سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): ژاله آموزگار، پژوهشگر ایرانی فرهنگ و زبانهای باستانی در نشست «کوروش هخامنشی از افسانه تا واقعیت» در پرتو اسناد و مدارک تاریخی و پژوهشهای باستانشناسی که هفتم آبان ماه ۱۴۰۲ در موزه ملی ایران برگزار شد، گفت: در تاریخ باورها و اندیشههای جهان شخصیتها و بزرگانی هستند که آنان را نمیتوان زاده ماه، سال و زمان خاصی دانست.
وی افزود: برخی افراد اگرچه از دل تاریخ بیرون میآیند، خود تاریخ را میسازند و مردم آرمانهای سرخورده خود را در آنها جستجو میکنند. کوروش در اذهان ایرانیان چنین جایگاهی دارد. کوروش در حافظه تاریخی ایرانیان جایگاه خاصی داشته و دارد. او محبوبترین پادشاه سلسله هخامنشی است. کوروش از هیئت یک زمامدار بیرون آمده و اوج گرفته است.
آموزگار بیان کرد: در تبارشناسی سلسله هخامنشی با چند پله هخامنش بنیانگذار این سلسله ذکر میشود اما کوروش ورای این شخصیت است. کوروش بر مادها پیروز میشود و باروایتهایی جذاب زندگی او از قول راویان سامی و مورخان یونانی بیان میشود. خواب دیدن آستیاگ در مورد کوروش به یادماندنی است. البته خواب دیدن و از طریق خواب به داستانهایی دست یافتن در آن زمان مرسوم بوده است.
این پژوهشگر ایرانی فرهنگ و زبانهای باستانی در ادامه گفت: بنمایه قابل توجه دیگر دور شدن کوروش از دربار و بزرگ شدن او در یک زندگی شبانی است. کوروش کشورگشایی میکند و در شرق و غرب به فتوحاتی دست مییابد اما آیا یافتن چنین جایگاهی به دلیل فتوحات اوست؟ مورخان او را سرور و پارسیان او را پدر مینامند. کوروش بنا به شهادت اسناد تاریخی از خونریزی پرهیز کرد. خوش اخلاق بود و باورهایش را بر قوم مغلوب تحمیل نکرد. روش او احترام به قوم مغلوب بود. او حتی به سپاهیان خویش سفارش میکرد که با سلاح وارد معابد نشوند. استوانه کورش کهنترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوق دیگران است. استوانه کوروش نشانه تساهل و تسامح با دیگران است. در بین همدورههای او قتل و غارت و کشت و کشتار امری عادی تلقی میشد اما در استوانه کوروش هیچ فرمانی به قتل و غارت داده نشده است. سخن او ساختن و فراخواندن راندهشدگان است.
کوروش هخامنشی در اسناد و نوشتههای بابلی
در ادامه این نشست شاهرخ رزمجو، باستانشناس ایرانی و متخصص دوره هخامنشی به موضوع «کوروش هخامنشی در اسناد و نوشتههای بابلی» پرداخت و گفت: کوروش تنها استوانه کوروش را ندارد بلکه اسناد دیگری هم وجود دارد که بهتر است آنها را هم بشناسیم. کوروش هخامنشی یک پادشاهی کوچک را در پارس باستان و در مرکز آن «انشان» با تصرف متصرفات ماد تا آناتولی گسترش داد و با بابل نو همسایه شد. او در ۵۳۹ پیش از میلاد بابل را فتح کرد و تاریخ را تغییر داد.
وی افزود: بسیاری از مورخان تاریخ را به بعد از کوروش و قبل از کوروش تقسیم کردهاند. اگر بخواهیم نمایی از بابل بعد از سقوط آشور را تصور کنیم، شهری بسیار بزرگ با جمعیت بسیار زیاد است که دو پرستشگاه مهم در این شهر قرار دارد. بعد از به دست آمدن استوانه کوروش او در این استوانه مستقیم به زبان خودش سخن میگوید. نوزده سطر از این استوانه توسط کاهنان و از سطر بیستم توسط خود کوروش نوشته شده است. این استوانه در تپهای به نام «جمجمه» توسط هرمز رسام کشف شد. این استوانه در دیواری پشت بابل کشف شده است. این دیوار در قسمت دروازه جنوبی قرار داشته و در آنجا پیدا شده است.
