سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سفارت جمهوری اسلامی ایران در دوبلین پایتخت جمهوری ایرلند و سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران طی هماهنگی با مراکز پژوهشی و فرهنگی ایران، وبیناری تحت عنوان «تجربه قحطی بزرگ ایرلند» را در روز ۴ شنبه ۳ آبان ۱۴۰۲/ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳، برگزار کرد. پژوهشکده اسناد معاونت پژوهش و منابع دیجیتال سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران و اداره کل موزهها دو نهاد داخلی شرکتکننده در این رویداد بودند. هدف از برگزاری این وبینار، آشنایی و هماهنگی برای انتقال تجربه روایتگری تاریخ معاصر و بررسی ظرفیتهای همکاری علمی میان مراکز موزهای، آرشیوی و پژوهشی ایران و ایرلند با محوریت بررسی علمی و مستند میزان تلفات انسانی، نحوه حضور و نقش کشورهای استعمارگر در گسترش قحطی، همچنین نقش موزهها و مراکز آرشیوی در تبیین فجایع انسانی و نسلی از خلال منابع مکتوب و اسناد آرشیوی بود.
کاظم شریفکاظمی، سرپرست سفارت جمهوری اسلامی ایران در دوبلین، با اعلام برنامه، معرفی سخنرانان ایرانی و ایرلندی و دلایل انجام این وبینار، آغازگر برنامه بود. سپس با دعوت از علی کالیراد، رئیس پژوهشکده سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، جلسه ادامه یافت. کالیراد ضمن خوشآمدگویی به حاضران، ضمن معرفی اجمالی، از ساختار و وظایف اسنادی سازمان اسناد ملی ایران سخن گفت. در ادامه این نشست قدیرینیا، نماینده بخش بینالملل اداره کل موزههای کشور با برشمردن آثار موزهای به عنوان سرمایههای فرهنگی گفت: ایران دارای موزههای متنوعی بالغ بر ۸۰۰ موزه با موضوعات مختلف است.
سخنران علمی این وبینار دکتر الهام ملکزاده، دانشیار پژوهشکده تاریخ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به موضوع روایت «نگاهی اجمالی به قحطی و مهاجرت در ایران طی جنگ جهانی اول به روایت اسناد» پرداخت و گفت: قحطی و خشکسالی در ایران با توجه به شرایط جغرافیایی و عوامل دیگر، سابقه داشته است. اما آخرین قحطی گسترده دوران قاجار، مقارن با جنگ جهانی اول رخ داد. اثرات عمیق این فاجعه، دقیقاً از همان سال ۱۹۱۴ م، که جنگ شروع شد با نقض بیطرفی ایران از سوی بریتانیا، روسیه و عثمانی، اتفاقاتی فراتر از شیوع قحطی و تبعات طبیعی آن را در پی داشت. تا جایی که به مهاجرتهای دستهجمعی به خارج از ایران انجامید. علاوه بر خسارات ناشی از فقدان محصولات کشاورزی، مرگ افراد بر اثر گرسنگی و شیوع بیماریهای واگیر، جابجاییهای گسترده، کاهش معنادار جمعیت را چه در جنوب و چه در شمال غربی ایران موجب شد.
وی افزود: مطالعه دقیق این وقایع، با جستجو و بررسی اسناد آرشیوی برجای مانده از این موضوع، میتواند آگاهیهای دقیقتری از آنچه بر مردم رفته نشان دهد. مباحثی در چارچوب زندگی مردم عادی و طبقات پایین جامعه. روزنامههای چاپ شده در ایران نیز گزارشهایی بعضاً تکاندهنده از آن روزگار به تصویر کشیدهاند. هزاران برگه سند منتشر نشده آرشیوی در مراکز اسنادی ایران اعم از سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امورخارجه، دارای سندهای ارزشمندی از این دوران است که بیانگر فجایعی است که بر مردم ایران رفته در حالی که اساساً ایران در جنگ دخالت نداشت و اعلام بیطرفی هم کرده بود.
ملکزاده بیان کرد: بخشی از این اسناد، در چارچوب تحولات سیاسی دوران جنگ جهانی اول، مسائل مختلف داخلی و بینالمللی از منظر سیاسی هستند. موضوع خشکسالی، قحطی، کمبود منابع غذایی، فعالیت اشغالگران در جمعآوری و ضبط محصولات کشاورزی و مواد غذایی برای سپاهیان و حیواناتشان، اعمال فشار و زور بر مردم مناطق مختلف ایران که بعضاً با غارت و تجاوز به حریم زندگی آنها توام بود، از جمله مسائلی است که در غالب هزاران سند آرشیوی وجود دارد. این اسناد بهترین منابع شناخت از سالهای جنگ جهانی اول و تبعات آن در ایران و حضور نیروهای بریتانیایی، روسی و عثمانی است. استفاده از این اسناد اطلاعات تاریخی دقیقی در مورد پدیده قحطی، بیماری و مهاجرت را ارائه میکند، ضمن اینکه باعث میشود به روایتهایی که تاکنون، بعضاً به اشتباه رواج داشته است، پایان بخشد.
وی در ادامه گفت: قسمتهای جنوبی ایران در دو بخش شرقی و غربی، هر یک به شکلی درگیر قحطی، جنگ، فشار اقتصادی، کاهش نفوس و از دست رفتن فرصتهای مناسب زندگی بودند. گزارشهایی که اکنون ارائه میشوند برگرفته از اسناد آرشیوی دارای حقایقی است که به طور مستند اشاره به شرایط آن روزگار دارند: در سال ۱۹۱۴ م، کمبود مواد غذایی و غلات در جنوب ایران، باعث شد دولت مرکزی، خروج هرگونه غله از بنادر ایران را ممنوع کند و روسای گمرک موظف به رعایت آن شدند. صدور دیرهنگام این دستور، باعث تمام شدن آذوقه اهالی و در مضیقه قرار گرفتن مردم شد. قیمت گندم، جو و کاه افزایش یافت و وضعیت تغذیه عمومی وخیم شد. مامورین بریتانیایی که منتظر رسیدن کشتی بخار آوریستان، حاوی غلات از بصره بودند، به بهانه ممنوعیت خروج غله، در حالی که ابتدا با دولت مرکزی همراهی کردند، بعد از مدتی تغییر رویه دادند. با این هدف که تاجران بریتانیایی مقدار زیادی غله را که پیشتر خریده بودند، با همان کشتی، از ایران خارج کنند.
ملکزاده افزود: طی نامهای از سفارت بریتانیا به وزیر خارجه گفتند: هنگام صدور قانون منع خروج غله از کشور، چندین ماه باران نیامده و غله گران و کمیاب شده بود، ولی چون در حال حاضر بارندگی زیاد و قیمت گندم رو به کاهش گذاشته، نگرانی قحطی از بین رفته و پیشنهاد میشود منع حمل غله به خارج باطل و اجازه صدور آن داده شود. جالب اینکه در بحبوحه همین شرایط، دولت بریتانیا از ورود کشتیهای حامل آرد از هندوستان که در راه ایران بودند، جلوگیری کرد و بارهای آن را به دریا ریخت. کاری که در گرسنگی و ضعف روزافزون مردم ایران نقش زیادی داشت. حکمران بوشهر و سایر بنادر ایران مثل بندرعباس و خرمشهر، متقابلاً و با وجود تلاشهای زیاد سفارت بریتانیا و مقامهای بریتانیایی، از اجرای درخواست آنها سر باز زدند.
وی بیان کرد: در سال ۱۹۱۷ م، رئیس گمرک بوشهر گزارش داد ۳۰۰ تُن آرد به عنوان ایالت فارس و با تقاضای کنسولگری بریتانیا از هند وارد بوشهر شده است و چون فکر میکردند این محموله برای تامین آذوقه اهالی است، عوارض گمرکی نگرفتند. ولی فقط ماهی یکهزار کیسه به دستور مقامات بریتانیایی در اختیار اهالی شیراز قرار داده شد و بقیه آرد وارد شده از دسترس مردم خارج و در اختیار نیروهای پلیس جنوب تحت نظارت بریتانیا قرار گرفت.
دانشیار پژوهشکده تاریخ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه گفت: موضوع مهم دیگر ممنوعیت صدور گوسفند به خارج و بردن آنها به صورت قاچاق از مرزهای غربی و جنوبی بود. گستردگی مرزهای غربی با دولت عثمانی و ممکن نبودن بستن مرزهای غربی و جنوبی، کار را سخت میکرد. در نتیجه روزانه به صورت قاچاق، گوسفندان صادر میشدند. بریتانیاییها هم که برای سپاهیان خود به گوشت گوسفند نیاز داشتند، از قاچاق احشام استفاده کردند به این ترتیب که: رئیس اداره ارزاق قشون بریتانیا مقیم بصره در دسامبر ۱۹۱۸ م، یعنی حدود یک ماه بعد از پایان جنگ، با تاجری از اهالی این شهر قرارداد بست تا ماهی پانزده تا بیست هزار گوسفند تحویل دهد. تاجر نیز کمبود گوسفندهایی که تعهد کرده بود را از خوزستان ایران تهیه میکرد. کاری که به نظر حتی با اطلاع مقامات بریتانیایی در خروج غیرقانونی گوسفندان از ایران انجام میشد.
