به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «جز حکایت دوست»، به قلم سید مهدی شجاعی به تازگی توسط انتشارات نیستان هنر چاپ و روانه بازار کتاب شده است. این کتاب که سومین مجلد از مجموعۀ حماسه سجادیه است، مشتمل بر چهل فصل است و همچون دو مجلد پیشین به واکاوی، روایت و تحلیل وقایع تاریخی دوران حیات پر برکت امام چهارم شیعیان، حضرت علی ابن الحسین ابن علی (ع)، و سیره آن امام میپردازد.
آنچه درباره این مجموعه خواندنی بهشدت جلب توجه میکند سهل و ممتنع بودن کار نویسنده است. سید مهدی شجاعی کوشیده است با وفاداری تمام به نص صریح تاریخ، روایتی دیگر از زندگی و سیره امام سجاد (ع) در دسترس مخاطبان قرار دهد، روایتی که در عین بیانی روان و شیوا به بسیاری از ابهامات تاریخی پیرامون آن امام و دوران حیات ایشان پاسخ میدهد.
بر کسی پوشیده نیست که به فاصله کوتاهی پس از واقعه کربلا فجایعی در بلاد اسلام رخ داد که ننگ و رسوایی آن برگهای تاریخ را سیاه کرد. ولی اینکه این فجایع چرا و چگونه به وقوع پیوستند به آسیبشناسی جدی و تحلیل اندیشمندانه احتیاج دارد و اینجاست که اهمیت کار شجاعی مشخص میشود. او در این مجموعه تنها راوی صرف تاریخ نیست. داستان گوی صرف هم نیست، بلکه تلاش میکند در قالب روایت داستانی که تماماً مستند به مستندات تاریخی معتبر است، پرده از رازهایی بردارد که دانستن آنها برای صاحبان خرد لازم و ضروری است.
کتاب اول از این مجموعه، با عنوان «تویی به جای همه»، با گریز مکرر به واقعه کربلا، خواننده را با کاروان اسرا همراه میکند تا بازگشت امام سجاد (ع) به مدینه و سپس هجرت از مدینه و سکونت در غربت بیابان. کتاب دوم با عنوان «اگر غم لشکر انگیزد»، به واقعه حره می پردازد و آنچه در مدینه گذشت و کتاب سوم در پس روایت وقایعی که کمی پیش از مرگ یزید در مکه اتفاق افتاد، خواننده را هر چه بیشتر با اسلام و حکومت اموی آشنا میسازد.
شجاعی به عنوان یکی از بنیانگذاران ادبیات آیینی در ایران، سابقه درخشانی در خلق این دست از آثار دارد. او نسلهایی از جامعه ایران را با معارف اهل بیت آشنا نموده است. با اینهمه، مجموعه حماسه سجادیه به گواه اثر گویی رسالتی دیگر هم برای خود قائل است: روشنگری.
اما این تنها رسالت این اثر نیست. عشق شجاعی به اهل بیت و امام سجاد (ع) که در جای جای اثر خواسته یا ناخواسته، از پرده برون میافتد، بیسبب نیست. کرامات امام هر قلب سلیمی را بیقرار میکند، کراماتی که بسیاری از آنها تا به حال ناگفته و مغفول مانده بودند و حال در بستر روایت نویسنده بیان شدهاند. کراماتی که مخاطب را وادار میکنند بیاختیار خطاب به علیابنالحسین بگوید: چقدر من شما را دوست دارم!
نکته مهم دیگر درباره این مجموعه خواندنی نثر شیرین و خوشخوان آن است. نویسنده با چیره دستی تمام، به مدد استفاده از راویان متعدد در هر فصل پرده میگرداند و قلم را به نوعی دیگر به چرخش درمیآورد. او حتی از آوردن اصطلاحات روز هم ابایی ندارد و این لطیفه حلاوتی دیگر به کار میبخشد. مثلاً در همین کتاب سوم جایی از زبان شیطان چنین میخوانیم: «من حتی به مخیلهام هم خطور نمیکرد که ممکن است سجاد ناگهان از دور با ریموت کنترل، مسیر بازی و جای برنده و بازنده را عوض کند… اینکه ناگهان از دعا و نیایش و مناجات، خروجی لژستیکی و پدافندی و عملیات نظامی در بیاورد، انصافاً غیرمنتظره بود.»
خوب است از طرح جلد این مجموعه هم بیاعتنا نگذریم. در جلد نخست، تک درختی بر جلد خودنمایی میکند. در جلد دوم درختانی کوچکتر حول این درخت ظاهر میشوند و در کتاب سوم تعداد این درختان پیرامونی بیشتر بیشتر میشود.
نظر شما