پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۲
دیدار شاعرها و استادهای زبان فارسی دانشگاه دهلی و دانشجوها

جمعی از شاعران ایرانی با استادان زبان فارسی دانشگاه دهلی و دانشجویان علاقه‌مند به زبان فارسی دیدار کردند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جمعی از شاعران ایرانی همزمان با پنجمین روز از سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب دهلی نو ضمن حضور در کرسی زبان فارسی دانشگاه دهلی با استادان زبان فارسی این دانشگاه و دانشجویان علاقه‌مند به زبان فارسی دیدار کردند.

در این جلسه علیم اشرف؛ استاد دانشگاه دهلی با بیان اینکه ما ادبیات معاصر ایران و شاعران معاصر را تا حدودی می‌شناسیم، گفت: ما از همه مجموعه‌های شعر امروز ایران مطلع نیستیم و امروز می‌تواند باب آشنایی ما برای آینده باشد.

وی ادامه داد: دانشگاه دهلی سال ۱۹۲۲ میلادی تأسیس شد و از همان زمان بخش زبان فارسی نیز در آن راه اندازی شد. ما جشن ۱۰۰ سالگی دانشگاه را یک هفته پیش برگزار کردیم. در این دانشکده دانشجویان بیشتر کارهای تحقیقاتی در پایان نامه‌های دکتری را بر اساس نسخه‌های خطی انجام می‌دهند. به عبارتی نسخه‌ها را تصحیح می‌کنند و تعلیقات و حواشی را انجام می‌دهند چرا که نسخه‌های خطی پیش از اینکه پودر شده و از بین بروند باید در هند تصحیح شوند. ما از ادبیات معاصر فارسی بی خبر نیستیم و برخی از دانشجویان ما درباره این موضوع کار می‌کنند.

در ادامه، فرید عصر؛ رایزن فرهنگی ایران در هند بیان کرد: امروز میهمانان بسیار گرانقدری از استادان دانشگاه و شعرای اهل ادب و ذوق در جمع ما هستند. کسانی که مربوط به دو نسل از شعر سرزمین ما هستند و خودشان با بزرگان ادب فارسی زیستند و برای یک نسل درخشان شاگردی کردند.

وی در ادامه چند بیت از اشعار قیصر امین پور را خواند و گفت: امیدوارم حضور شاعران ایرانی در هند مستمر باشد. این حضور به تحکیم جایگاه زبان فارسی در این کشور، حضور شعرا و ادبای هندوستان در ایران کمک می‌کند.

ادبیات قلب است

قربان ولیئی عضو هیئت علمی دانشگاه نیز در این جلسه بیان کرد: ادبیات قرار است جهان را نجات دهد چرا که ادبیات قلب و سازماندهی زبان برای بیان تجربه احساسی است. احساس نه تنها در همه انسان‌ها یک زبان دارد بلکه در همه کائنات و موجودات هم یک زبان دارد.

وی در ادامه شعر زیر را خواند:

نشست زیبا برف

وسیع و تنها برف

سپید شد هستی

و نیست الا برف

بسیط بی صورت

ظهور معنا برف

بسیط معنا برف

عدم به وجد آمد

نشست هرجا برف

رسیده از اعماق

شبیه رویا برف

سپید آرامش

سیاه ژرفا برف

خموش در وعظ است

چقدر دانا برف

و اوج موسیقی

بدون غوفا برف

قصیده‌اش را خواند

چقدر غرا برف

خموش می‌خواند

قصیده‌اش را برف

از آسمان آورد

خبر، خبرها برف

چه باغ پرباری

ببین شکوفا برف

فرشته می‌بارد

از آسمان یا برف؟

زمین هوایی شد

چو گشت پیدا برف

سیاه مستانیم

شرابی آیا برف؟

چه وحب بارانی

عظیم حرفا برف

درخت شطحی گفت

شنیدمش: یا برف

بچرخ هو هو باد

برقص ها هادبرف

چه خانقاهی شد

در این تماشا برف

مقام یکرنگی ست

شگفت حالا برف

بدون هیچ ابهام

صریح و گویا برف

و برف می‌آید

و برف، برفآب

سکوت آورده است

سکوت کن با برف

سکوت پیوسته

سلوک بودا برف

مرا که پایینم

که برد بالا؟ برف

مرا ربود و برد

به نیروانا برف

چه می‌توانم گفت؟

و برف اما برف...

چرا جهان زیباست

جواب: زیرا برف...

