سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نوروز امسال با ایام ماه مبارک رمضان مصادف شده است؛ ماهی که سراسر یادآور ارزشمندترین کتاب تاریخ بشریت است. قرآن کریم با ماهیت و تمام ابعاد ماه رمضان گره خورده و عجین شده است؛ اما همه ابعاد این کتاب بزرگ، مناسب سن کودک یا نوجوان نیست و بهتر است متناسب با سن آنها مسائل و مباحث قرآنی مطرح شود.
فکر میکنید بهترین و مناسبتترین بخش قرآن کریم برای کودکان و نوجوانان چیست؟ بله، قصههای قرآنی. البته هر قصهای هم کاملاً مناسب با این سنین نیست؛ ولی میتوان قصهها را در فرم و محتوایی که مناسبسازی شده باشد به کودکان و نوجوانان ارائه داد.
حالا که ماه مبارک رمضان فرا رسیده، دوباره فرصتی ایجاد شده که از قصههای قرآنی بگوییم تا کودکان و نوجوانان در داستانهای قرآن کریم تأمل داشته باشند؛ کتابی سرشار از قصه که راوی آن، بزرگترین قصهگوی جهان است: خداوند دانا.
در پرونده «نوروز با قصههای قرآن» به سراغ برخی از مؤلفان ادبیات دینی کودک و نوجوان رفتهایم و با آنها درباره آشناییشان با قرآن کریم، قصههای قرآنی و چگونگی بیان این قصهها برای کودکان و نوجوانان امروز گفتوگو کردهایم. اولین مطلب از این پرونده گفتوگو با سیدمحمد مهاجرانی است که نامی آشنا برای اهالی ادبیات کودک و نوجوان کشور است. او شاعر و نویسنده حوزه کودک و نوجوان است و آثار متعددی هم در کارنامه فعالیت خود دارد. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- آقای مهاجرانی به خاطر دارید اولینباری که با کتاب قرآن کریم آشنا شدید چه زمانی و به چه صورتی بود؟
من در دوران اول راهنمایی برای اولینبار با قرآن کریم آشنا شدم. دبیری داشتیم به نام آقای افتخارزاده که به یاد دارم یکی از آیات قرآن کریم را سر کلاس برایمان خواند و بعداً متوجه شدم که آیهای از سوره مبارکه اعراب بوده است. در این آیه خداوند خیلی زیبا درباره گروهی میگوید که این گروه دل دارند اما درک و فهم ندارند. چشم دارند اما نمیبینند. گوش دارند اما نمیشوند. درواقع خداوند میخواهد در این آیه انسانهایی را که از این همه نعمت استفاده درست نمیکنند و به گمراهی کشیده میشوند و یک زندگی حیوانی دارند، سرزنش کند. نوع قرائت دبیر ما و آیهای که انتخاب کرده بود تأثیر بسیار زیادی روی شخص من داشت. از همان زمان متوجه شدم که آیات قرآن کریم تا چه اندازه تأثیرگذار هستند و اگر با دقت خوانده و معنا شوند، میتوانند در زندگی و جهتگیریهای ما تأثیر زیادی داشته باشند.
- قرآن کریم پر از قصه است و با قاطعیت میتوان گفت که خداوند، بزرگترین قصهگوی جهان است. شما چه نظری درباره قصههای قرآنی دارید؟
اگر بخواهیم ویژگیهای داستانهای قرآن کریم را فهرست کنیم قطعاً بسیار زیاد هستند؛ اما در این میان چند ویژگی شاخص این است که به آنها اشاره میکنم. داستانهای قرآن کریم بسیار ساده و روان بیان شدهاند و ما در قصههای قرآنی پیچیدگی برخی از داستانهای امروزی را نداریم. ویژگی دوم اینکه تعداد شخصیتها محدود است و همین مسئله کمک میکند تا فهم داستان برای مخاطب راحتتر باشد. نکته سوم اینکه داستانها آغاز و پایان جالبی دارند و انسجام داستانی کاملاً روشن است. ویژگی چهارم اینکه داستانهایی سرشار از عبرت و پیام هستند و اینگونه نیست که مخاطب صرفاً متنی را بخواند و در پایان چیزی عاید او نشود. ویژگی پنجم اینکه داستانهای قرآنی جهانشمول هستند و مردم در هر کجای جهان میتوانند به راحتی با این داستانها ارتباط برقرار کنند. نکته دیگر اینکه عناصر داستانی مانند صحنهپردازی، شخصیتپردازی، فراز و نشیب داستانی، گفتوگوی میان شخصیتها و گرههای داستانی به خوبی در این داستانها رعایت شده و مناسب فهم مخاطب هستند.
- آیا در کودکی یا نوجوانی قصههای قرآنی خواندهاید یا شنیدهاید؟ چه احساس و فکری درباره آن قصهها داشتید؟
بله. سال ۵۷ که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید مساجد خیلی از محلهها پر از کتابهای داستان و شعر بودند و فعالان فرهنگی نیز بسیار تلاش میکردند تا کودکان انقلاب را با حقایق و معارف دینی آشنا کنند. من نیز به دلیل اشتیاق و علاقهای که به کتاب داشتم در همان زمان در دو تا از کتابخانههای مساجد محلمان عضو شدم. برخی از کتابهایی که من امانت میگرفتم داستانهای پیامبران الهی بودند. به یاد دارم که در آن زمان داستان حضرت ابراهیم (ع) را خواندم و بسیار برایم جالب بود. شکرخدا از کودکی با داستانهای قرآنی مأنوس بودم.
- ماندگارترین قصه قرآنی که شنیدید چه بوده است؟ چرا آن قصه برایتان جالبتر از بقیه بوده؟
به عقیده من شاید بتوان گفت که داستان حضرت یوسف (ع) یکی از ماندگارترین داستانهای قرآنی است. ویژگی اصلی این داستان این است که به صورت منسجم روایت شده است؛ برخلاف سایر داستانهای قرآن کریم که به شکل پراکنده در این کتاب آسمانی آمده است. به طور مثال بخشهای مختلف داستان حضرت موسی (ع) در سورههای مختلف و به شکلهای مختلف نقل شده است: مانند دیدارش با فرعون، اتفاقاتی که در کنار بردارش هارون رخ داد، ماجرای او با جادوگران، شکافتن روز نیل و…. داستان حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسی (ع) نیز به همین شکل به صورت پراکنده در سورههای مختلف روایت شده است؛ اما داستان حضرت یوسف (ع) از ابتدا تا انتها در سوره یوسف بیان شده است. از این جهت داستان ماندگاری است و فصل به فصل و صحنه به صحنه این داستان، سرشار از نکته و عبرت و پیام است. بسیار داستان ارزشمندی است و هم از جهت یادگیری محتوای داستان و هم عبرت گرفتن و هم شیوه داستانگویی و نویسندگی میتواند به مخاطب کمک کند و برایش آموزنده باشد.
- به نظر شما قصه سرنوشت پیامبران و مردمی را که در قرآن روایت شده است چطور باید به کودکان و نوجوانان امروز انتقال دهیم؟ آیا باید فرم را عوض کرد یا محتوا را امروزیتر کرد؟
ما باید در کنار بیان داستانهای قرآنی برای کودکان و نوجوانان به ماجراهای امروزی هم اشاره کنیم. مثلاً در داستان حضرت موسی و فرعون ظلم و ستم فرعون نسبتبه مردم زمانه خودش و زیادهخواهیهای او نقل شده است. این موضوع را میتوان با مصداقهای امروزی استکبار و استعمار روایت کرد و فرعونهای زمان را به کودکان و نوجوانان معرفی کرد. از طرفی میتوان شیوه مبارزه حضرت موسی با فرعون را امروزه معرفی کنیم تا یاد بگیریم که چگونه میتوان در این زمینه مبارزه کرد. مثلاً در داستان حضرت یوسف در کنار سوءاستفاده و بیاحترامی زلیخا به حضرت یوسف و کینه و حسادت و ماجراهای دیگر، باید نمونههای امروزی را نیز برای کودک و نوجوان روایت کنیم. مثلاً بگوییم که چه ظلمهایی به کودکان میشود یا تعریف کنیم که چه اتحاد و برادریهایی بوده و بعد دچار مشکل شدهاند و اینکه چه کاری کنیم تا این تفرقه و کینه از بین برود و مجدد به دوستی تبدیل شود. یکی از راههای امروزیکردن داستان همین است که در کنار بیان داستانهای قرآنی، مشابههای امروزی آن را نیز برای کودکان و نوجوانان تعریف کنیم.
- از میان آثار تألیفی امروز کشورمان، چه اثر داستانیقرآنیای را برای مطالعه کودکان یا نوجوانان در نوروز قرآنی ۱۴۰۳، پیشنهاد میکنید؟
برای گروه سنی نوجوان کتاب «راه و چاه» را توصیه میکنم که شامل داستانهای قرآنی است که شهرام شفیعی نوشته و نشر طلایی منتشر کرده است. این کتاب هم از نظر داستانپردازی و زیبایی متن و هم از جهت صفحهآرایی و تصویرسازی و شیوه چاپ بسیار زیبا است. برای گروه سنی کودک نیز مجموعهداستانهای ۶ جلدی قرآنی نشر بُراق شهر قم را توصیه میکنم که مؤلف آن یک شخص لبنانی است. این کتاب در اصل به زبان عربی است و من این کتاب را به فارسی ترجمه کردهام. به دلیل اینکه من مترجم این کتاب بودم آن را توصیه نمیکنم؛ بلکه اصل این کتاب بسیار خوب است و نویسنده توانسته با حفظ اصالت قرآنی و بدون هیچگونه تصرف و با زبانی ساده و کوتاه، داستانهای قرآن کریم را برای کودکان روایت کند.
نظر شما