سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سهیلا ترابی، پژوهشگر تاریخ در نشست «آداب تربیت زنان از خلال آدابنامههای اجتماعی دوره قاجار» که از سوی انجمن زنان پژوهشگر تاریخ برگزار شد، گفت: این کتاب سبک آموزشی سنتی و نوین را نشان میدهد اما نکتهای که باید به آن اشاره شود این است که آدابنامههای دوره قاجار کتابهایی هستند که باید و نبایدهای هر دوره را نشان میدهند. این آدابنامهها حوزههایی را که مردم باید به آن بپردازند شرح میدهند. به این آدابنامههای اجتماعی کمتر پرداخته شده است. این آدابنامهها از بین منابع دوره قاجار کتابهایی هستند که باید و نباید را توضیح میدهند که همان شایست ناشایست دوره باستان است. دستورات تعلیمی دارد که چه باید بکنیم و چه نباید بکنیم؟
وی افزود: این کتابها به هنجارهای اجتماعی و هنجارهایی که سنت و مذهب به آن تاکید دارد، میپردازند. حجم زیادی از این آدابنامهها در مورد آداب صحبت، نکاح، سفر، پوشاک، حمام و معاشرت است. حجم وسیعی در دورههای مختلف وجود دارد که مردم باید چه کارهایی را انجام بدهند و چه کارهایی را انجام ندهند. دو نسخه خطی از این آدابنامهها یکی به شیوه آموزش دختران و دیگری به شیوه آموزش پسران میپردازد. این آدابنامهها به گونهای شیوه آموزش پسران و شیوه آموزش دختران است. گزینش کردیم از این آدابنامهها که تلفیقی باشد از نگاهی که جامعه در مورد آموزش و تربیت دختران و پسران داشته است.
ترابی بیان کرد: از نیمههای قاجار که گفتمان مدرن فعال میشود، آدابنامههای گذاری را داریم که عناصری از سنت و فرهنگ اروپایی را دارد. در واقع جامعه به سویی پیش میرود که هنجارهایش را عوض میکند. سبک آموزش در آن دوره سه مدل بوده است. مکتبخانهای که برای کسانی بود که توان مالی بالایی نداشتند و آموزش اولیه را میآموختند و در این سبک دانش زیادی منتقل نمیشد. مدل دیگر معلم سرخانه بود که این مدل آموزش مختص متمولین بود. این سبک آموزش از کیفیت بهتر و بالاتری برخوردار بود و در این سبک زبان فرانسه آموزش میدادند. گروه سوم مدارس علمیه بود که به طلاب و روحانیون اختصاص داشت. تا پیش از مدارس رشدیه دو دهه قبل از مشروطه سبک آموزش به این ترتیب بوده است. پسران پیشه پدر را به صورت تجربی میآموختند و دختران هم وظیفه مادری و همسری را میآموختند به جز گروههایی که روشنتر بودند و ترجیح میدادند بچههایشان آموزش بالاتری را یاد بگیرند. اینگونه ادامه مییابد تا به مدارس رشدیه در نزدیک مشروطه میرسیم.
نگاه به آموزش در دوره قاجار چگونه بوده است؟
وی در ادامه گفت: سبک آموزشی که کودکان از طریق این آدابنامهها میتوانستند به دست بیاورند، سنتی و گذاری بود. جالب است که ببینیم نوع نگاه به آموزش در آن دوره چگونه بوده است؟ شیوه آموزش سنتی بعد از نوین شامل مدارس رشدیه میشود. اکنون نگاه ما تاریخی است اما با تغییرات کنونی شیوه آموزش دگرگون خواهد شد. در بخش آدابنامههای تعلیمی ما از دل این آدابنامهها استخراج کردیم و به شکل جدول در مقدمه کتاب آمده است. در آموزش سنتی نگاهشان این بود که کودک لوح سفیدی است که از طریق اندرزگویی و تعلیم به صورت نصیحت میتوان این لوح را پر کرد اما در آموزش گذاری شرایط محیط نیز در آموزش دخیل بود.
ترابی افزود: آموزش در سنت مبتنی بر حاکمیت بود. کودک باید آموزشهایی که به او داده میشد را یاد میگرفت و به کار میبست. در آموزش گذاری شدت روی امر و نهی تعدیل میشود. آموزش سنتی معلم محور است. دانشآموز منفعل است. در گذاری پرسشگری دانشآموز هم مطرح است. منابع آموزش در سنت بیشتر مکتوب بود و در گذاری توسعه بیشتری داشت. در سنتی عملکرد آموزشی تعبدی و تقلیدی است. دانشآموز باید به هر آنچه که معلم میگوید، گوش بدهد که در آموزش گذاری این شیوه مورد نقد قرار میگیرد. امروزه در آموزش نوین بحث انتقادی بودن مباحث مورد تاکید است. روی محیط آموزش در آدابنامههای سنتی بر محیط آموزشی تاکیدی نیست ولی در گذاری روی آن تاکید دارند که بر روی فهم دانشآموز تاثیر میگذارد. در گذاری تفاوت بین دانشآموزان دیده میشود. در فرم سنتی کل به کل است. کلیت مدنظر است ولی در گذاری جزء به کل است. در شکل سنتی روی بیتحرکی و سکون دانشآموز تاکید میشود ولی در گذاری این شیوه مورد نقد قرار میگیرد. در بخش سنتی برای آموزش اخلاقیات بر روی احادیث و روایات تاکید میشود ولی در گذاری برای تاکید بر روی اخلاقیات از طریق علوم جدید تاکید میشود.
