سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): ویژهبرنامه گفتوگوی اختصاصی «پشت صحنه کتاب سفرنامه ناصرالدین شاه به فرنگ» چهارشنبه (بیستوچهارم آبانماه ۱۴۰۲) با حضور مجید عبدامین و کیانوش معتقدی در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
ناصرالدین شاه در کودکی سرپرست کتابخانه سلطنتی شد
مجید عبدامین در این نشست ضمن تبریک هفته کتاب، به پایههای سفرنامهنویسی و خاطرهنویسی اشاره کرد و گفت: روزنامه خاطرات یا روزنامهنویسی یک غلط مصطلح است و ما از خاطرات ناصرالدین شاه نمونه قدیمیتر دیگری نداریم. هر خاطراتی که موجود است به زمان بعد از ناصرالدین شاه مرتبط میشود. بعد از آن هم خاطرات یکی از پسران فتحعلی شاه است که آن را بازنویسی کردیم.
او با اشاره به اینکه خاطرات عینالسلطنه نیز به دلیل حجم و تنوع موضوعات معروف است، عنوان کرد: با خاطراتی که از زمان طفولیت و ولیعهدی ناصرالدین شاه داریم به این نکته میرسیم که او در کودکی سرپرست کتابخانه سلطنتی شد. با توجه به اینکه مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه هم فرد بسیار مطرحی بود، پس از مرگش کتابها و اسناد بسیاری از او به جا ماند. این آثار بعدها وقف مدرسه یا کتابخانه سلطنتی شد. به این ترتیب ناصرالدین شاه از مادر، مربی و مطالعه شخصی، تاثیر پذیرفت.
وی افزود: ناصرالدین شاه در پنجاه سالی که سلطنت کرد مشغول خاطرهنویسی هم بود؛ اما آنچه امروز در اختیار داریم مجموعاً سیوپنج سال از خاطراتش است و پانزده سال باقیمانده فعلاً موجود نیست. با مشاهده یادداشتهای پراکندهای که از او باقی مانده است، میبینیم که از ابتدا پختگی قلم داشته است. چرا که ناصرالدین شاه بهروزترین رمانها را مطالعه میکرد. من کتابی تحت عنوان «مرقع ناصری» دارم. در این کتاب تعداد زیادی نقاشی، طراحی، سیاه قلم، خطاطی و یادداشتهای پراکنده پنج یا شش سالگی ناصرالدین شاه تا دوازده یا سیزده سالگی او جمع آوری شده است. این سبک از همان موقع تا چهل پنجاه سالگی او ادامه داشت.
عبدامین در تکمیل سخنان قبلی خود گفت: این کتابی که امروز در دست داریم، بخش کوچکی از یک مجموعه بیست جلدی است. این بیست جلد، دوازده یا سیزده هزار صفحه دارد. ناصرالدین شاه تحت تاثیر عواملی مانند روزنامه، شرح سفرهای خود را مینوشت. اولین باری که کتاب سفرنامههای او منتشر شد، سفرنامه خراسان بود. بعد از آن سفر گیلانش است که آن هم به زیور طبع آراسته شده است. بازگشت از گیلان مصادف با بازگشت میرزا حسین خان سپهسالار از هند بود. او با تعریف تجربیاتی که از سالهای سفارت خود در هند داشت، ترتیب سفر ناصرالدین شاه به عثمانی را میدهد. در واقع این، اولین سفر خارجی ناصرالدین شاه است. یکسال بعد از سفر ناصرالدین شاه به لندن، شخصی به نام جیمز ردهاوس، بخشی از سفر ناصرالدین شاه به انگلستان را به انگلیسی ترجمه میکند. این کتاب سه هزار نسخه داشت که برای آن زمان خیلی بالا بود. ناصرالدین شاه بین سران مملکتی دنیا دومین خاطرات طولانی را دارد. اولین رتبه مربوط به ملکه انگلیس است که سابقه شصت سال خاطرهنویسی دارد.
او همچنین درباره شیوه تصحیح و بازنویسی خاطرات نیز اشاره کرد: بخشهایی از این خاطرات در سالهای گذشته به صورت پراکنده بازنویسی شده بود. بعد از انقلاب کتابی تحت عنوان «سفر فرنگستان» چاپ شد. ما برای اولین بار این پکیج خاطرات را تصحیح کردیم. چون این خاطرات شامل موضوعات متنوعی بود و هرکسی از ظن خود وارد این اقیانوس میشد. به عنوان مثال میتوان این خاطرات را از زاویه دید هنری، تاریخ دندانپزشکی در دوران قاجار، طبابت در دوران قاجار، تاریخ تهران و… مطالعه کرد.
وی افزود: به همین علت من این خاطرات را تصحیح کردم که هرکسی به سهم خود از آن استفاده کند. ما در این کتاب چیزی را انتخاب نکردیم. این روش تصحیح همان روشی بود که در مجموع خاطرات پیش بردیم. یعنی به متن وفادار هستیم، هیچ دخل و تصرفی در متن نکردیم. اگر هم دخل و تصرفی صورت گرفت در حد تصحیح غلط املایی یا جایگزینی کلمات بهتر به جای کلمات منسوخ شده است. سفرنامههایی که منتشر شده با آنچه خود ناصرالدین شاه نوشته و آنچه که در دهلی چاپ شده، متفاوت است. اینجا کتاب طوری طراحی شده که همه بتوانند آن را مطالعه کنند. یا وقتی قضاوتهایی در مورد شخصیتهای خارجی دارد در نسخه خارجی آن وجود ندارد. ما سه منبع داشتیم. اصل خاطرات که من تصحیح کردم، نسخهای که توسط اعتمادالسلطنه چاپ شده بود و آنچه در انگلستان ترجمه شد و فرصت انتشار پیدا کرد. ما این سه اثر را بررسی کردیم و دیدیم که این آثار با هم همپوشانی دارند. یعنی خلأهای هر کتاب را با اطلاعات کتاب دیگر پر کردیم.
عبدامین در بخش پایانی سخنان خود گفت: بسیاری از روزنامههای خارجی پاورقی یا گزارش روزانه از سفر شاه به کشورهای خارجی داشتند. حتی در بعضی از روزنامهها شاهد بودیم که پیشاپیش گزارش سفر شاه به کشور خود را کار کرده بودند. خود ناصرالدین شاه هم یک عادت جالبی داشت که در طول مسیر اگر روزنامه یا هفتهنامهای میدید که راجع به او نوشتهاند، دستور میداد که این مطبوعات را جمعآوری کنند. متاسفانه این گزارشات به صورت کتاب جمعآوری نشده است.
ناصرالدین شاه در زمان خود پیشرو بود
کیانوش معتقدی سخنران دیگر این نشست نیز ضمن تاکید بر این نکته که سفرنامه از موضوعات جذاب ادبیات ایران است، گفت: ویژگی سفرنامههای غربی این است که ایران، ایرانی و دربار را از چشم یک غیر ایرانی میخوانیم. سفرنامههای دوره قاجار از این منظر مهم است که فرصتی برای شناخت جهان از سوی ما و دیگران فراهم میکند. آنچه مهم است این است که ما در این دوره خاص اولین سفر خارجی پادشاه ایران برای تفریح و دیدار فرنگ را شاهد هستیم. به همین جهت میتوانیم از چشم او جهان غرب را ببینیم. ناصرالدین شاه در زمان خود نسبتاً انسان پیشرویی بود. به همین دلیل این کتاب تجربه جدید و متفاوتی است.
او در پاسخ به این سوال که این خاطرات چه نکاتی را به مخاطب امروز منتقل میکند، گفت: اروپاییها تاکید داشتند که خاطرات روزانه ناصرالدین شاه را حتماً در روزنامههای خود منتشر کنند. چون هم قصد داشتند که ایران را بهتر بشناسند هم اینکه ناصرالدین شاه به عنوان یک پادشاه آسیایی به آنجا مسافرت کرده بود. این سفر کاملاً برنامهریزی شده بود. اما در پشت صحنه میبینیم که انگلیس توجه بسیاری به ایران و هند دارد پس همین موضوع برای جلب نظر ایران مهم است. در اروپا چیزی به عنوان نمایشگاههای جهانی وجود نداشت. با انقلاب صنعتی و تغییرات اساسی، اروپاییها پیشرفت و تکنولوژی خود را به نمایش گذاشتند. در پی همین رویداد، فرش، کاشیکاری و هنر ایرانی در نمایشگاه وین صاحب غرفه میشود. خواندن این کتاب از این جهت جالب است که صد سال پیش یک فرد به خارج از کشور میرود و مشاهدات خود را ثبت میکند.
وی ادامه داد: از جهت دیگر این کتاب میتواند به عنوان یک راهنمای گردشگری مورد مطالعه قرار گیرد. یعنی اگر امروز با مطالعه این سفرنامه به موزه لوور یا وین یا پاریس بروید با همان مشخصات مواجه خواهید شد. این سفر از تهران به انزلی آغاز میشود. با کشتی به روسیه میروند و از آنجا سوار قطار میشود. مواجه با قطار هم اولین مواجه او با این پدیده است. اتریش، آلمان، انگلیس، فرانسه، سوئیس و ایتالیا مقاصد سفر پنج ماهه او بود.
معتقدی در ادامه این نشست به نوع بکارگیری تصاویر و متن کتاب با هم اشاره کرد و گفت: به واسطه فضای مجازی متوجه شدیم که پرداختن به تاریخ بهطور صرف برای نسل جوان جذابیت ندارد. خواستیم کار تازهای ارائه دهیم. دو سه سال طول کشید که تصاویر را از روزنامهها و کلکسیونها جمعآوری کنیم. تقریباً در هر صفحه یک یا دو تصویر داریم. هماهنگی متن و تصویر باعث شد که یک روایت تصویری بسازیم. نشر فرهنگ و هنر هم با همکاریهایی که داشت، کمک کرد که به هدف خود برسیم. استقبالی هم که از کار شد به دلیل تصویری بودن اثر بود. حتی برخی از این تصاویر در آرشیوهای کشورهای خارجی وجود داشت. قصد داریم که با این سفرنامه سفر کنیم و واقعیتهای موجود در دنیا را ببینیم.
وی افزود: کتابهایی که محتوای تصویری دارند، مخاطب بیشتری هم دارند. هرچند اصل قضیه این بود که متنی ارائه کنیم که سند باشد اما تصاویر هم به طور واقعی ثبت شده بود. علاقه ناصرالدین شاه به عکاسی بر کسی پوشیده نیست. ناصرالدین شاه به هر کشوری که رفته از آنجا عکس دارد. عکسی که عکاسان خارجی آن را گرفتهاند. چون برای عکاسان مهم بود که تصویر پادشاه ایران را بگیرند. همین مورد میتواند یک منبع مهم در مورد تاریخ عکاسی باشد. نکته دوم این است که نگاه ناصرالدین شاه به هنر جالب است. از این منظر میبینیم که او به نقاشی و خطاطی علاقهمند است. پس مواجهه جالبی با این هنرها دارد. این گزارشات از جالبترین بخشهای کتاب است. این سفر این پیامد را داشت که تکنولوژی وارد ایران شود و تصویرسازی وارد فاز جدید خود شود.
معتقدی در پایان به فرهنگ هدیه دادن به پادشاه دیگر کشورها اشاره کرد و گفت: هدایایی که به ناصرالدین شاه اهدا شد در کاخ گلستان موجود است. متقابلاً ایران هم هدایایی به میزبانان خود اهدا کرده است. یکی از این هدایا فرش ایرانی است و همین باعث میشود که فرش ایرانی وارد تعاملات جدید بینالمللی شود. صنعت فرش و تولید انبوه آن از مسیر هدایایی بود که ناصرالدین شاه به کشورهای خارجی برد. اما همه هدایایی که پیش از آن وجود داشت نشان مردانه بودند، اما در این سفر یک نشان زنانه طراحی میشود که به ملکه انگلیس اهدا میشود.
سیویکمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «آینده خواندنی است» از بیستوسوم آبانماه آغاز به کار کرد و تا سیام آبانماه ۱۴۰۲ به کار خود ادامه میدهد.
نظر شما