صحیفه مهر است

چنین مصفا برف

ببین شگفتا عشق

بخوان شگفتا برف

بشر نمی‌داند

تو را دریغا، برف

به رغم اهریمن

تویی اهورا، برف

شکست خواهد خورد

ستیز خون با برف

جمیل خواهد بود

پگاه فردا، برف

در ادامه نغمه مستشار نظامی؛ شاعر ایرانی از پیوند قلبی با هند و مردم این سرزمین سخن گفت و افزود: برای اولین بار در هند قدم می‌گذارم اما سال‌هاست این پیوند قلبی را با دوستان دارم و با دوستان و فضای دهلی که پر از فرهنگ و ادب و هنر است، احساس آشنایی می‌کنم.

این شاعر به تجربه حضور پنج ساله‌اش در گروه مجازی هندیران با حضور شاعران ایرانی و هندی اشاره کرد و گفت: در تاریخ ادبیات فارسی ستاره‌های ادبی زیادی داریم اما اسم تک ستاره‌های از زنان در میان انبوه مردان شاعر می‌بینیم. در چند سال اخیر این روند پیشرفت فزاینده‌ای در ایران داشته است. در سال ۱۹۷۱ میلادی کمتر از ۱۰ عنوان کتاب توسط پژوهشگران زن تألیف شده اما در ۲۰۲۱ این آمار به بیش از ۱۸ هزار و ۷۰۰ عنوان رسیده است.

مستشار نظامی افزود: همچنین در ۴۴ سال اخیر ۱۵۰ هزار و ۷۰۰ عنوان اثر توسط نویسندگان زن در ایران منتشر شده و خوشبختانه شعر زنان پیشرفت چشمگیری داشته است.

وی در ادامه شعر زیر را خواند:

دو سرزمین کهن هر دو گنج خیز و زر افشان

دو خاستگاه ادب، مهد علم، خاک دلیران

دو میهن گل و شعر و شعور و صندل و میخک

دو زادگاه تمدن؛ دو جان روشن عرفان

دو نور شرق، دو چشم و چراغ مردم عاشق

دو هم‌کلام، دو هم‌صحبت هماره غزل خوان

زبان پارسی و شعر چون سفیر بهاران

رسانده اند سلامی به هند از دل ایران

سلام مااست به آن مردم صبور و صمیمی

سلام مااست به دل‌های پاک، از دل و از جان

سلام بر غزل قدسی و رباعی بیدل

سلام ما به کماله، سلام ما به علیخان

سلام بر سخن نازک و خیال مصور

که ثبت کرده به دفتر هزار بیت درخشان

به یمن یکدلی شاعران پارس به پا شد

بساط شعر و ترانه به زیر سایه باران

هزار شکر که آوازهای "صبح بنارس"

رسانده "شام اود"را به صبح روشن تهران

شاعران ریشه‌های فرهنگی مشترک را پیدا کنند

زهیر توکلی شاعر دیگری از ایران بود که در این مراسم سخنرانی کرد و گفت: سرزمین هند و ایران از ابتدا یک قوم بودند اما در طی سال‌ها از هم جدا شدند. این در حالی است که یک فرهنگ بر هر دو ملت حاکم است. اهل فرهنگ دو کشور نباید منتظر دولت‌ها باشیم. اگر منتظر دولت‌ها باشیم اتفاقی نمی‌افتد بلکه باید همت کنیم و خودمان ریشه‌های فرهنگی مشترک را پیدا کنیم.

وی گفت: به ریشه‌های مشترک توجه کنید. ما هستیم که باید به عنوان شاعر و ادیب این مشعل را که دست به دست به ما رسیده روشن نگه داریم. اولین شاعری که من با او ارتباط برقرار کردم بیدل دهلوی بود. زبان شعر من را بعد از فردوسی، بیدل باز کرد.

وی شعر زیر را خواند:

.

ای منتهای قوّت ِ عقلم زبون ِ تو

ای عشق، ای تمام ِ دلم سرنگون ِ تو

ای بَدو و خَتم ِ خلقت ِ عالَم، یکی شده

در مرگ ِ عاشقانه‌ی بی چند و چون تو

آه ای رگ ِ بریده‌ی آغاز ِ کهکشان

ای گرم مانده در رگ ِ عشّاق، خون ِ تو

افسانه‌ای به نام ِ حقیقت چه پوچ بود

گر درنمی‌گرفت به جانم جنون ِ تو

بازآمدیم و اشک -همین قطره- آیتی است

از چشمه‌ی نَفَس به نَفَس در فزون ِ تو

افزون بر آنکه نیست به جز یاد ِ حضرتت

پژواک ِ روح در فَلَک ِ نیلگون ِ تو

از رخنه‌های زلزله در خاک ِ بی‌زبان

این چشم، چشمه‌ای است ز صدها فسون ِ تو

دل گر امید ِ سخت شکستن به خود نداشت

هرگز روان نمی‌شد در آزمون ِ تو

در اشک ِ گرم ِ دریا افتاده هر غروب

-ای جان ِ جاودان- عَلَم ِ واژگون ِ تو

گفتم برای تو غزلی هدیه آوَرَم

دیدم مرا تویی به غزل، رهنمون ِ تو

پاکیزه ماند و بکر چو برف ِ هزاره‌ها

صبر و ثبات و حِلم و سکوت و سکون ِ تو

پایان ِ پاک ِ خاکی -ای کوه دوردست-

کو ابر و بهانه‌ی باران بدون ِ تو

چندر شیکهر؛ استاد دانشگاه دهلی نیز در این جلسه گفت: شنیدن این سخنان درباره هند از زبان شاعران ایرانی خوشایند است. این اتفاق نوعی پل فرهنگی بین ایران و هند است که نسل جوان شعرای فارسی هند از ایران صحبت می‌کنند. ما بعد از مدت طولانی شاهد حضور جمعی از شاعران برجسته ایرانی هستیم و آن را به فال نیک می‌گیریم.

در ادامه، حامد محقق؛ شاعر کودک و نوجوان به رشد ادبیات کودک و نوجوان در ایران پس از انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: یکی از مواردی که در ادبیات معاصر فارسی به آن توجه شده نوشتن برای مخاطب کودکان و نوجوانان است. کشورهای کمی در دنیا هستند که به مخاطب کودک و نوجوان این اندازه توجه داشته باشند.

وی در ادامه شعر زیر را خواند:

گنجشک‌های هستی ازین راه می‌رسند

با بال‌های خسته به نگاه می‌رسند

با بال‌های خسته ولی پر امید و شوق

ازدآن مسیر، سمت شبانگاه می‌رسند

گنجشک‌ها که شوق به ما هدیه می‌دهند

با نغمه‌های زندگی روشن و امید

چون لحن آبب از دل این چاه می‌رسند

بعدداز حضور شوق‌برانگیز جمع‌شان

اهل همین ولایت، تا ماه می‌رسند

قهرمان سلیمانی؛ رئیس مرکز تحقیقات زبان و ادب فارسی در هند با بیان این مطلب که در این مدت دانشگاه دهلی به خانه من تبدیل شده است، گفت: برای زبان فارسی و فرهنگ ایران، زبان شعر زبان تمامیت هستی ملت ایران است. زبان بیان فرهنگ و زبان فارسی و فرهنگ ایرانی زبان شعر است. در آموزش طب، فلسفه و کلام شاهد حضور شعر فارسی هستیم. زبان فارسی به هند مدیون است و سهم هند در زبان فارسی اگر بیشتر از ایران نباشد، کمتر نیست.

مهدی باقرخان شاعر هندی نیز در این مراسم شعری به شرح ذیل خواند:

وطن عشق

آن کیست که من را برساند به منِ من؟

معنای تمام است برای سخنِ من

از فکر رخ توست چراغان شب تارم

ای زلف تو اندوه‌شکن در شکن من

در محفل ما بر لب رندان، سخن از توست

نام تو نیفتاده هنوز از دهن من

خوشحالی ام از توست، همه رنج من از توست

ای گم شده در ساختن و سوختن من

گل های‌وجودم همه از جنس بهاراست

منّت کش پاییز نباشد چمن من

جز درد، دگر کار ندارد دل عاشق

جز عشق، دگر نام ندارد وطن من

با این همه در ماتم و اندوه نرویید

جز وصله‌ی لبخند تو بر پیرهن من

احساس نیاز هندی‌ها به منابع ادبیات آیینی و دفاع مقدس ایران

علی اکبر شاه؛ استاد دانشگاه دهلی در سخنانی گفت: بدون شک رونق ادبیات کودک در ایران در کشورهای دیگر وجود ندارد اما تاثیر این پیشرفت و بازتاب آن در هند انجام نشده است. ما در این زمینه ضعیف هستیم و خیلی روی آن کار نمی‌شود.

اکبرشاه گفت: اگر بتوان آثاری از ادبیات کودک و نوجوان ایران را در هند ترجمه کنیم، جریانی ایجاد خواهد شد. در این زمینه نهاد مالی مطبوعات هند هم مایل هستند که مشترکا با خانه فرهنگ این پروژه را پیش ببرند و آثاری از ادبیات کودک هند هم ترجمه شود.

وی به آشنایی هندی‌ها با ادبیات معاصر ایران اشاره کرد و گفت: متاسفانه در کتاب‌های درسی ما، کتاب‌های ۴۰ تا ۵۰ سال پیش ایران به عنوان ادبیات معاصر تدریس می‌شود. ما به منابع ادبیات آیینی، دفاع مقدس و … نیاز داریم و این ادبیات باید اینجا معرفی شود. تا جزو برنامه‌های درسی ما قرار گیرد. ما ادبیات ۵۰ سال پیش را نباید به عنوان ادبیات معاصر ایران بشناسیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها