سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -بیتا ناصر، «هالی بنکس و کولهباری از ترسهایش» از جولی والری، نویسنده آمریکایی، رمانی طنز، روانشناسانه و خانوادگی است که متن اصلی آن نخستینبار در سال ۲۰۱۹ به چاپ رسید. این کتاب به تازگی با ترجمه میثاق خلج در اختیار مخاطبان فارسیزبان قرار گرفت. خواندن این رمان سراسر طنز که اولین رمان نویسندهاش است، به کسانی پیشنهاد میشود که سعی دارند بیعیب و نقص باشند، و طی تجربیات تلخشان در زندگی میآموزند که در واقع چنین امکانی وجود ندارد.
هالی بنکس، شخصیت اصلی داستان مادریست که دخترش در آستانه وارد شدن به مهدکودک است و به تازگی به شهر پریم نقلمکان کرده و امید دارد که این شروع بتواند یک ماجراجویی جدید برای او و خانوادهاش باشد. این شهر با سیستم آموزشی فاخرش، چمنزارها و گیاهان بینظیرش و والدینی که مرتب درگیر فرزندانشان هستند، چیزی جز یک آرمانشهر برایش به نظر نمیرسد. با این اوصاف هالی در دیدار اولیهاش تاثیر افتضاحی روی مادران در ظاهر بیعیب و نقصی گذاشته است که در ناز و نعمتهای آن شهر زندگی میکنند. دخترش روز اول مهدکودک از سرویس جا مانده و همه او را با آن شلوار راحتی خوکداری که موقع رساندن دخترش با ماشین پایش کرده بود، دیدهاند.
هالی به سرعت دشمنی ناخواسته برای خودش پیدا میکند، ماری مارگارت، مادری عجیب و خودشیفته که وقتی هالی حرف میزند مرتب او را نادیده میگیرد. هالی دغدغههای دیگری دارد مثلاً اینکه فکر میکند همسرش به او خیانت میکند، بدهیهای قماربازی مادرش را باید پرداخت کند و با مدرک فیلمسازیاش هیچ کاری نتوانسته انجام دهد. او که دانشگاه فیلمسازی هم رفته، مرتب صحنههای مختلف زندگیاش را در قالب فیلمنامهای در ذهنش مجسم میکند و در کمال استیصال تصمیم میگیرد با وجود دلمشغولیهایش فیلم مستندی از زندگی خودش بسازد و طی فرآیند ساخت این فیلم پرده از رازهای بزرگی در آن شهر برداشته میشود.
رمانهای زیادی در مورد زنان وجود دارد که در آن زنها تلاش میکنند تا خود را در جوامعی که همسطح آنها نیست بالا بکشند اما در این داستان والری با نگاه طنز به دغدغههای زنان و انتظارات جامعه از آنها و واقعیتهایی که دنیای مجازی آن را واژگون نشان داده است، پرداخته است. از جذابیتهای داستان این است که بخشهایی از آن به صورت فیلمنامه است و بخشهای دیگرش روایت داستان است.
هالی شخصیت حواسپرت داستان تحت تأثیر چشم و همچشمی با مادران آن شهر احساس کمبود و اضطراب میکند و پیوسته آرزو دارد تا همچون آنها و عکسهایشان در پینترست آراسته و مادری باشد که از پس انجام تمام مشغلههای زندگیاش برمیآید. کتاب در نهایت این پرسش را را در ذهن مخاطب به جای میگذارد که آیا اصلاً این میزان کمالگرایی امکانپذیر است و شدنی است که آدم بخواهد همه چیز را کامل و بی نقص بخواهد؟ یا باید همچون شخصیتهای این داستان تلاش کرد در لوای مشکلات خانوادگی، اقتصادی و تروماهای کودکی از کانون خانواده و جامعه لذت برد؟
این کتاب با طنزی گزنده، تصویری از انتظارات جامعه مردسالار از زن و جایگاهش در چنین جامعهای را ترسیم میکند. جامعهای که مردها در آن حقبهجانب هستند و با نگاههای سرزنشآمیز، خطاهای زنان را نظاره میکنند و تذکر میدهند. «هالی بنکس و کولهباری از ترسهایش»، روایتی نقادانه از اضطرابهایی است که خیالیسازیهای تبلیغاتی رسانهای به ما القا میکنند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«بچهها داشتند تعظیم میکردند و والدینشان هم از آنها عکس میگرفتند، ولی هالی داشت به الا اشاره میکرد و سرش را تکان میداد تا الا دست از آن کار بکشد. «نه، الا! شستات را از دهنت در بیار!» هالی و گرتا دستهایشان را بالای سرشان تکان میدادند تا الا متوجهشان بشود. هالی بشکنی زد، فکر میکرد وسط صدای کف زدن بقیه الا میتواند صدای بشکن زدنش را بشنود. «شستات رو از دهنت دربیار! شستات رو از دهنت دربیار!» اما انگار هالی داشت میگفت، «-.-!» چون، الا با آن عینک مقوایی پتوپهنش هالی را نادیده میگرفت. مثل کاری که ماری- مارگارت اغلب مواقع انجام میداد. ولی در آن زمان ایرادی نداشت که الا او را نادیده گرفته بود. چون میدانست هرازگاهی، حرفهای آدم نشنیده گرفته میشد، حتی زمانی که طرف صحبتاش دقیقاً میدانست که او در حال صحبت کردن راجع به چه موضوعی بود.»
«همیشه با منی»، «کیم جی یونگ ۱۹۸۲» و «ماهیگیران» از آثار ترجمهای میثاق خلج به شمار میآیند و بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه اخیراً رمان «هالی بنکس و کولهباری از ترسهایش» را در ۵۰۴ صفحه، با شمارگان ۲۵۰ نسخه و قیمت ۳۹۰ هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما