره آخر در اسفند 1357 با عکس مصدق چاپ شد. برایم این تصویر جالب بود، چون ایرج افشار به دور از سیاست بود، هر چند سیاستگریز نبود از سیاست استفاده میکرد و دوستان سیاسی داشت اما آویزان سیاست نبود، یعنی در زمینه مسائل فرهنگی و پژوهشی اگر لازم بود از سیاست استفاده میکرد نه اینکه کنشگر سیاسی باشد و به دنبال کنشگران سیاسی.
او افزود: همانطور که اشاره شد افشار در جوانی با مرتضی کیوان دوستی نزدیکی داشت، مانند افراد زیادی که با مرتضی کیوان دوست بودند و حالا بعضی چوب این دوستی را خوردند و بعضی نه. افشار هیچ وقت گرایش چپ نداشت که بر عکس متهم به گرایش راست بود، اما در اوایل انقلاب نوشته بسیار سوزناکی درباره مرتضی کیوان منتشر کرد که نشان از این بود که علایق فکری و اعتقادات ملیاش را با دیدگاه شخصی دوستانه قاطی نمیکرد کمااینکه دوستانی و حتی افراد خانوادهاش از هر نوع طرز فکر سیاسی بودند و این روحیه خیلی برایم جالب بود و هیچکدام بیدلیل نبود.
نظر شما