سیده عذرا موسوی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، با اشاره به داستانهایی که با موضوع نوجوان و در فضای انقلاب نوشته شدهاند، گفت: خوشبختانه در دو دهه گذشته تلاشهای بسیار ارزشمند و مستمری در حوزه تولید آثار داستانی با موضوع انقلاب برای نوجوانان صورت گرفته است. البته ذکر این نکته به این معنی نیست که در دهههای قبلتر دست ما در این زمینه خالی بوده است؛ بلکه اشاره من به جدیت نویسندگان در سالهای متأخر برای تولید آثاری با ارزش ادبی بالا و خلاقیت قابل توجه است. نویسندگان این دسته از آثار کوشیدهاند به مسائل و موضوعات متنوعی توجه نموده و برشهای تاریخی گوناگونی را روایت نمایند.
این نویسنده افزود: زمانی بسیاری از نویسندگان تمرکز خود را بر روایت تاریخ دهه ۵۰، بهویژه سالهای پایانی منتج به انقلاب گذاشته بودند، ولی دقت به اینکه آنچه در سال ۵۷ رقم خورد، تنها نتیجه حوادث دهه ۵۰ نبود، موجب شد رفتهرفته از این فضا فاصله گرفته و دایره موضوع را وسیعتر کنند. مردم ایران برای رسیدن به انقلاب ۵۷، از زمان مشروطه در حال مبارزه بودهاند و این مبارزه همواره با افت و خیزهایی همراه بوده است. گاهی ناامیدی و ناکامی به بار آورده و باعث شده تا مردم از پا بنشینند و گاهی باعث شده رگ غیرتشان به جوش آید و تا آخر راه بروند. مگر میشود انقلابی به بزرگی انقلاب اسلامی پشتوانهای نداشته باشد؟ البته نویسندگانی هستند که هنوز در موضوعات تکراری، شخصیتهای کلیشهای و قصههای کمجان نخنما گیر کردهاند که در رقابت آثار پرکشش با آثار کمجان خود حتماً طعم شکست را خواهند چشید.
موسوی اضافه کرد: در غالب آثار متعلق به نوجوانان، قهرمان داستان خود نوجوانها هستند. در واقعیت آن زمان نیز این نوجوانها بودند که با مشاهده کاستیها، ظلمها و بیعدالتیها ضرورت قیام علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی را درک میکردند و در کنار بزرگترها دست به مبارزه و قیام میزدند. حضور نوجوانان دختر و پسر در فهرست شهدا، مبارزان و دستگیرشدگان حکومت گواهی بر این ادعاست.
نویسنده کتاب «شاخ دماغیها» یادآور شد: در عرصه داستان و رمان نیز نویسندگان با توجه به نقش نوجوانها در رقم زدن حرکتهای اجتماعی، ملی و دینی، زمینه را برای خلق قهرمانان نوجوان دختر و پسر فراهم کردهاند. هرچند در این میان نقش پسران پررنگتر است و دختران معمولاً نقش پشتیبان یا مکمل را برای ظهور اعمال قهرمانانه ایفا میکنند. البته نگاه من به این موضوع جنسیتی نیست و معتقدم که یک قهرمان؛ چه زن و چه مرد متعلق به همه است و همه با او همذاتپنداری میکنند. همانطور که خداوند در قرآن حضرت آسیه را الگویی برای تمام مؤمنان زن و مرد میداند. بااینحال به نظر میرسد در سالهای اخیر توجه برخی از نویسندگان به قهرمانان دختر بیشتر شده است.
وی بیان کرد: در طی سالهای گذشته، ادبیات نوجوان رشد بالندهای داشته و نویسندگان بسیاری برای بهتر شدن این حوزه تلاش کردهاند که نباید آن را دست کم گرفت. نویسندگان بزرگی وارد این حیطه شده و با خلاقیت و هنر نویسندگی خود، آثار ارزشمندی را خلق کرده اند. البته همواره یکی از مشکلات این حوزه ورود افراد غیر متخصص و غیر حرفهای به آن بوده است. این عده به دلیل تصور غلطی که از ادبیات کودک و نوجوان دارند، فکر میکنند نوشتن برای این دسته از مخاطبان کار ساده ای است. بنابراین به دلیل بی سوادی و نداشتن سوژه و ایده، کارهایی را خلق می کنند که سخیف، نازل و مخربند.
