سه‌شنبه ۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۷
«سرنوشت قومی که به ایران تاخت» چگونه با تاریخ و هنر این سرزمین دیرینه پیوند خورد

«کارگاه بایسنغر»، نمایشگاهی جذاب به شمار می‌آید که در بزرگ‌ترین موقوفه فرهنگی ایران میزبان دوستداران هنر درخشان این سرزمین در دوران تیموری شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ «سرنوشت قومی که به ایران تاخت»، نام گزارشی مستندگونه است که خبرگزاری صدا و سیما از نمایشگاه «کارگاه بایسنغر» در کتابخانه و موزه ملی ملک تهیه کرده است. در این گزارش، به آثاری همچون برگ‌هایی از مصحف شریف، شاهنامه و نظامی گنجوی پرداخته شده که در این نمایشگاه به نمایش درآمده است؛ شاهکارهای هنری از محصولات کارگاه هنری هرات که با مدیریت بایسنغر میرزا شاهزاده تیموری پدید آمده‌اند.

«کارگاه بایسنغر»، نمایشگاهی جذاب به شمار می‌آید که در بزرگ‌ترین موقوفه فرهنگی ایران میزبان دوستداران هنر درخشان این سرزمین در دوران تیموری شده است. بازدیدکنندگان در این نمایشگاه به کارگاه پرآوازه بایسنغر میرزا، امیرزاده تیموری می‌روند؛ کارگاهی که شاهکارهای بزرگ هنر ایران در آن روزگار همچون قرآن بایسنغری و شاهنامه بایسنغری در آن‌جا آفریده شدند.‌

ایرانیان قوم مغول را به سنگدلی و خون‌ریزی می‌شناسند، چنان که در آغاز چنین بودند. نزدیک به ۱۵۰ سال از گشایش ایران به دست مغولان و استیلای ایلخانان و اعقاب آن‌ها اما رفته‌رفته کارخانه فرهنگ‌سازی ایران بسیاری از امیران و امیرزادگان مغول را چنان ساخت که نه تنها دل در گرو ادب و هنر ایرانی نهادند، که، خود از حامیان و مروجان آن شدند. در تکرار تاریخ، با ظهور تیمور گورکان، موجی دیگر از کشورگشایی آغاز شد اما همه آن فتوحات تنها یک نسل بعد میراثی بود در دستان فرزندش شاهرخ که افزون بر خودش، همسر نیکوکار و ادب دوست و هنر پرورش گوهرشاد بیگم بنیپایه‌گذار بسیاری از آثار به ویژه در هرات و مشهد مقدس از جمله مسجد و رواق‌هایی در مجموعه حرم حضرت امام رضا (ع) در نیمه نخست سده نهم هجری بودند. در سایه این حمایت آنچه از هنر ایرانی اسلامی برجای بود، به بالندگی و تکامل روی نهاد و رنسانسی در هنر و معماری ایران فرهنگی روی داد و شاهکارهایی بی‌نظیر برای بشر به میراث باقی ماند.

از گوهرشاد بیگم و شاهرخ، سه فرزند برجای ماند که هریک میراث‌دار بخشی از فتوحات جدشان تیمور شدند. الغ‌بیگ در سمرقند، سلطان ابراهیم میرزا در شیراز و بایسنغر میرزا در هرات نه تنها حاکمانی گشاده‌دست در حمایت از هنرها و علوم بودند، که خود هنرمندانی قابل و دانشمندانی کم‌نظیر به شمار می‌رفتند. از این میان میرزا غیاث‌الدین بایسنغر (۸۰۲ تا ۸۳۷ قمری) که «بایسنغر میرزا» و «سلطان بایسنغر بهادرخان» نیز نامیده می‌شود، را می‌توان سرآمد امیران دودمان تیموری در هنرپروری دانست. او در عمری کوتاه اما پربار افزون بر حمایت گسترده از هنرمندان عصر خود و راه‌اندازی کارگاه‌های تولید آثار هنری، هنرمندی تمام در چند رشته بود. او در خط محقَّق و ثلث به استادی رسیده بود، شعر می‌گفت، خطاطان و نقاشان و کتاب‌آرایان را به تولید نسخه‌ها و قطعه‌های ارزشمند گرد می‌آورد، بانی آثار یگانه معماری بود و مورخان را به تاریخ‌نگاری مامور می‌کرد. شهرت او در این زمینه تا بدانجا پیش رفت که بسیاری از آثار هنری آن دوران را نوشته یا منسوب به کارگاه‌های هنری او می‌دانند. از آثار منسوب به او کتیبه‌ای در مسجد گوهرشاد مشهد است که به دستور مادرش بنا شده است. از مهم‌ترین آثار کتابت منسوب او (یا کارگاه‌های او) بزرگ‌ترین قرآن موجود تاریخ جهان اسلام، مشهور به «قرآن بایسنغری» بوده که به خط محقَّق بی‌نظیر نگاشته شده است و چند سطر آن در کتابخانه و موزه ملی ملک نگهداری می‌شود.

شعردوستی بایسنغر و علاقه او به هنرهای کتاب‌آرایی در نگارش نسخه‌ای از شاهنامه فردوسی به هم رسید و «شاهنامه بایسنغری» را پدید آورد. این نسخه که در سال ۸۲۹ قمری نوشته شده، از برجسته‌ترین نمونه‌های هنر ایرانی در سراسر جهان است. دیگر دستاورد بزرگ کارگاه‌های بایسنغر که بر جای مانده، نسخه‌ای از شاهنامه بوده که با خمسه نظامی در یک مجلد گرد آمده است. این نسخه اکنون در کتابخانه و موزه ملی ملک، چشم و دل بینندگان را می‌نوازد. گذشته از این شاهکارهای بی نظیر، دیگر آثار خرد و کلان نیز در جای‌جای جهان منسوب به این دودمان به ویژه بایسنغر میرزا پراکنده شده که کتابخانه و موزه ملی ملک نیز میراث‌دار شماری از آن‌ها است.

این نمایشگاه، در پرداختی اختصاصی، به معرفی و نمایش گزیده‌ای از این آثار پرداخته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها