سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): هفتم فوریه برابر با ۱۸ بهمن به نام روز جهانی «با صدای بلند کتاب بخوان» نامگذاری شده است و این مناسبت، فرصت مغتنمی برای تعمق و تفکر درباره این کنش فرهنگی هدفمند است؛ کنشی که اگر بهشکل اصولی و جذاب صورت بگیرد به سهم خود میتواند نقش شگرفی را در جذب افراد به خواندن و شنیدن کتاب داشته باشد.
حال ممکن است این سوال پیش بیاید که «آیا کتاب خواندن با صدای بلند فایدهای هم نصیب خواننده و شنونده یا شنوندگان خود میکند؟» در این باره، برخی از کارشناسان فرهنگی گفتهاند که «وقتی که با صدای بلند میخوانید، در صدای کتاب، متوجه خیلی چیزها میشوید و تنفس و آهنگ جملهها را برایتان محسوس میکند: جایی را که باید مکث کنید، حالتی را که باید در پایان جمله به صدای خود بدهید، تغییر لحنی که از آرامش تا شادی به خود میگیرد، همراهی که با هیجان و اضطراب یا تفکر و اندوه میکنید، اینها همان چیزهای باارزشی است که ضمن خواندن کتاب به آنها نیاز دارید.» بنابراین این افراد این شیوه کتابخوانی را توصیه میکنند، چون بر باور هستند که در این گونه خوانش هم حافظه بصری و هم حافظه سمعی خواننده و شنونده، هر دو کار میکنند و در این صورت آنها مطالب کتاب را عمیق دریافت و درک میکنند.
بدیهی است در سالهای نهچندان دور «با صدای بلند کتاب خواندن» در برخی از جوامع یک سنت بوده، بدینشکل که در این جوامع، اعضای خانواده در بخشی از شبانهروز گرد میزی جمع میشدند و با صدای بلند بخشهایی از یک کتاب را میخواندند. این کار موجب میشده که افراد بهشکل تجربی و عینی با کتاب و محتوای آن دمساز شوند. قطعاً در این شیوه کتابخوانی، کارهای شاخص برای خواندن انتخاب میشده است، نه کارهای کلیشه که از نظر محتوایی تهی بودهاند. بنابراین به کمک این متد، کتابهای خواندنی و همهپسند به جامعه معرفی میشدند و به شهرت میرسیدند.
بلندخوانی کتاب اما در ادامه در این جوامع نیز جای خود را به شیوههای دیگری داد. این در حالی است که تداوم آن میتوانست نقش را پررنگی در فراگیری فرهنگ کتابخوانی در میان نسلهای بعدی ایفا کند. با توجه به بافتار فرهنگی جامعه ایرانی و وضعیت کتابخوانی آن، با تبلیغ و توسعه این سبک خوانش کتاب، میتوان خانوادهها بهویژه کودکان و نوجوانان را به سمت و سوی کتاب بیشتر سوق داد. البته این نمونه کتابخوانی در برخی از مراکز فرهنگی و حلقههای مطالعاتی در برخی از نقاط اجرا میشود ولی برای نتیجهگیری مطلوبتر باید روی این مقوله از سوی متولیان حوزه کتاب کارهای بیشتری صورت بگیرد.
اهمیت بلندخوانی کتاب
یک فعال و کارشناس حوزه کتاب که مدیریت برخی از نشستهای کتابخوان استان بوشهر را در حوزه خانواده و نوجوانان و کودکان با عناوینی چون «بررسی نبشتههای نیک» و… برعهده دارد، در این باره به خبرنگار ایبنا در بوشهر گفت: «با صدای بلند کتاب بخوان» از چند نظر حائز اهمیت است؛ یکی اینکه این شیوه بهانهای برای گردهم آمدن خانوادهها یا دوستان با موضوع «کتاب» میشود. دیگر اینکه، همین گردهم آمدن باعث گفتوگو و دیالوگ میان آنها میشود. سوم اینکه در این شیوه کتابخوانی، کارهای قوی از نظر ساختاری و محتوایی خوانش میشود و افراد با درک بیشتری با آن ارتباط میگیرند، چون در بلندخوانی کتاب، فرایند مطالعه در مقایسه با تکخوانی و بدونصداخواندن آن، با حوصله بیشتر و کندتر صورت میگیرد، از اینرو، مطالب و مفاهیم آن در حافظه آنها ژرفتر مینشیند.
حبیب صادقی ادامه داد: همچنین در بلندخوانی کتاب، افراد با لحن مناسب و خوانش صحیح کتاب و تلفظ درست کلمات و ترکیبات مواجه میشوند و بدینشک استواری شاکله متن و فخامت کلام و خلاقیت نویسنده را بهشکل ملموسی درمییابند. البته بلندخوانی قاعده و اصولی دارد که حتماً باید رعایت شود. بلندخوانی این نیست که فرد با صدای بلند و بدون داشتن لحن مناسب و تلفظ صحیح کلمات صرفاً متنی را بخواند.
بلندخوانی در ایران بیسابقه نیست
وی سپس با اشاره به اینکه بلندخوانی کتاب در جامعه ایرانی، سنت بیسابقهای نبوده و نیست، تصریح کرد: در خصوص این جشن جهانی فرهنگی، رفتارهای مشابهی در کشور خودمان هم در گذشته وجود داشته است که از جمله آنها میتوان به شاهنامهخوانی، مثنویخوانی و حافظخوانی در کنار کرسیهای زمستانی یا خواندن رمانهای طولانیتر بهصورت جمعی و خانوادگی در محافل شبانه اشاره کرد.
صادقی، بلندخوانی کتاب را البته به شکل اصولی یک شیوه آموزشی موثر در کسب مهارت درستخوانی معرفی کرد و افزود: در برخی مقاطع آموزشی برای اصلاح مهارتهای خواندن و ارائه، از این سبک خوانش استفاده میشود که در دلبسته کردن افراد و ایجاد ارتباط بین آنها و کتابهای سودمند تاثیر بالایی دارد؛ چون فضای مناسبی را برای نقد و بررسی و محک زدن نوشته ایجاد میکند.
صادقی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه در شیوه «بلندخوانی کتاب» تمرکز بر کدام مخاطب باید بیشتر باشد تا در توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه موثر واقع شود، توضیح داد: از نگر من مهمترین بافت هدف این رفتار میتوانند کودکان باشند؛ کسانی که هنوز مهارت خواندن بالایی ندارند، چون بدین طریق میتوان حس کنجکاوی و اهمیت دادن به کتاب را در آنها برانگیخت. بنابراین پدر و مادرها با وقت گذاشتن و خواندن کتاب برای کودکانشان میتوانند نوعی محبت که امنیت و ارزشمند بودن را به کودک هدیه میدهد، ارائه کنند.
به عقیده این پژوهشگر و کارشناس حوزه کتاب، البته بیدفاع بودن سیستم انتقادی اندیشه کودک و قدرت حفظ هجاهای بیمعنی ممکن است در زمان بیاحتیاطی والدین در انتخاب متن کتاب به بدآموزی یا نتایج ناخواسته یا ناگوار آموزشی منجر شود یا از کودک یک طعمه تبلیغاتی بسازد.بنابراین بهتر است در بلندخوانی کتاب برای کودکان در انتخاب کتاب دقت زیادی شود؛ چراکه وقتی کتابی با صدای بلند آن هم از سوی والدین برای کودکان خوانش میشود، این معنا را به وی القا میکند که آنچهدر قالب این کتاب بیان شده، کاملاً تائید شده پدر و مادر است. به همین دلیل والدین باید در این زمینه انتخاب مطمئنی داشته باشند؛ چون در این شیوه کتابخوانی مطالب کتاب عمیقاً در ذهن کودک جا میگیرد.
صادقی سپس تأکید کرد: در ادبیات ما متونی مانند «اتل، متل توتوله» وجود دارد که اگرچه دارای ساختار فرمیک محکم و وزن و قافیه هستند اما در محتوا چیزی ندارند ولی از همین متون میتوانیم برای آموزش این نکته استفاده کنیم که کودک بیشتر به محتوا و معنی بپردازد تا قالب نوشته.
«شازده کوچولو» و «جوجه اردک زشت» قابلیت بلند خواندن دارند
این کارشناس کتاب یادآور شد: در عرصه ادبیات جهانی، نویسندگان اندیشمندی آثار کارا، آموزنده، استانداردی مثل «شازده کوچولو»، «جوجه اردک زشت» و… را پدید آوردند که قابلیت بلند خواندن و حک شدن در خاطر کودکان را دارد؛ آثاری که نکات آموزنده و انسانسازی را در بطن خود جای داده و خوانش آنها برای کودکان با صدای بلند نقش بسیار موثری در جذب آنها کتابخوانی دارد. در ایران هم ما متون کلاسیک موثر و غنی کم نداریم، مثل اشعار شاهنامه که چنان روان و گویاست که حتی کودکان میتوانند معانی آن را درک کنند اما از متون امروزی، آیا اثری وجود دارد که بتوانیم آن را بلند بخوانیم؟ و اینکه محتوای آنها چه تاثیری بر دیگران خواهد گذاشت و ما بهعنوان کسی که این متون برای بلندخوانی انتخاب کردیم، چقدر به تاثیرگذاری این متون بر خود و شنوندگان آن آگاه هستیم؟
صادقی تأکید کرد: سنت بلندخوانی کتاب به شرطی یک سنت خوب خواهد بود که کتاب را با دغدغه، تفکر، هدف و تاثیرگذاری انتخاب کنیم. چون ما با خوانش آن داریم مفاهیم و محتوای کتاب را به شنونده و مخاطب تلقین و منتقل میکنیم. پس باید آگاه باشیم به آنچه داریم معرفی میکنیم.
وی با بیان اینکه برای جانبخشی کتاب و خوانش آن در جامعه امروزی، بلندخوانی کتاب الگوی موفقی است، گفت: در این شیوه سنتی مطالعه کتاب بهصورت دستهجمعی ترویج و این امر موجب میشود که پیوند نسلی در میان خانوادهها تقویت شود و دیالوگ و گپوگفت درباره کتاب در خانوادهها که رکن و پایه مهم جامعه را شکل میدهد، باب شود و خانوادهها با متون و کتب غنی، پرمایه، آموزنده و تاثیرگذار مانوس و ازین رهگذر از تاریخ و فرهنگ و میراث ارزنده ادبی خود و دیگر ملتها بیشتر و ژرفتر آگاه شوند.
صادقی افزود: نمایشنامهخوانی یک نمونه موفق بلندخوانی کتاب است که در جوامع توسعهیافته بهعنوان یک سنت رایج فرهنگی رواج دارد که افراد در این شیوه اجرایی، طبق نقشی که برعهده دارند در خواندن نمایشنامه شرکت میکنند. بنابراین برای نمایشنامههایی که اجرای صحنهای آنها هزینه بالایی دارد، میتوان از نمایشنامهخوانی استفاده کرد.
نظر شما