غلامرضا جمالالدین، نویسنده «معمار و معماری در تاریخ اجتماعی ایران» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به چالشها و پروسه نگارش این کتاب در آستانه ورود این کتاب به بازار نشر پرداخت.
از کجا به فکر نگارش این کتاب افتادید؟ یا بهتر بگویم جای خالی این مبحث در حوزه کتاب، را چگونه احساس کردید؟
درواقع، عنوان و موضوع کتاب دغدغهای از پارهای ناگفتهها و کمگفتهها در باب «معمار» و «معماری» در ایران دوره اسلامی از دریچه تاریخ اجتماعی است. شما زمانی که به متون و منابع تاریخی رجوع میکنید، با طیف وسیعی از اسامی و عناوین سازندگان آثار گذشته نظیر «معماران»، «مهندسان»، «بنّایان»، «اُستادکاران»، «صنعتگران» و «صناع» و «عمله» و «پیشهکاران» و عناوینی اینچنین روبهرو میشوید که در منابع تاریخ اسلام ایران، فراوان از آنها یادشده است. بااینحال، در باب سهم، نقش و جایگاه واقعی این سازندگان در فرآیند تکوین یک اثر معماری داشتهاند؛ پژوهشگران حوزه تاریخ معماری ایران، التفات و عنایتی به این موضوع نداشتند و این مسئله در اینکه در مراحل ساختوساز، هر یک از گروههای معماران و مهندسان، چه اموری را اداره و سرپرستی میکردند و چه اختیارات و محدودیتهایی داشتند، بیشتر مشاهده میشود.
ارائهی مباحثی در باب نقش و فعالیت معماران در برپایی آثار گذشته، بدون توجه به اطلاعات پراکندهای که دربارهی جایگاه اجتماعی معماران و مهندسان در برخی منابع وجود دارد، تابهحال باعث تعمیمهای نادرست و خلط مباحث نظری در این زمینه شده است. بررسی متون و منابع تاریخی، ازجمله منابعی که گزارشهایی از اصناف، مشاغل و طبقات پیشهوران در برهههای مختلف تاریخی آوردهاند، ما را آگاه به این مسئله مهم میکنند که در تاریخ اجتماعی ایران، صنعتگران و پیشهورزانی ازجمله «معماران» و «مهندسان» دارای جایگاه و شأن اجتماعی متفاوتی بودند و در یک برهه تاریخی ممکن است با سه یا چهار گروه متفاوت از آنها مواجه شویم که بسته به منزلت و ارتباطشان با حکومت، شرایط اجتماعی و سیاسی، نقش متفاوتی در برپایی آثار داشتهاند.
ازاینرو، در گفتار اول به موضوع جایگاه و شأن اجتماعی مهندسان معمار در تاریخ ایران و نقش آنها در برپایی و تکوین آثار معماری پرداختهام. در این پژوهش، گروههای معماران که دارای منزلت متفاوت اجتماعی بودند و بهتبع جایگاه خود، دارای اختیارات و محدودیتهایی بودند، بررسی شدهاست.
همچنین در این بخش به حامیان و ناظران حکومتی که بر کار معماران شهری و صنفی دخالت داشتهاند، نظری کوتاه داشتهام. گفتار دوم را به موضوعاتی چون جایگاه و شأن امر معماری و عمران و آبادی در متون مختلف عصر اسلامی و اهمیتی که معماری و آبادانی برای یک حکومت و جامعه داشته است و در قلم نویسندگان مختلف آورده شده است، اختصاص دادم. در این بخش همچنین به اهمیت مؤلفههای معماری در تاریخنگاری مورخان اسلامی پرداختهام؛ اینکه یک مؤلف و تاریخنگار در شرح گزارش و توصیف خویش از آثار معماری دوران مختلف، چه مواردی را مورد توجه قرار داده و چگونه به ثبت آن پرداخته است.
در گفتار سوم، ساختار اجتماعی صوفیه در تاریخ ایران را موردبررسی قرار دادهام. در این موضوع چند مسیر به شرحها و گزارشهایی که در متون مختلف عرفانی از ساختار گروهی و اجتماعی صوفیه و تصوف دادهشده است و بررسی معماری خانقاه و سایر بناهای وابسته به آن پرداخته شدهاست. در این بخش، نظری کوتاه به جایگاه مزار و زیارت بر اساس متون تاریخی داشتهام. «نقش تصوف در شکلگیری مزار»، «تأثیر مفهوم زیارت بر جنبههای اجتماعی و معماری مزارها و مقابر اسلامی ایران»، «کارکردهای اجتماعی مزارها» و همچنین «واژهشناسی مزار» بخشهای اصلی این فصل از کتاب را تشکیل میدهد. در پایان بخش سوم، فتوتنامهها و شهرآشوبها که اسناد تاریخی و زوایایی دیگری از جایگاه سازندگان گذشته را ارائه میدهند، مورد بررسی قرار دادهام. در فصل پایانی و گفتار چهارم کتاب، نظر بر جایگاه بانیان و حامیان زن بوده است. نگاهی به ورود زنان به عرصه معماری و نقش فعالی که آنها در حمایت مالی و معنوی از آثار معماری داشتند. گزارشهایی که در کتابهای مختلف دوران اسلامی، به زنان اختصاص دادهشده است و از خدمات و حمایت آنها در عرصه معماری سخن گفتهاست؛ میتواند، دیدگاه تازهای برای تاریخنگاری معماری بههمراه داشته باشد.
در این کتاب تلاش بهپاسخ چه پرسشهایی شده است؟
در کتابم تلاش کردم به این پرسشها پاسخ دهم: «معمار» در تاریخ اجتماعی ایران چه جایگاه و مرتبه اجتماعی داشته و در برپایی آثار معماری چه وظایفی را برعهده گرفته است؟ صنف معماران در تاریخ ایران چه ساختاری داشت و چه کسانی ناظر صنف آنها بودهاند؟ حامیان و بانیان آثار معماری چه اشخاص و گروههایی بودهاند؟ در متون تاریخی، ازجمله فتوتنامهها و شهرآشوبها، چه توصیفها و شرحهایی از معماران و احوال آنها آورده شده است؟ و خود امر «معماری» چه شأن و اعتباری داشته است؟
پروسه شروع نگارش تا چاپ کتاب چقدر طول کشید؟
مطالب کتاب حاصل یادداشتها و مقالاتی بود که طی سالهای ۹۳ تا ۹۵ نوشته و چاپشده بود. قرار بود، همان زمان به چاپ برسد؛ اما به دلایلی تا امسال موفق به انجام آن نشدم. البته بهدلیل گذشت سالها و برحسب تحول دیدگاهی که به موضوعات داشتهام، مطالب کتاب را بارها مورد بازبینی و جرح و تعدیل قرار دادهام. درواقع فرآیند نگارش کتاب در حدود ۱۰ سال به طول انجامیده است.
در حال حاضر کتاب دیگری در دست تألیف یا ترجمه دارید؟
اخیراً مشغول پژوهشی در باب «زمینههای تاریخی معماری مدرن ایران» از منظر جامعهشناسی تاریخی هستم. این پژوهش با طرح این سؤال پیشآمد که، چگونه امر «تجدد» منجر به تحول معماری ایران معماری ایران شد در حالی که از عصر قاجار تا امروز که تجددطلبی و تجددستیزی محور تحول اجتماعی تاریخ ایران بوده و به روشهای گوناگون بر زمینههای فکری جامعۀ ایرانی سایه انداخته است.
گفتنی است کتاب «معمار و معماری در تاریخ اجتماعی ایران» توسط نشر روزنه به قلم غلامرضا جمالالدین منتشر شد.
نظر شما