سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - احسان مصطفی زاده: فاطمه ابویسانی و فاطمهسادات ابویسانی دو کودک روستای ابویسان در شهرستان جغتای استان خراسانرضوی با داستانهای «نوههای دوقلو» و «آب مال کیه» در چهارمین جشنواره ملی داستان آب که در سطح بینالمللی برگزار میشود، خوش درخشیدند.
در این جشنواره ۱۲ نفر از اعضای فعال کتابخانه شهدای ابویسان با ارسال ۱۵ اثر شرکت کردند که پس از داوری ۷ اثر از روستای ابویسان به مرحله نیمه نهایی رسیدند و در مرحله نهایی فاطمه ابویسانی که ۱۰ سال سابقه عضویت در کتابخانه روستا دارد و هماکنون هم دانشآموز سال پنجم دبستان شهید علی اصغر ابویسانی است و فاطمهسادات ابویسانی نیز با ۷ سال سابقه عضویت در کتابخانه روستا و دانشآموز دبستان محبت روستای ابویسان برگزیدگان کشوری جشنواره شدند. به بهانه درخشش این دو کودک روستا روایتی از کتابخوان شدن آنها داشتهایم؛
فاطمه عاشق نوشتن داستان دستهجمعی است
فاطمهسادات ابویسانی متولد بهمن ۱۳۹۳ است و عاشق خواندن و بیشتر وقتش را با کتابهایش میگذراند؛ وقتی میخواند حس خوبی دارد و از اینکه با دنیای دیگر و شخصیتهای متفاوت آشنا میشود لذت میبرد.
تعداد کتابهایی که فاطمه خوانده است آنقدر زیاد است که نمیتواند بشمارد. هفتهای دو بار به کتابخانه روستا میرود و هربار بیش از ۵ کتاب به امانت میبرد. سال ۹۷ که با اعضای کتابخانه ابویسان به نمایشگاه بینالمللی کتاب رفت به سختی از غرفههای کودک نمایشگاه بیرون میآمد؛ شیرینی حضور در نمایشگاه و خرید کتاب هیچ وقت از یادش نمیرود.
مطمئن است از روزی که خانم سودابه فرضیپور نویسنده کشورمان به کتابخانه روستا آمد و با دادن سه کلمه از همه خواست داستان بنویسند جرقه داستاننویسی در او زده شد. فاطمه سادات میگوید اگه خانم فرضیپور جواب داستانش را با ویس نمیداد و او را تشویق نمیکرد شاید دیگر داستان نمینوشت. هنگام نوشتن این احساس را دارد که خودش هم در داستان حضور دارد و داستان واقعی است.
از زمانی یاد میکند که در کلاسهای کتابخانه؛ کتابدار به بچهها میگفت مهمترین اتفاق دیروز را نقاشی کنید و بعد از نقاشی برگهها تعویض میشد و بچهها باید برای نقاشی دوستشان یک داستان کوتاه مینوشتند؛ فاطمهسادات میگوید از نوشتن داستان دستهجمعی خوشش میآید و بیشتر مواقع در کتابخانه این کار را میکنند، که کتابدار و مربی کتابخانه یک جمله را میگفت و بقیه بچهها ادامه میدادند و با نظر اکثر بچهها جمله مورد نظر انتخاب میشد و داستان ادامه پیدا میکرد.
کتابها؛ آدمهایی هستند که پند و اندرز میدهند
عاشق کتابها با حجم بالاست. دوست دارد کتابی که میخواند زود تمام نشود و علاقه دارد که در کتابها گشتوگذار کند. میگوید کتابها با حجم پایین خواننده را شگفتزده نمیکند. اکثر کتابهای نویسندگانی چون لاله جعفری، آتوسا صالحی و فرهاد حسنزاده را که در کتابخانه روستا موجود است را خوانده و مجموعههایی مثل «تام گیتس لیز پیشون»، «مدرسه عجیب و غریب دن گاتمن و کتابهای «رولد دال» را گاهی تا چند بار کتابها میخواند.
فاطمهسادات کتابخانه را مثل بهشتی میداند که همه آدمهای خوب آنجا هستند و کتابها را مثل آدمهایی میداند که به همه پند و اندرز میدهند. او قدردان کتابدار روستا و پدر و مادرش که بسیار مشوق او بودند نیز هست.
با جشنواره ملی داستان آب هم زمانی آشنا شد که کتابدار روستا از بچههایی که در کتابخانه بودند خواست همه دور یک میز بنشینند و داستانی در مورد آب بنویسند. آرزو میکرد مانند دوستش فاطمه که سال پیش کتابش در مورد آب چاپ شد امسال هم او برنده این جشنواره شود برای همین بدون وقفه شروع به نوشتن کرد و حالا به آرزوش رسید.
شبها کنار تختخواب پر از کتاب است
اما فاطمه ابویسانی هم که در جشنواره ملی داستان آب برگزیده شد، داستان جالبی دارد. او متولد آبان ۱۳۹۱ است و از یک ماهگی عضو کتابخانه روستا شده است؛ چون خانهیشان دیوار به دیوار کتابخانه در روستا بود. بزرگتر که شد، هر روز به همراه خواهربزرگتر و مادربزرگ کتابخوانش که سواد مکتبی داشت، به کتابخانه رفت و آمد داشت و کتاب به امانت میگرفت و در واقع با کتاب بزرگ شده است.
عاشق خواندن است و دوست دارد هم نویسنده و هم کتابدار شود، چون از دیدن کتابها خوشحال میشود. از آنجایی که در کتابخانه روستا همیشه فعالیتهای کتابی و فرهنگی مختلفی انجام میشود، فاطمه برای اولین بار در سن ۵ سالگی در اجرای نمایش زمین که با موضوع حفظ محیطزیست بود، نقش شیر را بازی کرد و این شد آغاز فعالیتهای رسمی او. فاطمه که سعی میکند درتمام جشنوارهها و مسابقات شرکت کند و فعالیت خوبی انجام دهد، می گوید کتابخانه ما دوستی است که باعث افزایش آگاهی و دانایی میود و با او میتوان به سرزمینهای مختلف سفر کرد.
روزانه کتاب میخواند و در دفترش نام کتاب، نویسنده، مترجم، ناشر و تصویرگر را یاداشت میکند تا بهتر با کتابها و نویسندگان آشنا شود. برای اکثر نویسندهها نامه مینویسد و در مورد کتابهایشان سوال میپرسد.
شبها کنار تختش پر از کتاب است و خواهر چهارسالهاش به تقلید از او کلی کتاب کنار تختش دارد و مادرش را مجبور میکند، برایش کتاب بخواند.
گاهی وقتها برای اینکه زودتر بخوابد خانواده برق اتاق را خاموش میکنند و فاطمه در این مواقع از روشنایی لامپ داخل حیاط برای کتاب خواندن استفاده میکند. او عاشق کتابهای ترسناک و ماجراجویی است و همیشه دوست دارد یکی از شخصیتهای کتاب باشد.
کتابدارکوچولو کتابخانه روستا
فاطمه در طول تابستان از ساعت ۸ به کتابخانه میرفت و آخروقت با کتابدار از کتابخانه خارج میشد، همین کار باعث شده بود، بیشترین مراجعین با عنوان کتابدارکوچولو او را صدا کنند. آرزو دارد شبی را در کتابخانه و بین کتابها به صبح برساند. چاپ کتابش به عنوان «صدایی که شمیل شنید» باعث شد به نویسندگی بیشتر علاقمند شود و شاید اینکه بداند استعدادی در نوشتن دارد.
حضور نویسندگان در روستا را بهترین اتفاقهای کتابخوانی خود میداند. دیدن بیش از ۱۲ نویسنده در نمایشگاه بینالمللی کتاب برایش شگفتانگیز بوده و همیشه به خوشی از این اتفاق یاد میکند.
دوست دارد یک روز که از مدرسه به کتابخانه میرود، نویسندگانی چون محمدرضاشمس، فرهاد حسنزاده، کلرژوبرت، حمیداباذری، پروین پناهی را در کتابخانه ببیند و با آنها صحبت کند. از نویسندگان خارجی هم آرزوی دن گاتمن و «رولد دال» را دارد.
او هم با جشنواره ملی داستان آب زمانی آشنا شده که کتابدار روستا از بچهها در کتابخانه خواسته، داستانی در مورد آب بنویسند. از آنجایی که تجربه خوبی برای نوشتن در مورد آب داشت خوشحال شد و برای این جشنواره چهار داستان نوشت تا همین باعث شود در بین بیشترین ارسالکنندگان داستان قرار بگیرید و با داستان نوههای دو قلو هم برگزیده جشنواره شود.
اهدای تندیس جشنواره «داستان آب» به روستای ابویسان
به گزارش ایبنا اختتامیه چهارمین دوره جشنواره ملی «داستان آب» اواخر مهرماه به میزبانی شرکت آب منطقهای اصفهان برگزار و منتخبان این دوره از جشنواره در بخشهای مختلف معرفی و جوایز خود را دریافت کردند.
محورهای محتوایی چهارمین دوره جشنواره ملی «داستان آب» شامل داستان کوتاه، بزرگسالان برای بزرگسالان، داستان کوتاه کودک و نوجوان، بزرگسالان برای کودکان و نوجوانان، داستان کوتاه نویسندگان کودک و نوجوان و ناداستان، زندگی نگاره، خاطره، سفرنامه، جستار بود.
در بخش نویسندگان کودک و نوجوان ۱۰ اثر برگزیده شد. داستان تاریخ مقلوب نمیشود اثر کسری دکاندار از آذربایجان غربی، انقلاب قطرهها اثر دنیا اسکندرزاده از تهران، داستان خان هشتم از محمدماهان ملازاده از تهران، اثر معجزه روستا از آنیتا گلستانی از شیراز، اثر نوههای دوقلو از فاطمه اَبَویسانی از روستای ابویسان خراسان رضوی، داستان رعنا از پارسا جعفری از استان گلستان، داستان آبی نفتی اثر ماهور هژبری از اسفراین، داستان دادگاه آب حیات اثر نانیا رضایی از یزد، داستان دیگر جای ماندن نیست اثر نیروانا خلیلی از اراک و داستان آب مال کیه؟ اثر فاطمه سادات ابویسانی از خراسان رضوی ۱۰ برگزیده بخش نویسندگان کودک و نوجوان چهارمین دوره جشنواره ملی داستان آب شدند.
در چهارمین دوره بیشترین آثار ارسالی از استانهای خراسان رضوی، اصفهان و تهران بوده است و همچنین داستاننویسان ایرانی ساکن کشورهای هلند، ترکیه، نیوزلند، کبک کانادا، تگزاس آمریکا به این جشنواره اثر ارسال کردند.
تندیس چهارمین جشنواره ملی داستان آب به روستای ابویسان استان خراسانرضوی به عنوان پدیده جشنواره به خاطر بیشترین شرکتکننده نیز اهدا شد. دبیر جشنواره ضمن قدردانی از کتابخوانان و فعالان حوزه کتاب روستا تندیس این جشنواره را برای قرار دادن در کنار دیگر افتخارات کتابخوانی به کتابخانه شهدای ابویسان تقدیم کرد.
روستای «ابویسان» با حدود ۲۰۰ خانوار و ۷۰۰ نفر جمعیت از روستاهای بخش هلالی در شهرستان جغتای است. شهرستان جغتای در غربیترین نقطه استان خراسان رضوی واقع و دارای حدود ۵۰ روستا است. کتابخانه عمومی شهدای ابویسان که در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ در دو سال متوالی در جام باشگاههای کتابخوانی کشور مقام اول کشور را کسب کرده است.
نظرات