سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نجمه اشرفی: وقتی برای اولین بار در مراسم رونمایی چند ماکت کتاب در یک اداره شرکت کردم، تصور درستی از آنچه قرار است رخ دهد نداشتم. از سرکنجکاوی به میزی که روی آن پارچه انداخته بودند نزدیک شدم تا کتاب ها را از نزدیک ببینم اما موفق نشدم!
آن زمان نمیدانستم تصورم از آنچه به جای کتاب تحت عنوان ماکت معرفی و حتی رونمایی می شود، باید یک کتاب در ابعاد کوچک و نمونه های مینیاتوری باشد یا مثلاً کتاب پلاستیکی و چند برابر اندازه واقعی؟
بعد از سخنرانی طولانی چند مسئول بالاخره پردهها را کشیدند. چشمهایم که تک تک گلهای پردهای که طرح ها را پوشانده بود، شمرده بودند، بالاخره چشم ها به جمال کتاب جدید روشن شد. اما دیدم فقط چند پوستر از زیر پردهها بیرون آمد، هیچ خبری از نمونه واقعی کتاب یا کتاب کوچولو نبود! اصلاً کتابی در کار نبود که حتی بتوان چند صفحه از آن را دید و تورقی کرد. مسئولان و کارمندان اداره هم باخوشحالی و خنده پوسترها را امضا میکردند.
با حیرت سراغ مسئول برنامه رفتم و گفتم قضیه چیست؟ خیلی فرهیخته طور توضیح دادند که این کتابها قرار بود در این هفته که مناسبت خوبی بود رونمایی شوند، اما به دلایل زمان بر بودن روال اداری تا این تاریخ به چاپ نرسیدند. ما فعلاً از پوستر طرح جلد آنها رونمایی کردیم تا چند هفته بعد هم کتابها چاپ خواهند شد!
بعد از آن برنامه، در چندین برنامه و اداره دیگر هم شاهد رونمایی از اشکال مختلف و متفاوت رونمایی کتاب بودم. گاهی پوستر طرح جلد به جای کتاب معرفی میشد و گاهی یک نسخه اولیه چاپ دیجیتال یا حتی چیزی شبیه به جزوه فنری شده، مثل میوه کالی که طعم گس آن خاطر مخاطب را مچاله میکرد دست مایه یک برنامه مناسبتی قرر می گرفت. بعضی کتابها به فاصله یک یاچند سال بعد از رونمایی ماکت تازه به ثمر میرسیدند و گاهی طرح جلد و حتی نام کتاب با آنچه که رونمایی زودهنگام شده بود تفاوت داشت!
درباره این پدیده عجیب که چندسالی است وارد نبرد نابرابر با انتشار و توزیع کتاب واقعی شده با تعدادی از نویسندگان شیراز به گفتگو نشستیم تا ماکت کتاب را بهتر بشناسیم.
رونمایی از ماکت کتاب راه فرار از مسئولیت برای مدیران کم تحرک شده است
بیژن کیا از نویسندگان خوش ذوق شیراز که سابقه خوبی در تدریس داستاننویسی و پرورش رویشهای ادبیاتی نسل جدید دارد، در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، رونمایی ماکت کتاب را به نام نویسنده و به کام دیگران دانست و گفت: بهطور کلی، استفاده از ماکت برای معرفی اجمالی و نمایش نسخه اولیه یک محصول نهایی در برخی جوامع عملی مرسوم محسوب میشود اما برگزاری این رویداد در مورد کتاب دارای ملاحظاتی است که متاسفانه مورد بیتوجهی و یا کمتوجهی قرار میگیرد.
کیا به خطاهای راهبردی درباره ماکت کتاب اشاره کرد و گفت: رونمایی از ماکت کتاب در واقع نباید برنامهای برای عموم باشد. این اتفاق مرحلهای قبل از چاپ و نشر است که دستاندرکاران نگارش و تولید کتاب برای آخرین بررسیها در آن حضور پیدا میکنند. در واقع این مرحله مهمترین مرحله کنترل کیفیت کتاب پیش از چاپ و نشر است اما چند سالی است که رونمایی از ماکت کتاب برنامهای شده به نام نویسنده و به کام دیگران، شما بخوانید مسئولان عزیز، تا آمار تولید و فعالیت دستگاه، نهاد یا اداره تحت مدیریتشان جایگاه مناسب پیدا کند.
خالق رمانهایی چون «پرواز ناتمام»، «وینسنس»، «گرگ خندان» و «ایمان مریم» با ابراز تأسف از رایج شدن این بدعت تصریح کرد: بهطورکلی وقتی محصولی را در قالب ماکت به مخاطب یا مشتری نمایش میدهند، در واقع بیننده با دیدن ماکت ارتباطی حسی با محصول نهایی برقرار میکند. گاه محصول نهایی در این موقعیت پیشفروش هم میشود، اما متأسفانه در کشور ما درباره کتاب از یک سو ممکن است هرگز آن محصول نهایی تولید انبوه نشود و به دست مخاطب و مشتری نرسد یا فاصله رونمایی ماکت کتاب تا نشر و توزیع آن به حدی زیاد شود که ارتباط حسی مخاطب از بین رفته باشد که در اینصورت برگزاری جلسه رونمایی ماکت کتاب تنها و تنها موجب اتلاف زمان و توان و هزینههای مصرفی برای برگزاری چنین مراسمی شده است.
کیا توضیح داد: بررسی ماکت محصول نهایی به تیم تولید کمک میکند جزئیاتی که روشن و شفاف نبوده را مورد توجه ویژه قرار دهند، مانند جنس کاغذ و جلد، شیوه طراحی جلد، نحوه صفحه آرائی و …اما در حال حاضر این رویداد جای رونمایی محصول اصلی را گرفته و به همین دلیل بزرگترین ضربه را میتواند به نویسنده بزند که میزند و خواننده بالقوه را نیز از مطالعه اثر محروم کند که میکند.
وی با اشاره به تأثیرات منفی رونمایی از ماکت تصریح کرد: رونمایی ماکت کتاب در برخی موارد راهی برای فرار برخی مدیران کمتحرک و بیمسئولیت از زیر بار وظایف مرتبط با تولید کتاب شده است. به نظر من چاپ و انتشار تعداد محدودی ماکت کتاب و برگزاری مراسمی نمایشی تحت عنوان رونمایی آن در خوشبینانهترین حالت نشانگر بی اطلاعی و ضعف شدید مدیریت و در بدبینانهترین حالت می تواند بی مهری به فرهنگ، هنر و ادبیات کشورم محسوب شود.
بدعت نامبارک رونمایی از ماکت باید منسوخ شود
زهرا اکبری از نویسندگان و پژوهشگران حوزه ادبیات شیراز که آثاری چون صدایی که هم اکنون میشنوید را در کارنامه دارد، با شنیدن موضوع گزارش آهی کشید و گفت: یکی از آثار پژوهشی خودم در سالهای گذشته قربانی رونمایی از ماکت کتاب شد و تجربه تلخی از این پدیده عجیب دارم.
وی ادامه داد: شاید کسی باور نکند که حدود یک سال بعد از رونمایی ماکت کتاب، کتابم با تغییرات بسیار و در کمال سکوت چاپ شد.
وی تصریح کرد: رونمایی از ماکت کتاب، کلاً پدیده نازیبایی است و برای نویسنده سرخوردگی به دنبال دارد. ظاهراً برای گزارش کار اداری از اسم نویسنده سوءاستفاده میشود و متأسفانه کتاب واقعی قربانی این پروسه میشود.
این نویسنده ادامه داد: بهنظرم برای حمایت از کتاب واقعی، این پدیده غلط که رایج شده باید منسوخ شود.
با کارهای صوری و تشریفاتی مخالفم
محمد محمودی نورآبادی چهره سال استان در حوزه ادبیات و داستان که دل خوشی از رونمایی ماکت کتاب ندارد در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب (ایبنا) گفت: من مخالف هر اتفاقی هستم که صوری و تشریفاتی باشد. اصلاً چه نیازی هست که از ماکت رونمایی کنیم؟
خالق رمانهای پرمخاطبی مثل «رُنج» و «خنده زار» که تجربه کار با ناشران مختلف اعم از خصوصی ودولتی و نهادهای مختلف را در کارنامه دارد، اذعان داشت: معمولاً رویکرد نهادهایی که به ماکت روی آوردند به این خاطر است که در مناسبتهای اداری و در حضور مهمانان کشوری، عرصه خالی نباشد. نمیدانم این کار چه آوردهای برای نهادها دارد؟ ولی برای نویسنده تأثیر منفی دارد. رونمایی گرفتن برای ماکت کتابی که به بازار نیامده و در دسترس مخاطب نیست، کتاب را در زمان انتشار واقعی مهجور میکند.
