به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گلعلی بابایی دقایقی پیش، ششم دی در مراسم اختتامیه جایزه ادبی جلال آل احمد به قرائت بیانیه هیئت داوران این دوره جایزه پرداخت.
در این بیانیه آمده است:
«به نام خداوند لوح و قلم
شانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد را در حالی به پایان میبریم که طی ۸۰ روز ماضی، جهان سخت متأثر از رویدادهای حیرت انگیزی است که در نتیجه حماسهآفرینیهای فرزندان رشید ملّت ستم دیده فلسطین در غزه پس از آغاز نبرد طوفان الأقصی به وقوع پیوسته است.
یک طرف این رویداد مهم صحنه نمایش حقطلبی و جانفشانی ملتی است که برای پس گرفتن وطن به اشغال در آمدهاش میجنگد و در سوی دیگر کشتار و نسلکشی همان ملّت، توسط رژیمی جعلی و جنایتکار به اسم اسرائیل غاصب است که با حمایت شش دانگ تمامی منادیان پرمدعای آزادی، حق تعیین سرنوشت ملّتها و حقوق بشر را زیر پا گذاشته.
ضمن بزرگداشت یاد و مجاهدات مانای یکایک رزمندگان شهید، جانباز و ایثارگر به ویژه اولین فرمانده محور مقاومت سردار جاویدنشان حاج احمد متوسلیان، سردار دلها حاج قاسم سلیمانی، حبیب مدافعین حریم حرم آل الله؛ حاج حسین همدانی، سردار شهید سیّدرضی موسوی و تمامی شهیدان مظلوم و مقتدر آرمان رهایی قدس در کشورهای محور مقاومت، و با عرض خیر مقدم به حضار محترم، مراسم اختتامیه شانزدهیمن دوره جایزه ادبی جلال را آغاز میکنیم.
در ابتدا مراتب امتنان خود را به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ جناب آقای محمّدمهدی اسماعیلی، معاون محترم امور فرهنگی جناب آقای یاسر احمدوند، مدیرعامل محترم خانه کتاب و ادبیات ایران جناب آقای علی رمضانی که این مسؤولیت مهم را بر دوشمان نهادند، ابراز میداریم. امیدواریم در این آزمون سخت که مهمترین نشانه مقبولیت آن؛ مراعات حق الناس است، سربلند بیرون آمده باشیم.
شاید پُر بیراه نباشد اگر مطلع سخن در بیانیه پایانی مراسم این دوره از جایزه ادبی جلال را که همزمان است با یکصدمین سال تولد این راد مرد عرصه ادبیات کشور- ولو در حد چند پاراگراف - به شخص شخیصی اختصاص بدهیم که این جایزه ادبی، وام دار نام بلند او است.
جلال آل احمد را می گوییم که هم در حیطه ادب پارسی، داستان نویس قَدَر و خِبرِهای است و هم مستند نویسی پیشگام و بیبدیل.
اگر در دنیا ترازویی ساخته شود که بتوان آثار نویسندهای مانند جلال را به مدد آن توزین نمود، به وضوح مشخص میشود که کفه نوشتههای داستانی جلال، با کفه حاوی آنچه که این روزها آثار ادبی غیر داستانی و مستند نامیده میشود، برابری میکند.
اما شاید برجستهترین ویژگی تراوشات قلمی آل احمد این باشد که تمامی و یا دستکم اکثر قریب به اتفاق آثار داستانی او، مُلهم از مشاهدات و تجریبات زیسته روزمره نویسنده در سطح جامعه و آدمهای آن است.
به عنوان مثال در سیاهه آثار داستانی به جامانده از جلال، یکی از شاخصترین کتابها؛ «مدیر مدرسه» است. در این کتاب نویسنده از تمامی قابلیتهای ذاتی خود در نگارش یک اثر داستانی بهره جسته است. لیکن طُرفه آنجاست که مضمون و خط اصلی داستان کتاب، حاصل تجربه دست اول جلال در تصدّی پست مدیریت یک مدرسه ابتدایی پسرانه در حومه نیمه روستایی - نیمه شهرنشین شمال تهران بوده است. یعنی دبستان صفا در محمودیه تجریش به سال ۱۳۳۴.
چه اینکه داستان بلند «ن و القلم» نیز، چنین حکایتی دارد. ماجرای این کتاب بر اساس وقایع حد فاصل آغاز نهضت ملی شدن صنعت نفت در اسفند ۱۳۲۹ تا کودتای انگلیسی- آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و در قالب قصّهای قُدمایی نوشته شده است. کافی است خواننده این کتاب قدری به آن قضایا اشراف داشته باشد، تا متوجه شود داستان بلند «ن والقلم» برگردان ادبی ناب یک نویسنده برجسته ادبیات داستانی ایران از وقایع آن نهضت ناکام مردمان ایران زمین است.
شاید گزافه نباشد اگر تاثیرپذیری داستانی آل احمد از اوضاع و تجربیات زمانهاش را با وضعیت مشابه بزرگانی همچون فئودور داستایِوسکی روس، یا ارنست همینگوی آمریکایی مقایسه نمود، تا مشخص شود چگونه نویسندهای ضمن جذب واقعیتهای ناگوار جامعه و زمانهاش و پالایش آن دریافتهها در ذهینت ادبی خود، شکل تعالی یافته و تراشخورده همان واقعیت را، در قالب اثری ادبی به جامعهاش و مخاطبین جهانی عرضه میکند.
اینک گزارش اَهَمِّ رویدادهای دوره شانزدهم جایزه ادبی جلال:
در فرجام مهلت فراخوان آثار به دبیرخانه، جمعاً ۲۸۹۰ اثر به دست ما رسید که نسبت به آمار سال گذشته، هشت صدم درصد افزایش کَمّی داشته است.
آثار رسیده در چهار گونه اصلی دسته بندی و در اختیار داوران محترم قرار گرفتند که تفکیک هر گونه به شرح ذیل بوده است:
- بخش داستان بلند و رمان: ۱۴۷۱ اثر
- مجموعه داستان کوتاه: ۴۴۳ اثر
- ادبیات مستند: ۸۹۳ اثر
- نقد ادبی: ۸۳ اثر
ضمن آنکه آثار واصله با موضوع انسانی و راهبردی «آرمان فلسطین» نیز، در بخش ویژهای ساماندهی و داوری شدند.
به رغم فرصت کم، داوران گرانمایه با بذل همّتی ستودنی و ضمن برگزاری جلسات متعدد، سخت و نفسگیر، امر مهم غربالگری اولیه را انجام دادند و طی چندین مرحله ارزیابیهای دقیق، نظرات خود را نسبت به کیفیت و ویژگیهای آثار واصله به دبیرخانه اعلام نمودند و نامزدهای هر گروه را مشخص کردند.
پس از این مرحله، برای انتخاب اثر برگزیده و یا تقدیری هر یک از بخشهای چهارگانه، جلسات نهایی با حضور داوران، دبیر و یکی از اعضای هیئت علمی برگزار شدند که نتایج آن جلسات، همین امشب به سَمع شما عزیزان خواهد رسید.
اینک ضمن عرض تبریک به خالقان آثاری که حاصل زحمتشان به مرحله پایانی راه یافتهاند؛ بهویژه حائزین رتبههای برتر، سپاس قلبی خود را نثار کلیه نویسندگان و پژوهشگرانی مینمایم، که با ارسال آثار خود به این دوره از جایزه جلال، بر رونق این مناسبت فاخر ادبی افزودند.
همچنین فرصت را غنیمت شمرده، از تک تک عزیزان زحمتکش کادر اجرایی جایزه جلال، که طی بازه زمانی تیر ۱۴۰۲ با اعلام فراخوان دوره شانزدهم، چراغ این دوره را روشن کردند و هم اکنون نیز، برای برگزاری شایسته این اختتامیه تلاش میکنند، تقدیر و تشکر نمایم.
نظر به اهمیت این جایزه ملی بهعنوان مهمترین رویداد در زمینه ادبیات داستانی، نکاتی در جمعبندی علمی این دوره از جایزه، خدمتتان ارائه میشود که گزیدهای از مجموعه ساعتها رصد و ارزیابی دقیق و کارشناسانه داوران شانزدهمین دوره جایزه جلال است که به ترتیب گروهها بیان میشود:
۱- رشد روزافزون، تنوع و گستردگی آثار در بخش مستندنگاری، ضرورت بازنگری در نحوه داوری این بخش را میطلبد، چراکه اکنون گونههایی همچون خاطرات شفاهی، تاریخنگاری، تکنگاری، پژوهش، زندگینامه و روزنوشتها همگی در قالب یک گونه کلی با عنوان «مستندنگاری» داوری میشوند که عادلانه به نظر نمیرسد.
۲- مجموعه داستان کوتاه: چارهاندیشی، برنامهریزی و ایجاد تسهیلات برای برطرف نمودن مشکلات اساسی در مسیر آفرینش داستانهای کوتاه. چرا که موضوعات پرداخته شده در داستانهای کوتاه این دوره بیشتر معطوف به سوژههای آپارتمانی است و موضوعات بومی، اقلیمی و سبک زندگی اقوام ایرانی در داستانها کمتر دیده میشود.
۳- نقد ادبی: گسست نقد و پژوهش آکادمیک با ادبیات خلاقه و داستانی امروز باعث شده است که اساتید محترم دانشگاه کمتر به سمت این حوزه رجوع کنند. این عدم توجه باعث میشود که شاخه نقد ادبی به لحاظ کمی و کیفی رشد قابل اعتنایی نداشته باشد. ضمن آنکه هنوز در این حوزه به نظریهها و دانش بومی منبطق بر آثار ادبی ایرانی نرسیدهایم و هرچه هست، تطبیق نظریات و آرا اندیشمندان غربی بر آثار ادبیات داستانی روز ایران است.
۴- داستان بلند و رمان: انسانِ ایرانیِ مسلمان مولود در رمان، موید استفاده از فرم و ساختار به شکل خلاقانه، بهرهگیری از تکنیکهای ادبی و انتخاب هوشمندانه محتوی و مضمونِ متعالی و جذاب است. ارزیابی رمانهای دوره شانزدهم این حقیقت را آشکار میکند که رسیدن به آثار شاخص و ماندگار ادبی، علیرغم رشد کمی این حوزه، راه زیادی در پیش دارد تا با حقایق آرمانی و وقایع تاریخ غنی و فرهنگ پویای ایران زمین تطابق داشته باشد.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی، ما رستگار»
نظر شما