به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ جلد دوم کتاب «دُرّاب» شامل ۳۵ قطعه براساس فرم و تکنیک کانُن است که نوعی از ایمیتاسیون یا تقلید محسوب میشود.
واژۀ «کانُن» در آهنگسازی بهمعنای تقلید و تکرار ملودی اولیه با فاصلۀ زمانی مشخص و یکی از مفیدترین ابزارها در ارتقاء تکنیک آهنگسازی است.
قطعات این مجموعه در سه بخش به نگارش درآمده است: بخش اول شامل دستگاه شور و متعلقات آن، شامل دشتی و بیات ترک و دستگاه نوا، بخش دوم دستگاه ماهور و بخش سوم شامل دستگاه همایون و اصفهان است که به صورت تعدیل شده یا تامپره اجرا میشود.
اکثر این قطعات برپایۀ تکنیکِ strict canon نوشته شده که به صورت تقلید و تکرار دقیق ملودی اولیه است و با فاصلۀ یک ضرب یا یک یا دو میزان در دست دیگر (راست یا چپ) در اُکتاو زیرتر یا بمتر تکرار میشود. در برخی قطعات دیگر تقلید و تکرار به فاصلۀ سوم، چهارم یا پنجم نسبت به ملودی اولیه صورت گرفته است که اصطلاحاً به آن کانُن سوم، چهارم یا پنجم میگویند.
همچنین در آهنگسازی قطعات این مجموعه از الگوهای مختلف و متنوع ریتمیک در قالب میزانهای ساده، ترکیبی و لنگ استفاده شده است.
مولف در مقدمه این کتاب نوشته است:
«جلد دوم کتاب دُرّاب، تمرینهای ایمیتاسیون برای سنتور، مجموعهای است شامل سیوپنج قطعه براساس تکنیک و فرم کانُن که نوعی از ایمیتاسیون یا تقلید محسوب میشود. واژۀ «کانُن» به معنای قاعده و قانون است و در آهنگسازی بهمعنای تقلید و تکرار ملودی اولیه. در یک قطعه کانُن ملودیِ مقلّد میتواند در دو، سه یا چهار صدا نوشته و اجرا شود و هر صدا با فاصله زمانی مشخص (یک ضرب، یک یا چند میزان) از صدای دیگر ملودی اصلی را دنبال میکند. این فرم در قرن سیزدهم میلادی در انگلستان شکل گرفت و تا دورۀ باروک (قرن هجدهم میلادی) در اروپا به عنوان یکی از تکنیکهای پلیفونیک در آهنگسازی متداول بوده است. در دوره رُنسانس (قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی) کانُن از مهمترین فرمهای آهنگسازی بوده و بسیاری از آهنگسازان بزرگ مانند ژوسکن دِپرِه، اورلاند دِلاسوس و پالسترینا از این فرم در ساخت قطعات کلیسایی استفاده میکردهاند. همچنین در دورۀ باروک آهنگسازان برجستهای چون یوهان پِچِلبِل، یوهان سباستیَن باخ و کلودیو مونتهوردی از تکنیک کانُن در ساختار موسیقی خود بهره میبردهاند. در قرن بیستم نیز آهنگسازان بزرگی مانند آرنولد شونبرگ، آنتون وِبِرن و پاول هیندمیث با بهرهگیری از این تکنیک قطعاتی ساخته و اجرا کردهاند. رایجترین فرمهای کانُن عبارتاند از: تکرار و تقلید محض از ملودی اصلی در حالت اونیسون یا اُکتاو، تقلید با تغییرات کوچک در ملودی مقلّد، مانند تبدیل فاصلۀ سوم بزرگ در ملودی اصلی به فاصله سوم کوچک در ملودی مقلّد، تقلید به صورت غیر همصدا (تقلید ملودی اولیه یا اصلی در فواصل دیگر، مانند فاصله سوم، چهارم یا پنجم) و کانُن مضاعف که شامل کانُن با دو تِم همزمان است.
در آهنگسازیِ قطعاتِ این مجموعه از الگوهای مختلف و متنوع ریتمیک در قالب میزانهای ساده، ترکیبی و لنگ استفاده شده است. همچنین برای تقویت تکنیک نوازندگی و نیز ایجاد تنوع در رنگآمیزی قطعاتْ نقش ملودی اولیه یا آغازین در بعضی از قطعات به دست راست سپرده شده است و دست چپ نقش مقلّد را ایفا میکند که البته بهطور متداول در قطعات دوصدایی و کُنترپوانتیک برای سنتورْ آهنگسازان و نوازندگان این ساز ترجیحاً ملودی اصلی را با دست چپ (یک اُکتاو زیرتر یا بیشتر) و ملودی همراهیکننده را در دست راست (یک اُکتاو بمتر یا کمتر) درنظر میگیرند.
فرم کانُن یکی از مفیدترین ابزارها در ارتقاء تکنیک آهنگسازی است. آهنگساز برای نوشتن قطعات برپایۀ این فرم باید به هارمونی خطوط توجه زیادی داشته باشد، بهاینصورت که میبایست در پردازش ملودی اصلی دقت کند تا هارمونی ایجادشده بین صداها تا حدّ امکان براساس فواصل مطبوع مانند فاصلۀ سوم کوچک یا بزرگ، چهارم یا پنجم درست، ششم کوچک یا بزرگ و هشتم درست باشد. البته در گامهای موسیقی ایرانی، بهدلیل نقش ربعپردهها در ایجاد هارمونی و آکوردهای مطبوع، متناسب با ساختار گامها، فواصل دیگری از جمله فاصله سوم نیمبزرگ (مانند فا تا لاکُرُن) یا ششم نیمبزرگ (مانند میکُرُن تا دو) نیز به موارد فوق افزوده میشوند.
جلد دوم کتاب «دُرّاب» به نگارش و اجرای سورنا صفاتی توسط انتشارات خُنیاگر با تیراژ ۵۰۰ نسخه و با قیمت ۸۰ هزار تومان به بازار کتاب ارائه شده است.
نظر شما