رسالت بازنویسی، ایجاد علاقه در کودک نسبت به شاهکار ادبی است
موسوی اضافه کرد: عدهای از نویسندگان نیز که سودای نویسندگی را در سر دارند، ولی دستشان خالی است و ایدهای برای خلق اثر ندارند، تصور می کنند که قالب بازنویسی می تواند آنها را برای رسیدن به آرزوهایشان یاری کند و برای همین دست به بازنویسی شاهکارهای ادبی می زنند و متأسفانه آن اثر فاخر را نیز در ذهن و دل کودک تخریب می کنند. درحالیکه رسالت بازنویسی، ایجاد علاقه در کودک نسبت به آن شاهکار ادبی است. بااینحال در مجموع ارزیابی من درباره ادبیات کودک و نوجوان ایران مثبت است.
اطلاع از فرهنگ، تمدن و سبک زندگی دیگر برای کودکان و نوجوانان جذاب است
وی با اشاره به کارهای ترجمهای و تالیفی کودک و نوجوان عنوان کرد: کتابفروشیها و کتابخانههای ما پر است از کتابهای ترجمهای که قطعاً در درازمدت، ذائقه کودکان و نوجوانان ایرانی و فرهنگ آنها را تغییر خواهند داد و این به معنی از دست رفتن سرمایههاست. بنابراین فکر میکنم که هر نویسنده و شاعری که توانایی خلق اثر ارزشمند و مناسب کودکان و نوجوانان را دارد، وظیفه دارد در این زمینه تلاش کند. بااینحال نمیتوان نادیده انگاشت که همیشه خواندن و اطلاع از فرهنگ، تمدن و سبک زندگی دیگر و مواجهه با تجربههای نداشته برای همه؛ بهویژه کودکان و نوجوانان جذاب و خواستنی است.
موسوی در بخش دیگری از سخنانش، گفت: بخشی از این جذابیت ناشی از تفاوتهاست. بااینحال هیچ فرهنگ نظامیافته و محکمی نمیتواند مدعی شود که عرصه تولیدات فرهنگی و ادبیاش یله و رها است و هیچ چهارچوب و قاعده و قانونی برای خلق و عرضه آثار به مردم خود ندارد. انتشار بیرویه آثار ترجمهای ممکن است باعث تغییر ذائقه مخاطب، آن هم در زمانی که به شدت الگوپذیرند شود. ناشران میتوانند بخشی را که از نظر فرهنگی یا تربیتی با فرهنگ و تربیت ما منافات دارد، تعدیل و اصلاح کنند. همچنین نویسندگان ایرانی باید با تدقیق و توجه در تمدن بزرگ و غنی ایرانی و اسلامی، دست به خلق سوژهها و شخصیتهایی بزنند که جذاب، خودمانی، بومی، قابل درک و لمس، و قابل تعمیم برای نوجوانان ایرانیاند.
تاریخ به منزله حافظه برای افراد است
نویسنده مجموعه یادداشتهای داستانی «گربه معبد کنکور» درباره مزیتهای نوشتن داستان و استفاده از فضای تاریخی و کمک آن به مخاطب نوجوان، بیان کرد: نوجوانان مایلند در این دوران ارزشهای شخصی، جنسی، عاطفی، اجتماعی، فرهنگی، ملی و تاریخی خود را بیابند. هویتیابی در نوجوانان به معنای شناخت ارزشهای وجودی، باورها و ماهیت وجودی است. درصورتیکه این اتفاق بهدرستی و به شکلی ایدهآل پیش برود، میتواند منجر به شخصیتسازی قوی و سالم در نوجوانان شود.
وی ادامه داد: عوامل فرهنگی، اجتماعی و تاریخی بر چگونگی شکلگیری هویت نوجوانان تأثیر زیادی دارند. نوجوانان متعلق به فرهنگهایی محکم و استوار، با اصالت و قدمتدار در صورت تربیت صحیح فرهنگی و اجتماعی میتوانند هویتی قوی پیدا کنند. بنابراین آموزش تاریخ به نوجوانان و پیش آن به کودکان یک ضرورت است.
این داستاننویس تصریح کرد: از سوی دیگر تاریخ برای جامعه به منزله حافظه برای افراد است. یعنی همانطور که برای فرد، از دست دادن حافظه برابر است با از دست دادن هویت، برای جامعه نیز عدم رجوع به تاریخ برابر است با احراز نکردن هویت. یکی از ابزارهای مؤثر برای آموزش تاریخ، داستان است. داستان تاریخی، بیان هنری وقایع تاریخی است که از صافی خیال نویسنده عبور کرده و با گزارش تاریخی تفاوت دارد.
موسوی در پایان گفت: نویسنده از تاریخ در داستان بهعنوان یک پسزمینه استفاده میکند، نه بیش از آن، زیرا داستان در عین واقعنمایی، هیچگاه پایبند به واقعیت نیست و نویسنده با استفاده از جاذبههای تاریخی میتواند تعلیق و گره داستانی ایجاد کند و باعث ایجاد هیجان در داستان و مخاطب شود.
نظر شما