محمد میرکیانی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در یزد بیان کرد: قصه از نیازهای همیشگی کودکان و خردسالان است و کمتری کودکی را میتوان یافت که دوست نداشته باشد شبهای شیرین زندگی را با شنیدن قصههایی از پدر مادر، یا بزرگترهای سپری کند.
وی ادامه داد: قصهگو با بیان پیدرپی ماجراها و قصهها لذت آسمانی به کودک میبخشد و گویی او را در دنیایی پر از تصویرهای دوست داشتنی و شگفت انگیز دعوت میکند.
وی با اشاره به تالیف کتابهای قصه ما مثل شد، کمال، روزی بود روزی نبود، شبهای شیرین و اشک پهلوان گفت: تاکنون ۲۶۰ قصه از آثار من تبدیل به محصولات تصویری شده است.
این نویسنده کودک و نوجوان افزود: کانون خانه فرهنگی من است، خاطرات فرهنگی، فیلمها، نمایشها و کتاب شیرین ترین قصهها هستند.
میرکیانی بیان کرد: از قصههای مخصوصی برای قصهگویی استفاده میشوند، قصههایی که زاویه دید بیرونی و نمایشی دارند، معمولاً قصههایی که تک گویی و مونولوگ دارند و شخصیت با خود واگویه میکند به درد قصهگویی نمیخورند.
وی تأکید کرد: قصههای پر ماجرا که بیشتر شخصیتهای شناخته شده دارند و شخصیت درونی ندارند قصههای مناسب برای قصهگویی هستند.
نویسنده قصه ما مثل شد ادامه داد: جریانهای اخیر در کتابهای منتشره نشان میدهد که بخش زیادی از آثار کنونی داستانهای ترجمهای هستند که به محتواها آسیب زدند، در حالی که قصههای مرتبط با نیازهای واقعی کودکان و نوجوانان باید بیشتر نوشته شود.
میرکیانی گفت: توجه ویژه به جایگاه کودک و نوجوان در زندگی، ارائه قصههایی که درک و فهم آنها را نسبت به زندگی گسترش دهد و قصههای مورد نیاز کودکان است باید گسترش یابد.
وی با تأکید بر اینکه قصههای کهن منبع خوبی برای قصهگویان جهت قصهگویی هستند گفت: سالها در رسانه و در زمینه قصهگویی کار کردم و عمده قصهها را به صورت و ساختار روایی که مورد پسند کودک و نوجوان است مینویسم.
نظر شما