دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۰
برای نوجوان داستانم، زندگی همچون قطار است

نویسنده کتاب نوجوان «قطار سریع‌السّیر در ایستگاه پیراشکی‌های خانگی» گفت: قطار زندگی برای بعضی، واگن‌های کمی دارد و کُند و لخ‌لخ‌کنان می‌گذرد؛ اما بعد از مرگ پدر هومن، هر روز به قطار زندگی‌شان، واگن جدیدی اضافه می‌شود، همان‌طور که سرعت قطار نیز بیشتر می‌شود.

فروغ علی‌شاهرودی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) خلاصه‌ای از داستان «قطار سریع‌السّیر در ایستگاه پیراشکی‌های خانگی» را توضیح داد و از شروع ماجرای آن گفت: هومن پسر ۱۳ ساله‌ای است که همراه پدرش که راننده تاکسی است و مادر و خواهرش زندگی می‌کند. پدر هومن، فردی است که تدبیر لازم برای اداره زندگی ندارد؛ فردی بلندپرواز است که در تصمیم‌گیری‌ها، به امکانات و شرایط زندگی‌اش توجه زیادی ندارد؛ ولی مادر هومن، فردی با درایت و دانا است. هومن آرزوها و رؤیاهای خودش را دارد؛ عجله دارد تا زودتر بزرگ شود، دیپلم بگیرد، به دانشگاه برود، در رشته مهندسی درس بخواند و شغلی انتخاب کند تا به رفاه مادی که فاقد آن است، برسد؛ اما با تصادف تاکسی و مرگ ناگهانی پدر، زندگی او به طور غافلگیرکننده‌ای، دستخوش تغییر می‌شود و هومن با درک احساس مسئولیت در قبال خانواده، در مسیر تازه‌ای برای کمک به تأمین هزینه‌های زندگی خانواده می‌افتد. هومن با اصرار، مادرش را متقاعد می‌کند که بعد از مدرسه در قنادی کار کند. مادر هم دنبال کار می‌گردد؛ کاری که بتواند در کنار فرزندانش باشد. سرانجام آموزش پختن پیراشکی را یاد می‌گیرد و با تمرین موفق می‌شود پیراشکی‌های متنوعش را بفروشد.

این نویسنده افزود: برای هومن، زندگی همچون قطار است؛ قطار زندگی برای بعضی، واگن‌های کمی دارد و کُند و لخ‌لخ‌کنان می‌گذرد. برای هومن تا قبل از مرگ پدر، قطار زندگی‌اش چنین بود؛ اما بعد از مرگ پدر، هر روز به قطار زندگی‌شان، واگن جدیدی اضافه می‌شود، همان‌طور که سرعت قطار نیز بیشتر می‌شود. کار، خستگی و درس باعث می‌شود آرزوهای هومن تغییر کند و دغدغه‌هایش، جای آرامش و یکنواختی پیش از مرگ پدر را می‌گیرد. در مسیر داستان، رشد و تحول درونی و بلوغ فکری هومن ترسیم و توصیف شده است؛ چیزی که در جریان اتفاقات زندگی‌اش به ظهور رسیده است.

وی درباره دلیل انتخاب این سوژه برای داستان خود بیان کرد: دوره نوجوانی، دوره غافلگیری است؛ به دلیل تحولاتی که در ابعاد جسمی، فکری، روحی و روانی نوجوان به وجود می‌آید. از سویی، دوره گذار از کودکی به بزرگسالی است؛ نوجوان، نه کودک است و نه بزرگسال که همگام با تحولات جسمی، افکار و تصورات و رؤیاها و آرزوهای او هم دگرگون می‌شوند؛ چون نگاه او به زندگی، دنیا، اطرافیان، دوستان، اتفاقات و … هم تغییر می‌کند. برای هومن، شخصیت این داستان، به‌علاوه، غافلگیری‌های دیگری هم اتفاق می‌افتد. زندگی آرام و یکنواخت او، با مرگ ناگهانی پدر و تغییرات سریعی که در زندگی او و مادر و خواهرش پیش می‌آید، دغدغه‌های تازه و تصمیم‌هایی که اجتناب‌ناپذیر است، او را به تجربه‌های متفاوتی می‌رسانند. تغییر و تحول در بیرون یعنی زندگی و متعاقب آن در درون، چیزی که ممکن است برای هر کسی اتفاق افتد؛ اما به زمینه‌های تربیتی و منش فرد برمی‌گردد.