نگارش آدابنامه تربیت پسران سه سال پیش از مشروطه
وی بیان کرد: اطاعت بیچون و چرا در سنتی مدنظر است ولی در گذاری لازم نیست و معتدلتر این بحث را دنبال میکند. در آموزش سنتی روی شاگردپروری تاکید میشود. در سبک گذاری این بحث وجود ندارد مرید و مرادی بین شاگرد و معلم است. اگر برگردیم به کتاب، نسخهای که در آغاز کتاب مطرح شده درباره تربیت پسران است که تحت عنوان تربیت اطفال است و رضا مترجمالسطان سه سال قبل از مشروطه نگارش کرده و پنجاهوهفت برگ بوده است و عمده گزارش در این آدابنامه مربوط به اطفال اعیان و اشراف است. پسری هست به نام آقا طاهر که خانواده مرفهی دارد و پدر و مادر تصمیم میگیرند برایش معلم بیاورند و برایشان اهمیت دارد که پسرشان چطور تربیت بشود. در این آدابنامه اشاره میشود که کودک مانند یک بذر است که ما باید آن را بکاریم و مهم است که چه معلمی انتخاب میکنیم زیرا شان معلم در حد اولیا روحانی است.
این پژوهشگر تاریخ در ادامه گفت: نکتهای که در تربیت دارند این است که معتقدند نگاه به آموزش ذاتگرایانه نیست بلکه اینها مثل بذر میکارند و حاصل آن را میبینند. مترجمالسطان معتقد است که همه افراد فطرت نیک دارند و اگر کژی است به دلیل تربیت است و تربیت نقش مهمی را ایفا میکند. نگاهی که به تربیت دارند سلسله مراتبی است و تقلید بدون چون و چرا را توصیه میکند و اینکه نقل از پیشینیان و بزرگانی که در قدیم بودند. دادهها را به کودکان منتقل میکنند و نکته جالب این است که زمان اهمیت ندارد که در چه موقعیت زمانی قرار دارند و همان دادههای پیشینیان منتقل میشود و به تربیت درستی نیز میرسند. اندرزنامههای قدما قادر است که این آموزش را منتقل کند و فرقی نمیکند در چه موقعیت زمانی و مکانی است. اندرز قدما در هر زمانی کارساز است و نقش زمان در اندرزنامهها اهمیتی ندارد.
ترابی افزود: به پسران آموزش نیکوکرداری داده میشود و معتقد هستند فطرت افراد نیک است و ما این فطرت نیک را با آموزش احیا میکنیم. قناعت، وطنپرستی، وقتشناسی و اعتماد به نفس مواردی است که در اندرزنامهها آمده است، اینکه در شکل قدمایی فقط روی آموزش تاکید بوده است. مترجمالسطان میگوید ما باید به لحاظ روحی و رفتاری نیز روی بچهها تاثیر بگذاریم. بر وجه اجتماعی، اخلاقی و عملگرایی تاکید میشود. همچنین بر شاگردپروری نیز تاکید میکند، معلم باید چند شاگرد زبده را پرورش بدهد و تعالیم را به آنها منتقل کند. عملگرایی و کاربردی بودن امور مبتنی بر نیازهای عینی و واقعی یکی از اهداف آموزش بوده و برخلاف دورههای نوین که فقط آموزش اهمیت دارد، در آن زمان آموزش با نقشهایی که افراد ایفا میکردند ارتباط داشته و خیلی عملگرایانه بوده است.
وی بیان کرد: اخلاق معاشرتی مهم است که کودک بداند چگونه به جامعه وارد شود و بر آن تاکید شده است. افرادی که تجربه زیستی پرباری دارند مثل ریش سفیدان کسانی هستند که در این آدابنامه مطرح میشوند که باید دانش تجربی را به بچهها انتقال بدهند. بزرگان و ریش سفیدان، کارآزموده و مرجع هستند و باید مورد توجه قرار بگیرند و کودکان این اهمیت را دریابند که از دانش آنها استفاده کنند و تاکید میشود که باید افراد را برای انجام وظایفشان آماده کرد. وطن، وطندوستی و میهندوستی یکی از مواردی است که در این آموزهها بر روی آن تاکید میشود. ارتباط درست با همکلاسیها و دوری از سیگار و مسکرات یکی از مواردی است که روی آن تاکید شده است.
توجه به آدابنامه دختران پنج سال بعد از مشروطیت
ترابی در ادامه گفت: نسخه دوم که مربوط به دختران است تربیتالبنات نام دارد و میرزا عزیزاللهخان منشی یعنی پنج سال بعد از مشروطیت این را تنظیم و در ۱۹۰ صفحه آماده کرده بود که خودش در آغاز نسخه اعلام میکند که متنی بوده از زبان فرانسه به زبان فارسی ترجمه شده است و عناصر اروپایی را وارد تربیت میکند. قسمتهایی که با فرهنگ و دین و شیوه زندگی ایرانیان هماهنگ نبوده است، برگردان نشده است. در آن دوره دختران اجازه رفتن به مدرسه را نداشتند، معتقد بودند قرار است که دختران مادر و همسر شوند، به چه دردشان میخورد فیزیک بخوانند؟
خانهداری و بچهداری را آموزش میدهند و میگویند علم خانهداری و علم بچهداری جزو تعلیم ضروری دختران در آن زمان بوده است. در مدرسه وقتی این چیزها به بچهها آموزش داده میشد، خانوادهها هم رضایت داشتند و میگفتند این مسائل به دردشان میخورد و کاربردی است. بخش کاملی از کتاب آشپزی در دوره قاجار انواع غذاهای دوره قاجاری را آموزش میدهد. مربا و ترشی و کدبانوگری و تدبیر منزل جزو آموزههای این قسمت است و اشاره میکند که باید به دختران حسن خلق، ثبات اراده، نظم و تربیت، چابکی و نظافت و صبر را آموزش بدهیم. اینها صفاتی است که معمولاً برای یک زن پسندیده است و از او انتظار میرود و مورد پذیرش هنجارهای عمومی در آن دوره بوده است که بتوانند چنین آموزشهایی را بدهند و تنبلی و خودپسندی را از آنها دور کنند.
وی افزود: واژههایی که با گفتمان مدرن مشروطه وارد جامعه میشود، در تعالیم دختران نیز وارد میشود و از واژه علم و عقل استفاده میشود. حتی قانون و اصطلاحات برجسته گفتمان مشروطه نیز مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین توصیه میشود بر علم و قانون و وقتشناسی و نظم و نقشهایی که دختران در خانه به عنوان مادر و همسر ایفا میکنند، تاکید شود و با خانهداری پیوند بخورد. بیشتر سعی میشود از دانش جدید استفاده شود و آداب نوین و تربیت دختران را جایگزین میکنند. دختران در امور خانه باید نظم داشته باشند و حساب و کتابی که زن باید بداند را بیاموزند و کسانی که آموزش میبینند میتوانند در دخل و خرج خانه نقش بسزایی داشته باشند.
ترابی بیان کرد: از لحاظ اخلاقی احترام به بزرگتر و بهرهگیری از شیوههای علمی برای پاکیزگی در خانه آموزش داده میشد. چطور پارچهها را گندزدایی کنند و چطور ظرفها را تمیز کنند که بهداشت رعایت شود و چطور جلوی بیماری را بگیرند. چگونه هوای خانه را عوض کنیم. باید خانه آفتابگیر باشد و امکان انتقال هوا را داشته باشد و اینها را وارد کتابهای درسی کردند و بسیار بر روی حمام رفتن و بهداشت شخصی تاکید شده است. در بخشی که به غذا میپردازد فقط دستور غذا نیست بلکه آشنایی علمی با انواع غذاها است که چه مواد غذایی دارند و چگونه پخته شود که ویتامینهایش از بین نرود. این آموزشها برای آن دوره آموزشهای کاربردی مهمی بوده است. روی سرمایش و گرمایش و روشنایی محل زندگی و بسیاری از موارد مهم کار میکنند.
وی گفت: این آدابنامهها نشان میدهد که در عمل چگونه نشریاتی که زنان در آن فاصله منتشر میکردند، در زندگی عملی زنان نقش داشته است و آنان را از بعد نادانی نجات میبخشید و اینکه چگونه زنان را به لحاظ انواع دانشی که لازمه زندگی عملی بوده تربیت کنند. از زمانی که دختران امکان رفتن به مدرسه را پیدا میکنند، لازم بود که خانوادهها ترغیب شوند که آموزههای خوبی به دختران منتقل شود تا دخترانشان را به مدرسه بفرستند. گفتنی است که پیش از مشروطه مدرسه دختران موفق نبوده و پس از مشروطه اولین مدرسهها شکل میگیرد.
نظر شما