سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): رمان «سفر به آتش» نوشته مریم مطهری راد که در بیست و یکمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس، در گروه ادبیات و بخش داستان بلند و رمان به عنوان اثر شایسته تقدیر انتخاب شد، رمانی درباره نسل بعد از جنگ است. داستان آنهایی که جنگ را مستقیم تجربه نکردند، اما چیزی تلخ از جنس خشم و نفرت از آن حادثه بزرگ، برایشان به میراث ماند. قصه با محوریت جوانی به اسم ارسلان پیش میرود که پدرش را در جنگ از دست داده و عراقیها را برای این فقدانی که مجبور به تحملش شده، مقصر میبیند و از آنان سخت بیزار است. از قضای روزگار، در محل کارش با جوانی عراقی به اسم الیاس همکار میشود و در دوره این همکاری، مدام موقعیتهایی ناخواسته سر راهش قرار میگیرد.
میخوانیم: «وقتی به این فکر میکرد که فلش را از الیاس دزدیده، از خودش میترسید. کنجکاوی امانش را بریده بود. احساس کرده بود برداشتن فلش بهتر از خیالپردازی است. اینکه دائم تصور کند چیزی مربوط به مهتاب در آن فلش لعنتی است تمام انرژیاش را خالی میکرد. این همان فلشی بود که دائم بین مهتاب و الیاس دست به دست میشد. فقط همین نبود؛ الیاس در هر فرصتی که گیر میآورد سر میز مهتاب بود و مشغول گپوگفت بیخود! معلوم نبود چه توی سرش میگذشت. همه سرگرمیاش هم توی این فلش بود. هر بار ارسلان وارد اتاق ترجمه میشد، الیاس یا فلش را از جایش میکشید، یا صفحه مانیتور را میچرخاند. دزدیدن فلش خیلی زمان برد. باید منتظر رفتن مترجم پیر میشد و بعد صبر میکرد وقت شورای تیتر برسد. هر روز عصر، همان موقعها، اعضای شورای تیتر که پنج یا شش نفر شامل دبیر سرویس یا گاهی خبرنگاران کارکشته بودند دور میز وسط تحریریه جمع میشدند و سر اینکه کدام تیتر اول بیاید و کدامها گوشواره صفحه را پر کند یا اصلاً تیتر یک را چطور بنویسند باهم چانه میزدند. الیاس هم به عنوان دبیر سرویس عربی میآمد پشت میز، سمت راست سفیری مینشست و گاهی کارش با او به پچپچ میکشید.»
«سفر به آتش» رمانی ۲۳۶ صفحهای از نشر معارف است. مطهری راد در این داستان، از دو نوع احساسات، یکی آنهایی که در اعماق قلب انسان پنهان است و معمولاً به چشم نمیآید و دیگری آنهایی که مدام تحریک و برانگیخته میشوند صحبت میکند. اینکه هر دو نوع احساسات، بر کنش و واکنشهای انسانها تأثیر میگذارد و رفتار او را در شرایط مختلف شکل میدهد. همچنین مسألهاش – یا به تعبیر دیگر، یکی از مسائلش - مجموعهای از دغدغهها و چالشهای انسان امروزی است؛ گرفتاری در موقعیتهای ناخواسته، جدال همیشگی با سرنوشت و بازیهای بیپایان تقدیر، و کوشش برای ساختن زندگی زیر سایه سنگین تاریخ. نویسنده به جنگ – به مفهوم درگیری بزرگ خونینی که جان انسانها را میگیرد و زندگیهای بسیاری را تباه میکند - معترض است، اما معنی دفاع مشروع را خوب میفهمد و ضرورت آن را نیز میپذیرد. میداند که گاهی انتخابی جز جنگ وجود ندارد.
نظر شما