رزمجو بیان کرد: امروز تپههای «عمرانبن علی» بخشی از تپهها و دیواری است که بابل را احاطه کرده است. هنری رابینسون کسی است که رمزگشایی از خط میخی را انجام میدهد و چیزهای دیگری که پیدا شد به صورت امانت درازمدت در اختیار موزه بریتانیا قرار دارد.
وی در ادامه گفت: استوانه یک رسم میانرودانی است. برای هر بنا، اطلاعاتی در مورد بنا را مینوشتند و در پی بناها یا در دیوارها قرار میدادند. استوانه کوروش توپر ساخته شده است. مدارک دیگری به دست آمد که رفتار کوروش با مردم و مقدسات را نشان میدهد. او بدون سلاح پرستشگاه بابل را تصرف کرد اما وقفهای در مراسم مذهبی به وجود نیامد. سربازان کوروش همه جا را محاصره کرده بودند تا غارتی اتفاق نیفتد. هفده روز بعد کوروش وارد بابل میشود که بر سر راهش شاخههای سبز گستردند. کوروش به مردم بابل اعلام صلح کرد و سربازان وارد محوطه مقدس بابل نشدند.
رزمجو افزود: در استوانه کوروش آمده است؛ نگذاشتم کسی در بابل هراسآفرین باشد. خستگی آنها را تسکین دادم. خدایانی که از دیرباز محرابهای آنها خراب شده بود به جایگاهشان برگرداندم و مردم را هم به سرزمینشان برگرداندم. کوروش در استوانه و دیگر آثار به دست آمده از واژه کلیدی صلح و امنیت زیاد سخن میگوید.
بازتاب آنچه درباره کوروش در متنهای عهد عتیق آمده است
در ادامه این نشست کامیار عبدی، عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی به موضوع «بازتاب آنچه که در مورد کوروش در متنهای عهد عتیق و بعد از آن آمده است» گفت: برای شناخت شخصیت کوروش باید تمام مدارک را در کنار هم بگذاریم. عبرانیان در یک زمان به یهودیت گرویدند. اسلام صلح را بسیار تبلیغ میکند. همین اتفاق در مورد عبرانیان هم افتاد که بعد صهیونیست از آن خارج شد. البته این با کشور اسرائیل امروزی متفاوت است. حتی اگر دشمن ما باشد، لازم است به این نکته توجه کنیم زیرا لازم است که دشمن خود را بشناسیم.
وی افزود: باید به پژوهش از دیدگاه بهتری توجه کنیم. ما با یک مذهب سروکار داریم. عبرانیان در بینالنهرین باستان بودند. آنها تعدادی از اقوامی هستند که در بینالنهرین پراکنده بودند. ظاهراً عبرانیان سامی شرقی هستند و اثر مبسوطی به نام عهد عتیق بر جای گذاشتند. آنها در بینالنهرین زندگی میکردند. نزدیکترین چیزی که متخصصان از سامیان شرقی میگویند این است که سامی شرقی وارد مصر شدند و سلسلهای را تشکیل دادند و مدتی هم حکومت کردند، منتهی بقیه مطالب تورات وارد حوزهای میشود که مدرک تاریخی ندارد.
عبدی بیان کرد: در اینجا این مسئله مطرح است که عامه مردم بیشتر اطلاعات تاریخی خویش را از هالیوود میگیرند، نه از کتابهای تاریخی. نمیدانیم آیا عبرانیان واقعاً در مصر بودند، مدارک مصری چیزی در این باره به ما نمیگوید. بعد از آن در تورات میخوانیم که چند نفر به سلطنت قوم عبرانی میرسند. از جمله داوود و سلیمان که یک پادشاهی در کنعان تشکیل میدهند که از منابع مصری و آشوری میتوان به این اطلاعات دست یافت.
وی بیان کرد: در منابع آمده است که کوروش همه مردم را آزاد کرد که یکی از آن مردم یهودیها بودند. این اتفاق در دوره چند خدایی رخ میدهد اما آیا کوروش یکتاپرست بود؟ یهودیها یک ایده فرهنگی تاریخی دارند، اعتقاد به اینکه یک مسیح نامی باید آنها را از مهلکه نجات دهد. این نجاتبخش اول موسی، سپس داوود و در آخر کوروش است. همین سنت از یهودیت به مسیحیت نیز ادامه پیدا کرد. کوروش در کنار داریوش جایگاه بالایی در فرهنگ عبرانی و یهودی دارد. باید مواظب مسائل منابع تاریخی ایرانی باشیم.
