به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ محمدعلی گلاب زاده، نویسنده و پژوهشگر ادبیات در نشست رونمایی از کتاب مروارید ادب ایران که شامگاه چهارشنبه ۱۸ بهمن در نشر ثالث برگزار شد، عنوان کرد: شهابالدین عبدالله مروارید بهراستی مروارید ادب و تاریخ فرهنگ ایران بود. اصولاً بزرگی نیابد کسی در وطن و کمتر کسی را سراغ داریم که در وطن مانده باشد و آن وجاهت و بزرگی که درخور اوست را یافته باشد. دلیل مهاجرت اکثر ادیبان و سفرهای طولانی آنها این بوده است. وقتی تاریخ را نگاه میکنیم می بینیم فردوسی با آن عظمت در توس نماند، به بخارا رفت به همدان و به شهرهای دیگر نیز رفت و تجربه کرد.
وی ادامه داد: اصولاً بزرگان اعتقادشان این بوده که سفر انسان را آبدیده میکند و تجربه میآموزد، سفر باب دیدنیها را به روی انسان میگشاید و استعداد ها را شکوفا میکند. نکنه دیگر اینکه شخصیتهای دیگری در طول تاریخ بودند که اصولاً بزرگان را جذب میکردند و از این بزرگان و ادیبان دعوت میکردند به سرزمین آنها بروند. به عنوان نمونه اولوغ بیگ از شهابالدین مروارید دعوت کرد تا به آنجا برود. دلیل بعدی مهاجرت شهابالدین از کرمان شاید این بود که ما در در قرن ششم و هفتم قمری دانشگاهی در کرمان داشتیم که بعد از دانشگاه جندی شاپور مهترین دانشگاه آن دوران بود. این دانشگاه به دلایلی تعطیل شد و بسیاری از ادیبان از کرمان مهاجرت کردند. اینها دلایلی بود که شهابالدین مرواریدی که مروارید شعر، فرهنگ، تاریخ و ارزشهای انسانی بود از کرمان مهاجرت کرد.
در ادامه نشست سمانه سنگچولی، نویسنده کتاب «مروارید ادب ایران»،، در توضیح کتاب گفت: خواجه شهابالدین عبدالله مروارید در تحریر هفت قلم مهارت داشت، خط نستعلیق را به کمال رساند و در چپنویسی خبره بود. هنر تصویری در عهد تیموری که شهابالدین وزیر بود بسیار اهمیت داشته است. کاغذ ابر و باد ابداع اوست که تا همین امروز استفاده میشود. در زمینه موسیقی هم سرآمد بود. سیاستمداری بود که پیوندی با همه هنرها داشت.
این نویسنده بیان کرد: شهابالدین عبدالله مروارید دبیر و رباعیسرایی ماهر بود و اصطلاحات دیوانی را در رباعیات خود هم آورده بود. در اکثر علوم و فنون مهارت داشت و از جمله آثار او میتوان به «مونس الاحباب» اشاره کرد. اثر دیگر او «خسرو و شیرین» است که تحت تأثیر نظامی گنجوی سروده شده و او همچنین دیباچهای بر دیوان حافظ دارد که در مقدمه دیوان حافظ گرداوری شده است.
سنگچولی با اشاره به گذشته پربار ادبیات ایران نیز گفت: هر چه از گذشتهها در حوزه ادب فرهنگ و هنر به جا مانده از حضور ادیبانی است که در حوزه ادبیات فعالیت کردند. پشتوانه ما در ادبیات فردوسی، عطار، سنایی، مولانا، سعدی و حافظ و جلال الدین رومی هستند. مفاخری در حوزه تاریخ و موسیقی هم داریم که باید محققان آنها را الگو قرار داده و یادشان را زنده نگه دارند. چیزی که در مورد شهابالدین عبدالله مروارید برای من مورد توجه بود سیاست مدار بودن اوست که چگونه با وجود حضور در سیاست و مشغلهها چنگ به هنر میزده و پیوندی جدا نشدنی با هنر و فرهنگ داشته است.
نظر شما