محمودی به تجربه شخصی خودش از این پدیده اشاره کرد و گفت: یک کتاب به نام «پای درس عبدالله» با یکی از نهادهای استان فارس درباره یکی از شهدا کار کردم. قرارداد هم با ما نبستند فقط ۳۰۰ نسخه چاپ کردند، الان حدود دو سال گذشته من یک نسخه هم از آن کتاب ندارم.
وی ادامه داد: یک کار مشترک با آقای اکبر صحرایی برای یکی از نهادها انجام دادیم که ماکت آن را رونمایی کردند، بعد تازه اصلاحات مدنظرشان را به ما اعلام کردند هنوز هم بعد از مدتها هنوز کتاب واقعاً چاپ نشده است.
کتاب را تبدیل به کالای نمایشی نکنیم
در این رهگذر رقیه بابایی که تجربه خوبی از کار برای نوجوانان دارد با تعجب با پدیده ماکت کتاب روبرو شده و گفت: خوشبختانه تاکنون تجربهای در این خصوص نداشته است.
وی یادآور شد: بهنظرم در گام اول لازم است بررسی کنیم دلیل درست کردن ماکت هرچیزی چیست؟ مثلاً در پژوهشهای علمی یا ساختمان سازی چرا ماکت میسازند؟ این دلیل قابل تعمیم برای کتابها هم هست یانه؟
این نویسنده ادامه داد: بهنظرم ماکتسازی برای نشان دادن خروجی کار قبل از وارد شدن به فاز اجرایی واقعی است. اما درباره کتاب خیلی این مدل سازگار نیست. مثلاً فقط جلد کتاب را میسازند؟ اگر اینطور باشد که نشانگر محتوا نیست. باید بررسی شود ماکتسازی برای کتاب چه هدفی دنبال میکند و چه تهدیداتی دارد؟ آیا اهداف این کار از تهدیداتی که ایجاد میکند مهمتر است؟
بابایی با اشاره به لزوم بررسی تبعات مثبت و منفی رونمایی از ماکت کتاب، تصریح کرد: اداراتی که به این کار روی آوردهاند باید دقت کنند که وقتی میتوانند از این کار دفاع کنند که در ادامه چاپ کتاب را در مدت زمان کوتاه پس از رونمایی ماکت به نتیجه برسانند و معرفی و رونمایی پر سروصدایی حتی پرسروصداتر از رونمایی ماکت داشته باشند که ماکت کتاب خود کتاب را تحت تاثیر منفی قرار ندهد.
وی افزود: درباره آثار خودم هیچ گاه تجربه رونمایی ماکت نداشتم. همیشه همراه با تیم تولید و انتشارات صبر کردیم تا کتاب آماده شود و کتاب واقعی را رونمایی کردیم و جشن امضا داشتیم. بهنظرم این روش منطقیتر است. امیدوارم فعالان حوزه کتاب کتاب را تبدیل به کالای نمایشی نکنند و سعی کنند کتاب با سهولت در دسترس همه باشد و به جای این کارهای نمادین شاهد چاپ آثار واقعی و قوی و موفق باشیم.
به گزارش ایبنا گرچه تولید ماکت کتاب در سالهای اخیر بیش از پیش مورد توجه برخی ادارات و نهادها قرارگرفته ولی نویسندگان و اهالی قلم با این پدیده مخالف هستند؛ چرا که سایه سنگین رونمایی از ماکتها، تولید و انتشار کتاب به شکل کامل و واقعی را تحت تأثیر منفی قرار میدهد و به تدریج کارهای نمایشی از اصل کار تولید کتاب سبقت میگیرند.
نظر شما