سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهام بهروزی، روزنامهنگار و نویسنده: بلاگرها مبلغان ظهوریافته در دنیای مجازی هستند که سبک جدیدی از زندگی را به جامعه قالب کردهاند؛ سبکی که بر مبنای مصرفگرایی و تجملگرایی شکل گرفته است. اغلب این بلاگرها زمینه سوءمصرف در جامعه را فراهم کردهاند و تنها درصد محدودی از آنها در زمینه بازشناسی فرهنگ اصیل ایرانی، سنن فولکلور اقوام و داناییافزایی فعالیت دارند.
برای مثال، کمتر بلاگری داریم که به حوزه کتاب و ترویج دانایی و آگاهی در جامعه توجه داشته باشد؛ چراکه این حوزه از نظر مادی برای آنها سودی ندارد و آنها بیشتر تبلیغاتی نظیر انواع کارهای زیبایی، پوشاک، خوراک و… را انجام میدهند که برایشان صرفه مادی چشمگیری داشته باشد. از اینرو، کتاب حتی در عرصه بلاگری نیز با اقبال و توجه کمتری مواجه شده است؛ ابزاری که به زیبایی روان و کمال آدمی کمک شایانی میکند اما امروزه اینچنین در جامعه اینستاگرامی مقهور جنون زیبایی شده است!
با نگاهی به بلاگرهای بوشهری، درمییابیم که این منطقه هرگونه بلاگری دارد الا بلاگر کتاب! و این مسئلهای شگفتیآور و البته تاسفبرانگیز است که چنین اقلیمی با آن عقبه فرهنگی و تاریخ درخشان تهی از بلاگر کتاب است. البته برخی از چهرههای ادبی و اشخاص معمولی گهگاهی در صفحات شخصی خود کتاب یا کتابهایی را بهصورت موردی معرفی و تبلیغ میکنند اما این حرکت هم موقتی است و تداوم ندارد.
طبیعتاً در عصری که پلتفرم اینستاگرام نبض زندگی مردم را در دست گرفته و با ظرفیتهای متنوعی که در اختیار دارد، بر نوع نگاه، نگرش و سبک زندگی آنها تأثیر گذاشته است، شاهد نوعی بازنمایی زندگی نمادین و تجملاتی در این فضا هستیم. زندگیهایی که بر مبنای مدرنیته و تجملگرایی در این فضا دائم تبلیغ میشوند و خواسته و ناخواسته مردم را به سمت این سبک سوق دادهاند؛ سبکی که مصرفگرایی و ظواهر در آن حرف اول را میزند. درگیر شدن ذهن مخاطبان این پلتفرم بهویژه زنان و دختران جوان موجب شده که آنها کمکم از هویت و ماهیت اصلی زندگی فاصله گرفته و تن به انتخابها و سلیقههایی بدهند که شکیل و البته بسیار پرهزینه هستند.
این در حالی است که بافتار زندگی ایرانیها پیش از مملو از رنگهای شاد و چیدمانی چشمنواز و پر از روح بود. البته این بدان معنا نیست که سبک زندگی ایرانیهای امروزی عاری از روح و طراوت باشد، بلکه مقصود است که سبک دیکتهشده به کاربران اینستاگرام، سبک نو و متفاوتی با سبک زندگی ایرانی است. در این سبک همسازی زیست ایرانیها را با دیگر سرزمینها میبینیم که نمایههای فرهنگ ایرانی در آن فروغ کمی دارد. حال در این نوشتار به خوب یا بد بودن این نوع سبک زندگی کاری نداریم، بلکه روی سخن به سمت نمود کمرنگ کتاب در این نوع سبک است. البته دکورهای آنچنانی و کتابخانههای اعیانی در بیشتر دکورهای خانههای به نمایش گذاشته شده، مشاهده میشود اما همانطور که اشاره شد در این سبک و تبلیغات، کتاب حضور نمادین و دکورگونه دارد که روشنفکری صاحبان یا طراحان آن خانهها را به رخ بکشد.
کمتر دیده شده که در تبلیغات اینچنین، بخشی یا پارهای از کتاب خوانده یا معرفی شود که البته این مهم متاثر از گرایش تداومیافته ایرانیها به فرهنگ شفاهی و نادیدهانگاری گفتمان مکتوب در جامعه است. بیشک اگر گفتمان مکتوب شکل میگرفت و کتاب بهعنوان ابزار اصلی آن جایگاه حقیقی خود را در میان خانوادهها، زنان و جوانان و نوجوانان پیدا میکرد، چه بسا امروز با تعداد قابلتوجهی از بلاگرهای کتاب مواجه میشدیم که خورندههای ژرفنگر آن هستند تا کتابخوانهای سطحینگر.
بدیهی است برای ترویج کتاب در دنیای مجازی، بلاگرها میتوانند به شکل مؤثری نقشآفرینی کنند اما قطعاً این افراد برای حفظ موجودیت خود در این دنیای ساخته بشر، نیاز به فالوورها (طرفداران) ثابت و بیشتری دارند تا بتوانند به کسب و کار مجازی خود بیشتر از قبل رونق بدهند، از اینرو، آنها با توجه به نیاز و سلیقه جامعه هدف خود به محتواسازی و تبلیغات در این فضا میپردازند. بنابراین آنها موضوعات و حوزههایی را برای تبلیغ و معرفی برمیگزینند که استقبال بیشتری از آنها میشود. طبیعی است با توجه به کمفروغ بودن کتاب در جامعه ایران بهویژه بوشهر، آنها ریسک فعالیت در این حوزه را نمیکنند، چون فالوور چندانی خواهند داشت و نه درآمد آنچنانی را عائد آنها خواهد کرد. قطعاً آنها که با دید مادی و درآمدزایی به این عرصه ورود کردهاند، هرگز گذرشان به تبلیغ کتاب نمیخورد و به سمت تبلیغ سالنهای زیبایی، جراحیهای پلاستیک، فستفودها و رستورانهای آنچنانی، فروشگاههای خانگی و … میروند تا ضمن معرفی محصولات و خدمات ظاهرساز و زیباگرا، درآمدی هم داشته باشند.
البته در این میان، برخی بهعنوان بلاگر کتاب هم فعالیت میکنند که به بلاگرهای زرد شناخته میشوند. این بلاگرها نیز با نگاه اقتصادی و دریافت هزینههای چشمگیر به معرفی برخی از کارهای ضعیف و پکیجهای آموزشی میپردازند که این تلاشهای مذبوحانه و خوش خط و خال آنها به جای اینکه کتاب را در جامعه فراگیر کند، به انزوای آن بیشتر دامن میزند، چون محتواها و کتابهای معرفیشده، چنان سخیف و کممایه با نثرهای آبکی است که مخاطب تازهخوان را از کتاب و کتابخواندن بیزار میکند.
با همه اینها، اما در این میان، بلاگرهایی نیز هستند که هرچند تعدادشان اندک است ولی دغدغه کتابخواندن و آگاه شدن را دارند و بهجای ترویج ظاهرگرایی و مصرفگرایی بهدنبال گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی با معرفی کتابهای خوب و باکیفیت هستند تا جامعه را به زیبایی خواندن، شنیدن و اندیشیدن عمیق در موضوعات مختلف و دسترسی به تجربیات زیسته افراد و ملتهای دیگر ترغیب کنند. بیشک این افراد در دنیای متورم امروزی جهادگران کتاب هستند که تلاش میکنند مخاطبان را از توهم زیبایی و همهچیزدانی به سمت همتورزی و خردگرایی و هویتیابی سوق دهند.
نظر شما