پاسارگاد از ازمنه بسیار دور شناخته شده بود
در ادامه این نشست علی موسوی، پژوهشگر و باستانشناس گفت: دشت پاسارگاد در سرحدات فارس قرار دارد. تکوتوک آثاری در این دشت دیده میشود. کوروش میخواست تلفیق با طبیعت اطرافش ایجاد کند. پاسارگاد هیچگاه پایتخت نبوده است. کوروش هخامنشی قسمت عمدهای از عمر خود را بر پشت اسب و در فتوحات گذرانده است.
وی افزود: پاسارگاد یک باغ بزرگ بود. کل محوطه در بین دو نهر قرار دارد. یک دوره فراهخامنشی داریم که در این دوره پاسارگاد مسکون بود اما بعد از رسیدن هخامنشیان پاسارگاد دیگر مسکون نبوده و مدتها بود که متروک شده بود که کوروش هخامنشی آن را دوباره ساخت. پاسارگاد از ازمنه بسیار دور شناخته شده بود. در فارسنامه بلخی میخوانیم که بنایی منسوب به مادر سلیمان در پاسارگاد وجود دارد که از آن با عنوان «مرغزار کلان» یاد میکند.
موسوی بیان کرد: در گذشته جهانگردانی که به تخت جمشید میرفتند دیگر به پاسارگاد نمیآمدند اما امروزه پاسارگاد از مقاصد مهم گردشگری است. هرتسفلد در ۱۹۰۵ از پاسارگاد دیدن کرد و شیفته آن شد. پس از ملغی شدن کاوشهای فرانسوی در ایران وی شروع به کاوش کرد. در ۱۳۴۰ خورشیدی علی سامی، اولین کاوشگر ایرانی اقدام به حفاری کرد و بقایای کاخها را بیرون آورد و مرمتهایی هم که با امکانات آن زمان انجام داد، بسیاری از آثار پاسارگاد را از نابودی نجات بخشید.
کوروش چهرهای درخشان در تاریخ است
در ادامه این نشست مهرداد ملکزاده، پژوهشگر و باستانشناس گفت: از خلال متون یونانی در مورد چیستی کوروش میدانیم تا نامش جاودانه شد و جاودان ماند. او چهرهای درخشان در تاریخ است. به واقع شاید او بنیانگذار یکی از بزرگترین پادشاهی جهان باستان باشد. او میخواست یونان را هم به قلمرو خویش بیفزاید که یونانیان این را نمیپسندیدند. او به عنوان دشمنی بزرگ در چشم یونانیان بود. در آن زمان یونان قلمروی کوچک در مقابل قلمرو بزرگ هخامنشی به حساب میآمد.
وی افزود: هرودت در مورد کوروش هخامنشی مثبت مینویسد اما زمانی که کتزیاس به آتن میرود و اقبال عامه را به کتاب هرودت میبیند، قسم یاد میکند که هر آنچه را هرودت سفید دیده او سیاه ببیند و هر چه را او سیاه دیده سفید ببیند و اثر جدیدی خلق کند. البته در کنار کتزیاس پدر رمان تاریخی و هرودت نویسنده سومی به نام گزنفون نیز هست که کوروشنامه را نوشته است. گزنفون فیلسوف، همدرس افلاطون و شاگرد سقراط بود. او به دنبال یک شاه بینقص میگشت که زندگی کوروش را دستمایه نوشتن قرار داد.
استمداد از باستانشناسان برای درست بیان شدن اعلام جغرافیایی و تاریخی پیش از اسلام
همچنین در این نشست احمدرضا قائممقامی عضو فرهنگستان زبان فارسی و زبانشناس برجسته به موضوع ضرورت ضبط شکل اصلی نامهای هخامنشیان در پژوهشهای تاریخی پرداخت و گفت: واژه کوروش به معنی کسی است که دشمن را خوار و خفیف میکند. شاید با کودک فارسی نیز همریشه باشد و کسی که صنوف دشمن را در هم میشکند. اما استمداد از باستانشناسان است که اعلام جغرافیایی و تاریخی قبل از اسلام را از این آشفتگی خارج کنند.
وی افزود: در برخی موارد این نامها به درستی بیان نمیشود که درست بیان شدن آنها مستلزم همکاری گروهی مسلط به چندین زبان است. باید این نامها مدون شوند تا از این آشفتگی بتوان گذر کرد. از اینکه واژه سیروس را به کار میبریم، خجالتآور است زیرا این واژه یونانی است. این تبعاتی در نامگذاری ما دارد که پسندیده نیست.
عکسها از همایون مهرزاد است.
نظر شما