به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «عرفان و معنویت ایرانی» از سلسله نشستهای نقد کتاب در مؤسسه اطلاعات با حضور نصرالله پورجوادی، اصغر دادبه، سعید کریمی و مسعود رضوی به عنوان دبیر جلسه و با محوریت کتاب «از مانویت به تصوف» برگزار شد.
نصرالله پورجوادی در این نشست در سخنانی گفت: امروزه اروپاییها و آمریکاییها دو دسته تحقیقات را در حوزه دین شناسی دنبال میکنند؛ یکی مربوط به آیین مهر و دیگری درباره مانی. اما اکثر این تحقیقات و حتی میتوانم بگویم همه این تحقیقات از دیدگاه غربی است و میخواهند بگویند که هم «آیین میترا» و هم آیین مانی هر دو هیچ ربطی به «مهرگشت»، «اوستا» و به طورکلی ایران ندارند.
وی افزود: به ندرت پیدا میشود محققانی که نیم نگاهی به ایران و منابع پارسی و اوستا داشته باشند. همین موضوع درباره مانی نیز صادق است و غربیان در تحقیقات خود این گونه القا میکنند که زبان مانی ایرانی نبوده و اصلاً مانی اهل بابل بوده است؛ بگذریم از اینکه بابل هم زمانی جزئی از ایران بوده است.
لزوم حفظ ارزشهای دینی و فرهنگی گذشته
پورجوادی درباره کتاب «از مانویت به تصوف» گفت: در این کتاب سعی کردم یک قدم در ارتباط مانی و معارف آن در دوره اسلامی بردارم. سعی کردم بگویم که اصلاً مانیشناسی بدون مطالعه زبان فارسی دوره جدید یعنی، زبان دری و بدون در نظر گرفتن تاثیری که مانویت در دوره اسلامی در ایران داشته، ناقص است و نمیتواند درست باشد.
وی ادامه داد: این تفکر که ما پیش از اسلام چیزی نبودیم و مانی تنها یک نقاش بوده و اینها همه مشرک بودند و غیره، درست نیست. این صحبتها همه از دید ظاهری است که باید آنها را کنار بگذاریم. با تفسیرهای ظاهری و نگاه ظاهری به دین راه به جایی نمیبریم. ما باید برگردیم به این تفکر اصیل که همه ادیان یکی است و آنجا متوجه میشویم که ما یک آفریدگار داریم که یا به او میگوییم الله یا به او میگوییم اهورا مزدا یا برای هر اسم دیگری.
این فیلسوف مطرح ایرانی عنوان کرد: مفهوم حکمت از مانی آغاز میشود که در فارسی به آن «خرد» میگوید؛ همان چیزی که بعداً در دوره اسلامی از آن به عنوان حکمت یاد میشود. کتابی که در این زمینه نوشتم در واقع یک قدم اولیه برای نشان دادن این موضوع است که ما بدون در نظر گرفتن تاثیر «مانویت» در دوره اسلامی به خصوص در ایران نمیتوانیم «مانی» را به درستی بشناسیم و نادیده گرفتن ارتباط آن با ایران در تحقیقات فرنگیان درست نیست.
پژوهش درباره شخصیتی که همواره نفی شده
در ادامه این نشست اصغر دادبه، پژوهشگر حوزه فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی درباره کتاب «از مانویت به تصوف» گفت: این کتاب مانند سایر کتابهای استاد پورجوادی کار شایسته و کم نظیری است. در این اثر سیر حرکت انسانی که به دنبال تعالی است در حدود ۹ مقاله به زیبایی مطرح شده است. به طوری که به غیر از جنبههای علمی و جدی، کار بزرگ ایشان دست گذاشتن روی فرهنگ و شخصیت عظیمی است که همواره در طول تاریخ نفی شده است.
دادبه افزود: ما نباید ارزشها و دستاوردهای گذشته را نفی و انکار کنیم؛ اینکه اسلام بر یک بربریت غلبه کرده باشد بهتر است یا بر یک فرهنگ عظیم؟ همه اینها ارزشهایی است که تایید اسلامی هم شده است. کار بزرگ این کتاب نشان دادن این بخش از فرهنگ ما است که با تحقیق ارجمند و جدی استاد پورجوادی ارائه شده است.
وی تاکید کرد: این اثر علاوه بر اینکه به عنوان یک تحقیق، کار درجه یکی است، شهامت علمی استاد عزیز در مطرح کردن آن، ارزشی افزون بر آن بخشیده است. چراکه ما به هیچ وجه نباید میراث خود را نفی کنیم و آن را از دست بدهیم. اگر قرار است که بمانیم و هویت ما حفظ شود باید به همه این مسائل توجه داشته باشیم.
پیوند و تاثیرات مانویت در تصوف
ادامه این نشست با سخنان سعید کریمی همراه بود که وی با اشاره به پژوهشهای گسترده نصرالله پورجوادی در حوزه تصوف گفت: این کتاب دو جنبه دارد یکی مانویت و یکی تصوف؛ این کتاب میخواهد بگوید که مانویت بر تصوف اثر گذاشته و دست ما را میگیرد و قدم به قدم با خود میبرد. این کتاب از ۹ فصل تشکیل شده که ۶ مقاله از آن پیشتر در رسانهها منتشر شده و سه مقاله آن جدید هستند که در تمام این مقالات تلاش شده تاثیری که مانویت بر تصوف گذاشته نشان داده شود.
وی با اشاره به فصلهایی از کتاب گفت: آقای پورجوادی در فصل اول کتاب درباره واژه «زندهگری» بحث کردهاند؛ واژهای که اصل و ریشه مانویت است. «زندهگری» یعنی کاری که یک فرد با دانش و علم باطنی خود فردی دیگر را از زندگی تاریک خود جدا میکند و به زندگی آسمانی متصل میکند. مانی یکی از کسانی بوده که به کار زندهگری میپرداخته و کتابهایی که از مانی باقی مانده این واژه را به خوبی به ما نشان میدهد.
سعید کریمی افزود: صوفیان برای اینکه بتوانند این مفهوم را بیان کنند از واژه «زندگانی» استفاده کردند و آن را به معنای استغفار و توبه به کار بردند؛ یعنی بازگشتی که شخص از یک زندگی نفسانی به یک زندگی روحانی میرساند که یعنی همان توبه و بیدار شدن از خواب غفلت.
این پژوهشگر ادامه داد: در فصل دوم بحث بر سر «انحلال» است. واژهای که در مانویت بحث مهمی به شمار میرود و بسیاری آن را در اینجا به معنی متلاشی شدن بدن بعد از مرگ تعبیر کردهاند؛ اما کار ویژهای که آقای دکتر پورجوادی انجام دادند این است که آن را به معنی استغفار، توبه یا همان اعتراف به گناه مطرح کردند. موضوعی که از پایههای مانویت بوده است.
وی افزود: امتیاز بزرگ این کتاب همین است که یک قدم بزرگ در جهت روشن کردن تاثیر مانویت و تصوف برداشته و مشخص کرده که تصوف آن چیزی نبوده که به یکباره و به فیالبداهه در قرن سوم به وجود آمده باشد.
نظر شما