وی افزود: در سالهای جنگ جهانی اول، به دلیل شرایط نابسامان زندگی ناشی از بروز قحطی، بیماریهای واگیر که منجر به تلف شدن عده زیادی شد، ناامن شدن فضای شهرها و مناطق مختلف که بیم به خطر افتادن زندگی مردم را در پی داشت، جمعیتی بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر از شهرها و بنادر شمال خلیج فارس که مناطق جنوبی ایران را تشکیل میداد، به مناطق جنوبی خلیجفارس یعنی در سرزمینهایی که امروزه با نام قطر، بحرین و امارات متحده عربی شناخته میشوند، مهاجرت کرد و از کشور ایران خارج شدند.
ملکزاده بیان کرد: گزارشهایی که به اختصار بدانها اشاره شد، برگرفته از مجموعههای ارزشمند و منحصر بهفرد اسناد آرشیوهای ایران است که قابلیت مراجعه، بررسی و استفاده در قالب تشکیل مراکز علمی و پژوهشی برای کلیه مراجعهکنندگان اعم از افراد علاقهمند، محقق و متخصصان حوزه مطالعات تاریخ جنگ، تاریخ اجتماعی و تاریخ جهان معاصر را دارد. بدیهی است این مراکز با مطالعات تخصصی صاحبنظران به صورت موزه مستند جنگ جهانی اول در ایران، هم فرصت آشنایی با منابع آن روزگار را برای مراجعهکنندگان فراهم میکند، هم زمینه انجام پژوهشهای اصیل و مستند بر پایه منابع موجود در موزه را تسهیل خواهد ساخت و هم در تعامل با نمونههای مشابه در منطقه و جهان، علاوه بر افزایش ارتباطات تخصصی فیمابین، به ایجاد فرصتهای علمی متقابل در سطوح بینالمللی میتواند منجر شود.
در ادامه وبینار «تجربه قحطی بزرگ ایرلند» کاترین هیلی، پژوهشگر تاریخ در وزارت امورخارجه جمهوری ایرلند و محقق موزه مهاجرت ایرلند با اشاره به قحطی در این کشور گفت: قحطی بزرگ ایرلند در ۱۸۴۰ م. در تعیین سرنوشت این کشور تاثیر بسزایی داشت و در حافظه تاریخی این سرزمین باقی مانده است. از همین رو برای بزرگداشت این واقعه تاریخی و جانباختگان دوران قحطی، یادبودها، گنجینهها و نمادهای متعددی در جمهوری ایرلند ساخته شد و در همین راستا موزه مهاجرت ایرلند با هدف حفظ میراث مهاجرت ایرلندیها به کشورهای بیگانه در سال ۲۰۱۶ میلادی در شهر دوبلین افتتاح شد.
وی افزود: با توجه به آنچه در جلسه امروز از قحطی ایران به روایت اسناد ارائه شد به شباهتهای بسیاری که بین قحطی ایران و ایرلند وجود دارد، پی بردم. با این توضیح که کشور ایرلند در قحطی بزرگ در وضعیت استعماری به سر میبرد و با کمبود غلات و گندم مواجه بود و از این رو تلفات انسانی بسیاری داشت و به سبب آن یک میلیون نفر هم از ایرلند مهاجرت کردند. ایران هم چنین تجربهای را در دوران استعمارگری انگلیس پشت سر گذاشته است.
وبینار «تجربه قحطی بزرگ ایرلند»، با سخنان پایانی و جمعبندی کاظم شریفکاظمی، سرپرست سفارت جمهوری اسلامی ایران در دوبلین و لزوم اهمیت نهادهای مشابه دو کشور در انجام کارهای پژوهشی و استفاده از تجربیات هر یک در اجرای فعالیتهایی که وجه علمی و مطالعاتی اسنادی دارد، خاتمه یافت. این برنامه هم به صورت حضوری با مشارکت رئیس و اعضای پژوهشکده اسناد و هم با حضور مجازی علیرضا مختارپور، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران، فاطمه صدر، معاون پژوهش و منابع دیجیتال سازمان، نیتن منیون، معاون و مدیر ارتباطات موزه مهاجرت ایرلند به مدت دو ساعت انجام یافت.
نظرات