به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیدمسعود علویتبار در محفل ادبی «غزه پیروز» که شامگاه ۱۰ آذر با حضور شاعران، خوشنویسان و جمعی از اهالی فرهنگ داخلی و خارجی در فضای مجازی به میزبانی گروه بینالمللی هندیران برگزار شد، بیان کرد: وقتی که جوانان فلسطینی حماس در عملیات طوفان الاقصی اسرائیل را گرفتار میکنند، وقتی از فاصله ۱۷۰۰ کیلومتری اسرائیل و بندر ایلات مورد حملات موشکهای بالستیک انصارالله یمن قرار میگیرد، وقتی کشتیهای اسرائیلی در دریای سرخ مورد حمله قرار میگیرند و به غنیمت گرفته میشوند و صهیونیستها برای حفاظت از کشتیهای خود آنان را به دور از دریای سرخ هدایت میکند به وضوح مشاهده میشود که اسرائیل جز در کشتار زنان و کودکان و نسلکشی در غزه و کرانه باختری به هیچیک از اهداف خود دست پیدا نکرده است.
علویتبار در بخش دیگری از سخنان خود افزود: هر چند رخدادهای خصمانه بیرونی و داخلی جوامع بشری نقطه عطف و کانون توجه ادبیات پایداری و مقاومت هستند اما نمیتوان ادبیات پایداری را در بازه خاصی از زمان محصور کرد. این نوع از ادبیات در محدوده بیمرزی از زمان هشدارهای قبل، ترغیبهای در حین، و پیامدهای بعد از جنگ را در بر میگیرد.
وی در پایان بیان کرد: نکتهای که در اشعار متعلق به عملیات طوفان الاقصی بهویژه در شعر شاعران ایرانی نمود خیره کنندهای داشت توجه به این دقیقه بود که گویا در این آثار ضمیر ناخودآگاه شاعران و واکنش جمعی آنان از تبیین مرحله قبل و حین حادثه، مستقیم به طرح و خلق پیامدهای بعد از رخداد، به بنای طاق نصرتهایی از شعر و ادب در صحنه ادبیات مقاومت و پایداری پرداختهاند. عملیات طوفان الاقصی به همان اندازه که غافلگیرکننده و غیرمترقبه بود به همان میزان نیز هویت اصلی و ددمنشانه رژیم غاصب صهیونیستی را بر جهانیان آشکار و همچون آیینهای ضعف و نابودی قریب الوقوع این رژیم را بر همگان نمایان کرد.
در این برنامه همچنین با اشعاری از علیرضا قزوه، قطعات موسیقی «کربلای قدس» با صدای صادق آهنگران و «غزه پیروز» با صدای ستار سهرابی در تمجید از پیروزی مردم غزه و حمایت از رزمندگان حماس رونمایی شد.
این نشست با بداههنویسی مسعود ربانی همراه بود و علیرضا قزوه، سیدمسعود علویتبار، محمدعلی یوسفی، علیرضا حکمتی، کمیل کاشانی، سیدمهدی بنیهاشمی، امیرحسین داوودآبادی، نغمه مستشارنظامی، زهرا میریانکرمی، نازنین فاطمه صادقی، صبا فیروزی، سارا عبداللهیفر، مریم فروزانکیا و فاطمه ناظری در آن حضور داشتند.
در محفل شعر و ادب «غزه پیروز» شاعران جدیدترین آثار خود را در رابطه با غزه و عملیات پیروز مندانه طوفان الاقصی قرائت کردند:
شعر علیرضا قزوه
ما همه گوش به زنگیم و همه چشم به راه
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
قدس از کرب و بلا میگذرد، میدانی؟
غزه از خون خدا میگذرد، میدانی؟
غزه طشتی است پر از خون حسین (ع) و یحیی
غزه خاکی ست معطر شده از عاشورا
غزه جوشیدن خون از سر یحیای نبی است
غزه چون شام غریبان حسین ابن علی ست
غزه چاهی شده و یوسف ما در چاه است
ای حرامی نفسان عمر شما کوتاه است
ماه در چاه به زندان شما میخندد
به شب شوم پریشان شما میخندد
خبر تازه چه داری هله چاووش بگو
همه تن عقل و جنونم، همه تن هوش بگو
آی چاووش بگو از دل طوفانی ما
خبر تازه چه داری ز سلیمانی ما؟
کشتی نوح رها در دل طوفانی ماست
سند قدس همین خون سلیمانی ماست
صبح نصر است سلیمان سوی قدس آمده است
یوسف از مصر به کنعان سوی قدس آمده است
خضر برگشته و داوود زره ساخته است
موسی از طور به همراهیمان تاخته است
آسمان باز همه طیر ابابیل شده ست
شام تا قدس پر از لشکر سجیل شده ست
بر سر شام یزیدان هله فریاد شویم
خطبه شب شکن حضرت سجاد شویم
شام، قدس است و شما شب شکنانید همه
هان نترسید! بتازید و بمانید همه
این همه یار و علمدار، چه میفرمایی؟
سید و سرور و سالار! چه میفرمایی؟
هله چاووش بخوان صبح ظفر نزدیک است
قدس میخندد و لبخند سحر نزدیک است
یک «سهگانی» از کمیل کاشانی
گرچه بمبهای فسفزی
طعم تلخ مرگ میدهد
غزّه باز شاخ و برگ میدهد
شعر محمدعلی یوسفی
غزه مانند جبههها شده است
غزه هم رنگ نینوا شده است
گشته وقت رزم و غزه آماده
با همه قدرت و قوا شده است
غزه این بار با تمام قوا
از صف دیگران جدا شده است
تیری از ترکش و کمان خدا
جانب دشمنان رها شده است
دشمن از حمله غزه ترسیده
که تلاویو کودتا شده است؟
در صف سرکشان صهیونیست
وه که چه محشری به پا شده است
قدرت صهیونیسم پوشالی است
پوچ پوچ است و برملا شده است
دست هر کودکی که فلسطینی است
دست پر قدرت خدا شده است
سنگ هم اعجاز می کند گاهی
خاصه سنگی که او رها شده است
شعر سارا عبداللهی فر
ای قدس پیام سرخ داری امروز
گلبانگ ظهور و اقتداری امروز
از نام علی به لرزه آید صهیون
آماج ستیزِ، بی قراری امروز
شعر نازنین فاطمه صادقی
قطرههای اشک من
قطرههای نفت نیست
نمیتواند توجه بخرد
در سازمان ملل
نمیتواند غسل دهد
کودکی را در غزه
نمیتواند دور نگه دارد اهالی برچی را
از دید انتحاری
تنها میتواند تکان دهد دل مادرم را
چون زلزله در هرات
خاورمیانه دیواریست
با ترکهای عمیق
فرو رفته در خود
و مسجد الاقصی نقطه پرگار است
باید رویین تن شد
در مقابل تانکهای مرکاوا
دور زد
گنبد آهنین را برفراز بالهای ابابیل
کودکان اینجا
نرسیدند به بزرگسالی
ندیدند نصب پرچمها را
در حیفا
حیف مرگ زود
رسید از راه
شعر محمدمهدی عبداللهی
با شهادت میتوان تا بیکران پرواز کرد
عاشقی را در مسیر سرخ خون آغاز کرد
مثل چمران مثل همّت مثل فخریزادهها
عاشقانه بر تمام اهل دنیا ناز کرد
مرد میدان حاج قاسم بود، آری شک نکن
او طریقالقدس را در آسمان ممتاز کرد
با سپاه قدس تا بیتالمقدّس پیش رفت
عشق را در قبلهگاه مسلمین ابراز کرد
ای برادر! بیامان طوفانُ الأقصی را ببین
انتفاضه، راههای بسته را هم باز کرد
باید اکنون از نوار غزّه تا حیفا فقط
با نوای کربلای جبههها آواز کرد
لشگر سجّیل در راه است طوفان را ببین
وقت خونخواهیست، میباید غزل را ساز کرد
میچشد صهیون به زودی انتقام سخت را
آی!! طهرانیمقدم راه آن را باز کرد
منتظر باشید تا صدر خبرهاتان شود
موشکی از بام ایران سویتان پرواز کرد
بشنوید آن روز هم آوای حاجیزاده را
اقتدار موشکی در غزه هم اعجاز کرد
شعر زهرا میریان کرمی
آتش بمبها و بمبافکنها
تورا خاموش نکرده است
کلامت شعله ور است
در تمام جهان
میسوزد و میسوزاند
تو تاهمیشه
امید وآزادی را
چونان هوایی پاک
فریاد زدهای
آری چه زیبا
که
اکسیژن برای مردگان نیست
هبه ابوندا
دختر غزه!
دختر امید و آزادی!
ما هم چون تو
یقین داریم
که
فلسطین آزاد خواهدشد.
شعر صبا فیروزی
در تمام لحظههای سخت
ایستاده است
دل به غصهها نداده است
بعد فصل سرد جنگ
سالیان درد و رنج
روزهای بمب و موشک و فشنگ
باز میرسد بهار...
شعر سید حکیم بینش
ای شعر صدای کیستی در خون؟
با درد که میگریستی در خون؟
ای شاخه سرسخت درخت زیتون
یک عمر چگونه زیستی در خون؟
شعر علیرضا حکمتی
زمین مردد و ماه و سحر نمیآمد
صدا ز سنگ و گلویی که در نمیآمد
از این سکوت مکدر، زمین نمیچرخید
زمان تمام نمیشد، به سر نمیآمد
دروغ در همه روزنامهها پر بود
ز تو به جز خبری مختصر نمیآمد
نه عشق بود و نه از روی مهربانی بود
و گرنه این همه دل، در به در نمیآمد
گلو بریده پدر؛ گوشه خیابانها
و تکه بدنی از پسر نمیآمد
تو کربلا شدهای یا زمان نمیچرخد
که جز برای تو این دست و سر نمیآمد
چنان تو گمشده در عشق بودهای، آری
که از تو هیچ نشان و خبر نمیآمد
قبول کن که پرنده تو بودهای پرواز
به جز تو از کس دیگر که بر نمیآمد
نظر شما