علی‌شاهرودی در ادامه گفت: در این داستان در پی پاسخ‌گویی به سؤالاتی بوده‌ام: اتفاقات زندگی ما، چقدر در تحول ما نقش دارند؟ آیا این اتفاقات هستند که به خودی خود، باعث تحول ما می‌شوند یا نیازهای درونی ما هستند که ما را به مواجهه با حوادث ترغیب می‌کنند؟ آیا چالش‌های دوره گذار محسوب می‌شوند؟ یا برون‌نمایی‌هایی هستند برای اثبات توانمندی‌ها، اراده، مهارت‌هایمان، برای خود و دیگران؟ به علاوه، هدف کلی در این داستان، ترسیم برخی از ویژگی‌های دوره نوجوانی برای شناخت نوجوان و باورکردن او بوده است.

این پژوهشگر از دیگر آثار کودک و نوجوان خود صحبت کرد: اولین اثر داستانی‌پژوهشی‌ام با عنوان «هفت دیار نیشابور» که به بررسی تاریخ تمدن و فرهنگ شهر نیشابور، به عنوان دروازه ایران در جاده تاریخی ابریشم پرداخته شده، از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شده است که در جشنواره «گام اول»، نخستین اثر برگزیده شناخته شد. آثار داستانی دیگرم برای گروه سنی کودک و نوجوان، «خودت را بکش بالا»، «یحیی یعنی همیشه زنده»، «اُتو دوست مهربان» (که به چاپ چهارم رسیده است)، «آرزوهایم را به امانت نگه دار»، «آخرین آواز قو»، «انتظار طولانی»، دو داستان در یک کتاب (تا کجا پرواز کنم و به آرامش فکر کن) «ری و رازها»، اثری داستانی‌پژوهشی که به بررسی تاریخ تمدن و فرهنگ شهر ری پرداخته شده است. دو اثر پژوهشی غیرداستانی هم برای نوجوانان چاپ شده با عنوان‌های پیدایش و تحول خط در ایران، پیدایش و تحول خوشنویسی در ایران. داستان «نگاه آسمانی او» نیز در پنجمین جشنواره خاتم، اثر برگریده شناخته شد.

فروغ علی‌شاهرودی راجع‌به انتخاب عنوان کتاب گفت: عنوان کتاب کم‌کم در ذهنم شکل گرفت. همان‌طور که قطار زندگی هومن مسیرهای غافلگیرکننده خود را طی می‌کرد تا سرانجام آنکه آرامشی برای او حاصل شد.

وی از اثر جدید خود خبر داد: یک کتاب با عنوان «هملت در ثانیه‌های موازی» از سوی نشر محراب قلم زیر چاپ است. دو اثر داستانی هم در شورای انتشارات دیگری در حال بررسی است.

این نویسنده کودک و نوجوان تجربه نوشتن کتاب «قطار سریع‌السّیر در ایستگاه پیراشکی‌های خانگی» را جذاب و شیرین خواند و گفت: چون از ابتدا به تمام اتفاقات داستان فکر نکرده بودم و در جریان نوشتن، وقتی با شخصیت داستان یعنی هومن همراه شدم و از منظر او به زندگی و حوادثی که پشت سرهم پیش می‌آمد، نگاه می‌کردم و با احساس و افکار و دغدغه‌های او همدل شدم و مسیر داستان در ذهنم شکل می‌گرفت و با آن پیش می‌رفتم؛ احساس مسافری در قطاری را داشتم که به سوی مقصدی کم وبیش ناآشنا رهسپار بودم که در مجموع، این فرایند جالب و جذابی برایم بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط