یکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۴
پرویز ثابتی برای تطهیر پهلوی جلوی دوربین نشست/ مستندات بسیار برای ابطال سخنان یک ساواکی

محمدرضا کائینی گفت: درباره ابطال سخنان ثابتی مستندات و ده‌ها هزار صفحه با امضای ثابتی در سرکوب مخالفان وجود دارد. همچنین خاطرات زیادی از مبارزان سیاسی حتی در خارج از کشور منتشر شده که بر شکنجه‌های ساواک صحه می‌گذارد.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نشست نقد کارنامه ساواک با نگاهی به کتاب «در دامگه حادثه» شنبه (هجدهم آذر ۱۴۰۲) با حضور محمدرضا کائینی و ایمان گودرزی در استودیو تلویزیون اینترنتی کتاب برگزار و به صورت زنده پخش شد.

در ابتدای این نشست محمد رضا کائینی درباره پخش مستند پرویز ثابتی گفت: به موازات پخش هر قسمت من یک یادداشت در صفحه مجازی خود نوشتم و به نکاتی اشاره کردم. به تدریج ما متوجه شدیم بخش زیادی از برنامه بیهوده است و بخش زیادی از برنامه به فیلم‌های ثابتی اختصاص یافته با این همه من چهار قسمت یادداشت نوشتم و قسمت پنجم هم به نتیجه گیری اختصاص دادم و تلاش کردم به شمایی از خاطره‌گویی به سبک ثابتی اشاره کنم.

وی در ادامه به شیوه مواجهه دستگاه‌های فرهنگی با این گونه مستندها پرداخت و افزود: دستگاه‌های فرهنگی کشور باید خودشان در این باره سیاست‌گذاری درست داشته باشند و به بررسی مواضع این فرد بپردازند. من فقط تلاش کردم به موارد خلاف واقع در روایت ثابتی بپردازم. متولیان فرهنگی در این باره وظیفه دارند و باید متناسب با شرایط رفتار و عمل کنند.

وی به دروغ‌های آشکار ثابتی در این مستند اشاره کرد و گفت: به عنوان نمونه می‌توان به سند استخدام ثابتی در ساواک اشاره کرد. او در این مستند می‌گوید که فردی بی‌دین است و تقیه را در اسلام نکوهش می‌کند. در حالی که دینش را در فرم استخدام خود اسلام و تشیع ذکر کرده اما برای حفظ منافعش تقیه کرده و با وجود بی دینی خود را مسلمان معرفی کرده است.

کائینی افزود: به گفته ثابتی وظیفه دستگاه امنیتی سرکوب صرف مخالفان نیست. او درباره بی‌عدالتی‌های دستگاه موجود هم گزارش تهیه کرده است. اما او در دوران دانشجویی و سایر دوران زندگی‌اش مخبر بود و کارش در اداره یکم ساواک خبرچینی و شنود بود. او همچنین در این مستند می‌گوید تیمور بختیار در دوره‌ای که به شاه پشت کرد به یکباره اخباری درباره فساد مالی‌اش منتشر شد. مردم می‌دانند که او بعد از کودتای ۲۸ مرداد فساد مالی‌اش آشکار شد.

وی ادامه داد: یکی دیگر از دروغ‌های ثابتی این است که می‌گوید نهضت آزادی برای امام مرجعیت ایجاد کرد. در حالیکه این طور نیست و اساساً افرادی مانند مهندس بازرگان مرجع تقلیدشان آیت الله شریعتمداری بود و مرحوم طالقانی هم با وجود ارجاعاتش به امام در این زمینه پیشتاز نبود. ثابتی برای تهیه رپرتاژ آگهی علیه جمهوری اسلامی ایران و تطهیر پهلوی جلوی دوربین نشسته است نه برای بیان خاطراتش. نگاه ثابتی به امنیت کاملاً قبرستانی و منجمد است و او در زمینه امنیت به خودش نمره بیست می‌دهد. وقتی کارتر به آنها اخطار می‌دهد به مخالفان فضا بدهید می‌بینیم زیر پوست جامعه غوغایی است.

این محقق با بیان اینکه ارزیابی غلط از برقراری امنیت و سرکوب مخالفان در سخنان ثابتی نشان می‌دهد که این دستگاه هیچ شناختی از جامعه آن دوران و ظرفیت‌هایش برای تغییر حکومت نداشت، افزود: ثابتی تا ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ در ایران بود و ساواک به شکل مخفی در ایران کار می‌کرد. او در همین روز به فردوست می‌گوید که از ایران می‌رود. گزارش‌های بعدی را عطارپور به او می‌دهد. بنابراین ثابتی آدم کم هوش و کم دانی نیست که بخواهد این همه خلاف واقعیت بگوید. اتفاقاً در دستگاه ساواک او فرد باهوشی است. اما اینکه چنین روایت‌هایی از زمانه خود دارد نشان می‌دهد نگاه او به امنیت قبرستانی است. در حالی که امنیت وقتی برقرار می‌شود که شما جامعه را قانع کنید.

وی عنوان کرد: ثابتی تلاش می‌کند مبارزات جریان چپ را با جریانات اسلامی یکی کند. در حالی که این چنین نیست. چپ در کشور ما در ایجاد ارتباط با بدنه جامعه موفق نبود و توده‌ای‌ها هم نتوانستند بدنه جامعه را جذب کنند. امام خمینی (ره) نیز با اقدام مسلحانه جریان‌های چپ موافق نبود و در نجف به این موضوع اشاره کرد که اگر با اسلحه بجنگید منکوب می‌شوید و لازم است همه مردم به خیابان‌ها بیایند و اعتراض خود را بیان کنند. چپ‌ها هم تقصیری نداشتند و فکر می‌کردند با رژیم کودتایی و مستبد جز با زبان اسلحه نمی‌شود حرف زد و مهندس بازرگان هم در زندان گفته بود که ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما حرف می‌زنیم.

کائینی با بیان اینکه ساواک بسیاری از نیروهای چپ را هم به شکل بی‌رحمانه از بین برد، ادامه داد: ماجرای ربایش ولیعهد توسط گلسرخی دروغی بیش نبود و فقط چون او انگیزه بخش شده بود باید اعدام می‌شد. پس به رغم اینکه چپ‌ها در انقلاب نقش تعیین‌کننده نداشتند اما حتی ثابتی درباره آنها هم بی‌انصافی می‌کند و واقعیت را بیان نمی‌کند. ما درباره کتاب‌های تحقیقی فقیر هستیم و کتاب‌سازی در این باره زیاد است. درباره ابطال سخنان ثابتی مستندات و ده‌ها هزار صفحه با امضای ثابتی در سرکوب مخالفان وجود دارد. همچنین خاطرات زیادی از مبارزان سیاسی حتی در خارج از کشور منتشر شده که بر شکنجه‌های ساواک صحه می‌گذارد.

وی بیان کرد: من سال گذشته درباره حضور ثابتی در تجمع ۲۲ بهمن در محل سلطنت طلب‌ها مطلبی نوشتم و بسیاری درباره آن نظر دادند اما بعد از مصاحبه او دیدم دیگر ثابتی برای مخاطب مهم نیست چرا که مخاطب از سلطنت طلب‌ها عبور کرده است. پهلویسم به تدریج از رده خارج می‌شود و مورد توجه نیست و ساخت این برنامه‌ها برای تطهیر پهلوی صورت گرفته است.

کائینی در پایان با بیان اینکه بدنه اجتماعی به مصاحبه پرویز ثابتی توجه نکرد، گفت: شبکه «من و تو» این مستند را پخش کرد تا بودجه‌ای جذب کند که آن هم موفق نبود. من هم فکر می‌کنم حتی پرداختن به این موضوع بیهوده است چرا که مخاطب از این موضوع عبور کرده است.

کتاب «در دامگه حادثه» فاقد استنادات تاریخی است

در بخش دیگری از این نشست ایمان گودرزی درباره نقش رسانه در روشنگری‌های تاریخی توضیح داد و گفت: جریان معاند پرویز ثابتی را که کمتر کسی آن را می‌شناسد بیرون می‌کشد و از او استفاده می‌کند. آنها رسانه را خوب می‌شناسند و با یک رنگ و لعاب روی سیستم شکنجه ساواک ماله می‌کشند.

وی با بیان اینکه قصه رونمایی از پرویز ثابتی قصه جدیدی نیست، افزود: پیش از این چند سال پیش کتابی از خاطرات او با عنوان «در دامگه حادثه» منتشر شد. من بسیاری از خاطرات زندانیان سیاسی را مطالعه کردم و دیدم این کتاب سند خوبی از عملکرد ساواک و تطهیر آن است.

این محقق افزود: به گفته ثابتی، ساواک آنقدر قوی و کاربلد بود که شبکه‌ها به راحتی شناسایی می‌شدند. اما با نگاه به زندانیان سیاسی آن دوره می‌بینیم که زندانیان سیاسی از جریانات مختلف زیر شکنجه بودند. با رصد ابتدایی پرونده‌های این افراد می‌بینیم که حتی جنازه برخی از این افراد را بعد از ۴۰ سال هنوز پیدا نکردیم. شهید لبافی نژاد و شهید دیباج از جمله این افراد هستند. نقش رسانه در این زمینه پررنگ است و من نیز احساس می‌کردم با این ادعاها تاریکی‌های ذهن مخاطب را روشن کنیم و بر همین اساس مستندهایی را در همین باره ساختیم و در مستند «فرزند سیاه» نشان دادیم. این کتاب فاقد استنادات تاریخی است.

گودرزی، خانه همه مستندسازان را تلویزیون دانست و بیان کرد: مستندهایی که درباره پهلوی ساخته می‌شود در این رسانه باید به نمایش گذاشته شود. پرویز ثابتی از کسانی بود که در مباحث امنیتی برنامه‌سازی تلویزیونی را شروع کرد و سلسله برنامه‌هایی را در ساواک تهیه و از تلویزیون پخش می‌کردند. او همان موقع هم متوجه اهمیت رسانه بود. همسر پرویز ثابتی هنگام خرید از فروشگاه متوجه شد که کیفش گم شده است. به دنبال این ماجرا محافظش یک نفر را به قتل می‌رساند اما پرونده به جایی نمی‌رسد. ساواک به سرپرستی ثابتی بمبی را در شهربانی منفجر می‌کند که به شاه نشان دهد شهربانی در تامین امنیت با مشکل رو به رو است. این نشان می‌دهد که ثابتی چه فرد تمامیت خواهی است.

ایمان گودرزی در پایان به مستند «خورشید واره‌ها» درباره پهلوی اشاره کرد و گفت: این مستند برگرفته از کتابی به قلم طاهره سجادی است. در این مستند در ۲۶ قسمت زندگی زنان مبارز را بررسی کردیم و بعدها در مستند دیگری به زندگی دهقان پرداختم که در آن اعترافات دست اول را بیان می‌کند. آخرین مستندی که ساختم «فرزند سیاه» است. ما نباید جبهه تولید محتوا را خالی بگذاریم. نباید در پاسخ به محتوایی کاری تولید کنیم بلکه باید به صورت فعال در این باره آثار تولید کنیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها