سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – حمیدرضا حافظی: کریم مجتهدی استاد و آموزگار پیشکسوت فلسفه در ۹۳ سالگی چشم از جهان فروبست. به همین مناسبت با شهین اعوانی، دانشیار فلسفه و مدیر گروه فلسفه دانشگاه خاتم گفتوگو کردیم و از شخصیت علمی و مشی رفتاری مرحوم مجتهدی جویا شدیم.
مرحوم مجتهدی مدارج تحصیلی را در کجا گذارنده بود؟
استاد کریم مجتهدی که متأسفانه از امروز ایشان را باید بر سر نام شان «مرحوم» یا «زنده یاد» بیاورم، و جملات درباره خصایص و ویژگیهای شان را با زمان ماضی بنویسم، یکی از مدرسان پیشکسوت مبرز و استادان فلسفه (در مرتبه استاد تمام) گروه فلسفه دانشگاه تهران بود. در تبریز زاده شد. کلاس اول و دوم ابتدایی را در زادگاهش گذراند و در دبستان فردوسی تهران و بعد در دبیرستان فیروز بهرام و کالج البرز تهران ادامه تحصیل داد.
در ۱۸ سالگی به فرانسه رفت و در مهمترین دانشگاه فرانسه یعنی سوربن، دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد را گذراند. مقطع دکتری را زیر نظر فیلسوف فرانسوی، ژان وال (Jean Wahl, 1888- 1974) گذرانده است. البته دکتر یحیی مهدوی دو اثر از ژان وال به فارسی برگردانده: ۱- نگاهی به پدیدارشناسی و فلسفه های هست بودن (انتشارات خوارزمی) و ۲- بحث در مابعدالطبعه (انتشارات خوارزمی).
ایشان چه ویژگیهای شخصیتی بارزی داشت؟
یکی از ویژگیهای استاد مجتهدی، احترام به استادان خویش و نیز به پیشکسوتان بود. از جمله خدمات مرحوم استاد مهدوی را در فلسفه، همیشه در نظر داشت. با آن همه فضل دانش، در علم اندوزی و یادگیری متواضع و مهربان بود. هر چند شاخصه ظاهری او، فردی بسیار استوار و جدی مینمود.
در سال ۱۳۸۰ به عنوان چهره ماندگار انتخاب شد. ایشان بحمدالله به لحاظ کمی (۹۳ سال) و کیفی (بیش از ۲۵ اثر) و سه نسل تربیت دانشجوی فلسفه در مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، عمر بابرکت و پرثمری کرد. جا دارد یادی از مرحوم استاد محسن جهانگیری هم بشود که حتی در سالهای آخر تدریس خود، سعی میکرد در مقطع کارشناسی (لیسانس) فلسفه تدریس داشته باشد چون معتقد بود که دانشجو در این مقطع است که شخصیت علمیاش شکل میگیرد و تا دکتر تکامل مییابد. ولی تا جایی که به یاد دارم، دکتر مجتهدی بر عکس دکتر جهانگیری باحوصله نبود و در سالهای قبل از بازنشستگی فقط در مقطع دکتری تدریس میکرد.
دکتر مجتهدی بعد از بازنشستگی از دانشگاه تهران، کار تحقیقاتیاش را به طور مستمر و تمام وقت در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (که از آن، در این صحبتم با شما به اختصار «پژوهشگاه» نام خواهم برد) ادامه داد.
این کار «پژوهشگاه» که با استادان بازنشسته به صورت طرح پژوهشی قرارداد منعقد میکند و به این ترتیب حاصل سی سال تدریس را به صورت طرح پژوهشی در قالب کتاب تالیف و منتشر میسازد، ستودنی است. دکتر مجتهدی همیشه خود را «آموزگار فلسفه» و یک پژوهشگر (محقق فلسفه) میدانست. برای به کار بردن لفظ آموزگار به جای معلم اصرار داشت. زیرا به اصالت فارسیگویی اهمیت میداد و در نوشتار و گفتار خود سعی میکرد از واژههای انگلیسی یا فرانسه و حتی عربی استفاده نکند. البته در کنار تلاش برای فارسیناب گویی، معادل فرانسوی اصطلاحات فلسفی را هم به کار میبرد.
شما از کی با ایشان آشنا شدید؟
دوره شاگردی من با استاد مجتهدی از سال ۱۳۵۱ شروع شده است. اولین درس «سیر حکمت در اروپا» را در سال اول دانشگاه با ایشان گذراندهام. ظاهر دکتر مجتهدی به صورتی بود که خیلی جدی مینمود. البته در کلاس درس و فضای بیرون از کلاس هم جدیت داشت. به نظر میآمد نظم کانتی در ایشان جلوه عملی بخود گرفته بود.
هر چند دایره آشنایی ایشان با قشرهای مختلف جامعه خیلی گسترده نبود ولی همه استادان و مدرسان فلسفه، دانشجویان فلسفه، و به طول کلی اهالی حکمت و فلسفه ایشان را به خوبی میشناسند. او تاثیر قاطعی در شکلگیری و تداوم آموزش فلسفه در دانشگاه و رشد پژوهشهای فلسفی در ایران داشته و قطعاً در آینده نیز خواهد داشت.
دکتر مجتهدی در فرانسه تحصیل کرده و به زبان فرانسه بهخصوص زبان ادبی و فلسفی فرانسه مسلط بود.زیر نظر پروفسور ژان وال رساله مقطع کارشناسی ارشدش را نوشت.
آخرین باری که در دفتر کارشان در پژوهشگاه ایشان را ملاقات کردم، به من گفتند: فلانی دوست دارم تا آخرین نفس در پژوهشگاه باشم و از اینجا مرا به خانه ابدیام ببرند. متاسفانه یا خوشبختانه (نمیدانم چه باید گفت) این طور نشد و مدت نسبتاً مدیدی در بستر بیماری انتظار مرگ کشید. جا دارد از یکی از بهترین همکاران کارشناس پژوهشگاه به نام خانم معصومه دلدار نام ببرم که حق شاگردی و همکاری همهجانبه را با تمام و کمال تا آخرین روز زندگی استاد به سرانجام رساندند. خانم دلدار در هنگام بیماری و گذران دوره نقاهت استاد هم با صبوری هیچ تماس تلفنی را که همه همکاران و دانشجویان استاد جویای حال دکتر مجتهدی بودند، بیپاسخ نگذاشتند و همه را با صبوری تمام پاسخ دادند.
مهمترین مباحث و موضوعاتی که ایشان روی آنها کار و تحقیق کرد چه بود؟
در میان آثار استاد مجتهدی راجع به کانت و افکارش بیش از دیگر فلاسفه دیده میشود: فلسفۀ نقادی کانت، دونس اسکوتوس و کانت به روایت هیدگر، افکار کانت و نیز در کتاب فلسفه در آلمان هم به افکار کانت پرداخته است. آثارش حیطه وسیعی از فلاسفه را در برمیگیرد: از کانت، هگل گرفته تا داستایفسکی. از افلاطونیان متاخر از ادریوس تا ویکتور کوزن، هم چنین در هر یک از زمینهها علاوه بر فلسفه که محوریت کار استاد مجتهدی بوده است، در تاریخ و مسائل تاریخ ایران از جمله مشروطیت، در فرهنگ، فلسفه تطبیقی، فلسفه سیاسی و حتی هنر هم قلم زده و اثری بر جای گذاشته است.
نظرات