سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): محمد عطریانفر، فعال سیاسی در سومین جلسه از مجموعه نشستهای نقد کتاب با عنوان «داستان پیکار» که به بررسی کتاب «رونوشت برابر اصل» اختصاص داشت در پاسخ به پرسش محمد رحمانی که موضوع پیکار چه اهمیتی دارد، گفت: ابتدا میخواهم اشاره داشته باشم به واقعیتی از تحولات سیاسی که در نیم قرن اخیر بر سر مردم و جوانان این کشور گذشته است و داستانی را که امروز ما میخواهیم آن را روایت کنیم. فیالواقع یک واقعیتی را که در لایههای تحرکات و تلاشهای یک جمعی در این کشور رخ داده و ما امروز بعد از گذشتن نیم قرن میخواهیم آن را روایت کنیم.
وی افزود: سخن بسیار مهمی است، کسانی که در آن مقطع تلاش کردند و حتی خودخواهان چه رنجی را از سر گذراندهاند که ما امروز مشغول روایت آن هستیم. یادمان باشد آنچه روایت میشود غیر از آن چیزی است که در گذشته دیده شده است و در واقع خیلی فاصله وجود دارد. دست بر قضا روایتگر و بازیگر آن صحنه همین احمدرضا کریمی است که امروز حضور دارد، فردی کهدرگیر وقایع بوده و امروز دست به قلم میشود و آنچه دیده روایت میکند.
عطریانفر ادامه داد: هر زمان که او را میبینم یاد سال ۱۳۵۹ میافتم که در سلول انفرادی بخش ۲۰۹ من به محضرش شرفیاب شدم، نه به عنوان بازجو بلکه به عنوان یک جستجوگر و او به عنوان یک زندانی در آنجا نشسته بود. هیچوقت یادم نمیرود که من به دلیل روح جستجوگری که داشتم، دنبال این بودم که افرادی که نامهایی از حروف مقطع را روی خود گذاشته بودند، کشف کنم. این بخشی از حیات سیاسی انقلابی ماست که طی شد.
وی افزود: آنچه که به نظر من مورد تأکید است، این است که آن راویان ما با چه قلمی و رویکردی دست به کار میشوند و میخواهند گذشته را روایت کنند. سال ۱۳۵۹ بنا به یک مأموریتی در موسسه کیهان مشغول به کار شدم در آن مقطعی که آنجا بودم سید حمید زیارتی سراسیمه و خوشحال و پرانگیزه آمد و متنی را به من داد که در راستای تدوین تاریخ انقلاب دست به کار بشویم.
عطریانفر افزود: امام همیشه تأکیدش بر این بود که مراقب باشیم تاریخ را منحرفان ننویسند و یا اینکه تاریخ را غیر واقعی تدوین نکنیم. گرچه ممکن است نسبت به برخی از آثار در مقام نقد باشم اما واقعیت این است پیشینیانی که به آنها اعتماد داشتیم و اعتماد داریم، توصیه آنها این بود که در مقام بیان تاریخ صادق باشید. چرا باید درست روایت کنیم؟ من استمداد میطلبم از یک فرازی از نهج البلاغه امیرمؤمنان (ع) میفرماید: کسانی که بر آنها از عبرتهای روزگار روشن شد و از آنچه که بر آنها گذشته، آنها را خودشان یا دیگران آشکار کردند. این فرصت آشکارسازی و فاشسازی و روشنسازی از گذشته به آنها کمک میکند که در شبهات به دام و لغزشگاه نیفتند. برخی مواقع تاکید داشتیم بر اینکه آثار و برکات چنین مکتوبات و آثاری با هدف چه برکاتی باید حاصل شود، اینکه به کار ببندیم و در لغزشگاهها دچار آسیب نشویم.
وی بیان کرد: اگر چه من به صورت فردی در لابلای حرکتهای سیاسی و انقلابی عصر پهلوی نبودم و بسیار عقبتر از آن چیزی بودیم که همکاران ما با آن درگیر بود ولی چون در کنار ماجرا بودیم، هر عبارت و هر نامی که مطرح میشد ما را به حرکت وامیداشت که بدانیم اینها چرا اتفاق افتاد. من وسواس پیدا کردم که در این کتاب این همه نام چطور آمده است باید لیست کنم ببینم اینها در این فرصت کوتاه یکی دو سال از نقطه اوج به زیر خاک سپرده شدند.
این فعال سیاسی گفت: کار احمدرضا کریمی به کلی به لحاظ ارزشمندی و تاثیربخشی متفاوت است. ما تاریخ تحولات سیاسی و ارشد ملی را کم و بیش نوشتیم و خواندهایم اما یک گپهایی در این توالی تاریخ و حلقههای متصل زمانی تاریخی وجود دارد که ساکت بوده است. از نظر ما و از نظر پژوهشگران یک دوره سکوتی است که نمیدانیم در دوران سکوت چه اتفاقی رخ داده است.
احمدرضا کریمی این توفیق را داشت که یک مقطعی از تاریخ ساکت در سازمان مجاهدین خلق را بر پایه دستاوردهای شخصی ابتدا در حاشیه و سپس در متن آورد و دستنوشتههایش را به یک متن مدون و مکتوبی تبدیل کند که به شما پیامهایی را منتقل میکند. اینکه تاکید میکنم بر این نکته به این دلیل است که تجربه این کار را داشتیم و زمانی که به عنوان یک متهم قرار میگیری و بازجویی از شما سؤال میکند، میکوشد حداقل کم راست بگوید و تنها در حدی بگوید که بازجو دست از سر او بردارد. سیاست مقابلهجویانه یک بازجو و متهم همیشه این بوده که حداقل کم راست بگوید تا بازجو دست از سر او بردارد.
وی افزود: در این دسته از فعالیتهای خاطرهگونه یک مجموعه آشفته و بهم ریختهای تحویل شما داده میشود و این سنخ عمومیت داشته است. از این جهت تفاوت است که این کار با سختی و مشقت از خلال گفتهها و نوشتههای کسی که آن را دستهبندی و به خواننده عرضه میکند که از این دیدگاه به نظر من بسیار کار مشقت باری بوده است که به سامان رسیده است.
دوم اینکه توانسته دوران سکوت را به گونهای روایت کند که بتوانیم نقطه اتصالی برای فاصله ۵۴ تا ۶۰ برقرار کنیم که به نظر من کار ارزشمندی است. در حوزه جریان انتفاع کارهای ارزشمندی در این کشور شده است. من فیالواقع میخواهم از کار کریمی ستایش کنم اما توصیهای که برای مرکز اسناد انقلاب اسلامی دارم این است که ظاهراً آنچه عرضه شده یک آغاز است و فضل تقدم آن با مولف است که کار کرده و به موازات آن باید خاطرهها و اتفاقات و روایت دیگر هم دیده شود و به آنها تلاقی پیدا کند که میتواند به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی باشد.
نظر شما