سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): محمد خوشبختیان، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق در نقد کتاب «رونوشت برابر اصل» آن را «وقایع اتفاقیه» خواند نه «تاریخ» و گفت: این علم تاریخ است که میگوید چرا سازمان بهوجود آمد و چرا به چپ غلتید؟ چرا رجوی در سازمان برجسته شد؟ چرا این سازمان با آن قدرت آمد و به این حضیض رسید؟ سازمان مجاهدین خلق از ابتدای شکلگیری در سال ۴۲، تفکر مائوئیستی داشت، به هیچ وجه تفکر لنینیستی نداشت و مشکل آن با چریکهای فدایی همین بود.
وی افزود: یکی از اصطلاحات غلط اطلاق عنوان تغییر ایدئولوژی به وقایع سال ۱۳۵۴ است. ۱۳۵۴ سال تثبیت ایدئولوژی سازمان است نه تغییر آن. روند چپگرایی سازمان از سال ۱۳۵۰ شروع شد و سال ۱۳۵۱ کاملاً چپ کرده بود. افرادی مانند بهرام آرام مسئول جلوگیری از نفوذ چپ در سازمان بودند اما خودشان چپ شدند. اسم پیکار از همان موقع گذاشته شده بود.
خوشبختیان ادامه داد: دستنوشتههای عابدینی «زیادهنویسی برای فرار از حکم» بود، حکم عابدینی معلق بود و اگر اثبات میشد که در قتلی دست داشته اعدام میشد. او قتل نکرده بود اما سال ۱۳۶۳ چرا اعدام شد؟ عابدینی سعی کرد مانند وحید افراخته با زیادهنویسی پروندهاش تسهیل شود.
پیکار سازمانی ناموفق که به سرعت متلاشی شد
سپس محمد رحمانی، دبیر نشست گفت: رویکرد مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این کتاب رویکرد سیاسی نبوده و پاسدار یک حقیقت تاریخی بوده است. سپس در پرسشی مطرح کرد که «پیکار» با جمهوری اسلامی چه نسبتی دارد و ناصر رضوی، کارشناس مسائل امنیتی بیان کرد: این کتاب اهمیت ویژهای دارد به واسطه اینکه ما دچار یک انقطاع و بریدگی نسلی هستیم. یک نسل اصلاً نمیتواند نسل قبل را درک کند کما اینکه دو نسل نمیتوانند همدیگر را به خوبی بفهمند.
وی افزود: من بیشتر حس میکنم که ما رسانهای در کشور نداریم که حداقل این نسل را با همدیگر آشنا کند پیوند ایجاد کند و به هم نزدیک کند تا حداقل همدیگر را درک کنند. به هر حال رسانهها در انحصار قدرت بوده و آن هم به سلیقه خودشان آن را تنظیم میکردند. در زمان شاه هم کمبودی که داشتیم همین رسانه بود. شاید اگر رسانه میبود و میشد افراد با یکدیگر ارتباط بگیرند ما دچار تلاطمهای چند دهه نمیشدیم. البته این تلاطمها یک بحث دیگری است.
به اعتقاد او، در سازمان مجاهدین خلق غیر از مسعود رجوی و موسی خیابانی کس دیگری وزن نداشت که وارث سازمان باشد؛ وزن سازمان پیکار سنگینتر بود. رضوی افزود: در اصل پیکار وارث سازمان مجاهدین خلق بود اما شخصیت رجوی باعث شد هژمونی داشته باشد. پیکار سازمانی ناموفق بود که به سرعت متلاشی شد. این تحولات ریشه در درگیریهای زندان پیش از انقلاب و بهویژه پس از وقایع سالهای ۵۴-۱۳۵۳ و اعلام تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان دارد که بین زندانیان جناحهای مختلفی تشکیل شد.
وی افزود: تمام جریانات معارض جمهوری اسلامی در سه سبد ریخته میشد. در سبد یک سازمان مجاهدین خلق و حزب توده و چپ نبود. سبد یک امنیتی، گروههای راستگرا، سلطنتطلبها و ساواک بودند. اولویت در بدو کار اطلاعاتی از سال ۵۸ تمرکز بر گروههای راستگرا بود. سبد دوم مجاهدین بودند که ذیل التقاط شناخته میشدند. سبد سه گروههای چپ بودند که شامل چریکهای فدایی خلق و حزب توده بود. وزن امنیتی چریکهای فدایی از حزب توده سنگینتر بود. پیکار وزنی نداشت که شبکه امنیت نگرانی داشته باشد. بنابراین ضربه به پیکار برمیگشت به نزاعهای درون زندان پیش از انقلاب که به سالهای بعد ۵۷ کشیده شد.
رضوی گفت: هرگز نمیتوان تاریخ دقیقی برای مارکسیست شدن سازمان عنوان کرد چراکه دگردیسی به سمت فرقه شدن یک پروسه است. به گفته او سازمان مجاهدین در خلاء بوجود نیامد و شکلگیری آن محصول عملکرد رژیم شاه و خفقان حاکم بود. از سویی مجاهدین هم بین اسلام و مارکسیسم و مائوئیسم در حال نوسان و چرخش بودند و حتی برخی اعضای آن مانند حسین روحانی هنوز در انتخاب اسلام و مارکسیسم مذبذب بودند.
کتاب «رونوشت برابر اصل» انتخابی بسیار هوشمندانه است
سخنران بعدی مرتضی جودی بود که انتخاب این کتاب را بسیار هوشمندانه توصیف کرد و حتی پرگویی عابدینی را دلیل بر اشتباه بودن انتخاب ندانست و گفت: بررسی سازمان مجاهدین خلق مهم است؛ به این دلیل که بررسی فرقهسازی مهم است. دیگر اینکه نقش و تاثیر سازمان در حوادث سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی تداوم دارد. سازمان عامل اجرایی اسرائیل در جنگ سایبری است. در حوادث سال گذشته هم سازمان نقشآفرین بود.
او پیشنهاد داد: پژوهش مفصل و جداگانهای بر شخصیت مسعود رجوی انجام شود چراکه اگر کسی بخواهد سازمان مجاهدین و پیکار را بشناسد باید از طریق رجوی بشناسد و درباره این شخصیت کار زیادی انجام نشده است.
جودی تاکید کرد که این دست کتابها برای شناخت بیننسلی هم بسیار موثر است و افزود: کتاب «رونوشت برابر اصل» نشان میدهد نسل جانفدایی که همه چیز را دست گرفته و به دانشگاه میرفت، چطور جذب سازمان مجاهدین میشد؟ سازمانی که برخلاف چریکهای فدایی چون از حمایت مالی برخی روحانیون برخوردار بود هرگز دست به سرقت مسلحانه از بانکها نزد. با این حال کتاب نشان میدهد که سازمان درگیر همه چیز برای هیچ بوده و دعوای رهبران مهم سازمان نه بر سر عقیده که بر سر تصاحب یک زن بود.
وی افزود: هیچ زبانی گویاتر از زبان تصویر و زبان هنر وجود ندارد. شما سریال سرزمین مادری را میبینید. این سریال سالها توقف و ممیزی داشته اما اکنون از صدا و سیما پخش میشود. در قالب رمان و قصه شخصیتی را خلق میکند که ابتدا در یک خانواده تودهای بزرگ میشود سپس به یک خانواده اشرافی قدم میگذارد و بعد از آن در خانواده ملیگرایی رضد میکند همین طور تداوم پیدا میکند. داستانی روایت میشود که بسیار جذاب و دیدنی است، شما با این زبان باید تاریخ را بیان کنید.
کریمی: عابدینی اسرار سازمان پیکار را بازگو کرد
احمدرضا کریمی مؤلف کتاب «رونوشت برابر اصل»، دستنوشتههای عابدینی را بازگوکننده برخی اسرار سازمان پیکار عنوان کرد و گفت: پس از کتاب حسین روحانی، پرداختن به سازمان پیکار مورد توجه قرار گرفت. قرار شد بعد از روحانی بعضی سؤالات درباره پیکار از دیگران پرسیده شود و با قاسم عابدینی هم صحبت کردند تا مباحثی که در سازمان مطرح بود و در بیرون انعکاس پیدا نمیکرد را آشکار کند. عابدینی هم شروع کرد به نوشتن. اسراری هست که قبل از نوشتن عابدینی کسی آنها را نمیدانست، حتی برای مرکزیت سازمان هم سانسور شده بود.
نشست نقد و بررسی کتاب «رونوشت برابر اصل» (یادداشتهای قاسم عابدینی از رهبران سازمان پیکار) دوشنبه ۲۲ آبان در سالن اجتماعات مرکز اسناد انقلاب اسلامی برگزار شد. قاسم عابدینی از رهبران پیکار سازمان پیکار بود که در اسفندماه ۱۳۶۰ محاکمه و در ۸ آبان ۱۳۶۳ اعدام شد و یادداشتهایش که در زندان نوشته و به همت احمدرضا کریمی توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، روابط درون تشکیلاتی سازمان مجاهدین خلق از بدو تاسیس تا تشکیل سازمان پیکار و تحولات درونی آن را به تصویر میکشد.
نظر شما