سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - علیالله سلیمی، نویسنده و روزنامهنگار: حکایتها و روایتهای کهن همواره یکی از منابع اصلی راویان و کاتبان متنهای جدید بوده و هست و بسیاری از نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان برای بهرهمندی از جاذبههای روایات کهن به سراغ این متنها میروند و داستانها و متنهای جدید خود را با نگاهی به آن آثار خلق میکنند. یکی از این نویسندگان، محمد بکایی از نویسندگان فعال در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است که در کتاب «مردی از بهشت»، سه داستان بر اساس سه روایت به یادگارمانده از اطرافیان پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) را بازآفرینی و تألیف کرده که هر یک، گوشهای از سلوک رفتاری و جاذبه شخصیت پیامبر اسلام را روایت میکند.
در داستان اول کتاب با عنوان «مردی از بهشت» که عنوان کتاب هم از آن برگرفته شده، سرگذشت مردی به نام عبدالله روایت میشود که در مسجدی در شهر مدینه که پیامبر اسلام (ص) هم در آن حضور دارد، از آن حضرت فرمایشی میشنود که نوید میدهد: «حالا از میان این راه، مردی از اهل بهشت بر شما وارد خواهد شد!». عبدالله کنجکاوِ این فرمایش رسول خدا (ص) میشود و مردی را که وارد مسجد میشود زیرنظر میگیرد؛ اما ویژگی و رفتاری متفاوت در او نمیبیند. برای غلبه بر کنجکاوی خود، مرد را در بیرون از مسجد دنبال میکند و با معرفی خود به عنوان غریبهای در شهر، سه شبانهروز مهمان آن مرد میشود و در این مدت هم همه رفتار و حرکات مرد را زیرنظر میگیرد؛ اما باز هم مورد متفاوتی در رفتار و کردار آن مرد نمیبیند.
بنابراین، نیت مخفیانه خود را آشکار میکند و آنچه را در دل دارد برای مرد میگوید. پاسخ ساده اما تأملبرانگیز مرد، عبدالله را با حقیقت نهفته در شخصیت مرد مواجه و دچار بازاندیشی در تفکرات پیشین خود میکند. وقتی عبدالله از آن مرد میپرسد تو چه کردهای که پیامبر اسلام (ص) آنگونه به نیکی از شما یاد میکند، مرد میگوید: «هیچ نکردهام، جز آنچه که در این سه روز دیدی!» عبدالله که هنوز پاسخ قانعکننده و دلخواه خود را نیافته، اصرار میکند و مرد اینبار میگوید: «هیچ، مگر همان که دیدی و یک چیز دیگر…» و آن یک چیز دیگر، عبدالله را بیتابِ شنیدن راز محبوبیت مرد در نظر پیامبر اسلام (ص) میکند. مرد میگوید: «اینکه هیچوقت به هیچ مسلمانی حسادت نکردهام و نمیکنم. هیچگاه از خیری که خدا به آنها عنایت کرده است ناراحت نشدهام و از هیچکدامشان کینهای در دل ندارم.».
عبدالله با شنیدن این جملات از زبان مرد با خود میگوید: و این چیزی است که هر کس طاقتش را ندارد. داستان در ظاهر با این رازگشایی از زبان مردی که پیامبر اسلام (ص) او را «مردی از بهشت» نامیده بود به پایان میرسد؛ اما عملاً در ذهن مخاطبان همچنان تداوم پیدا میکند و خواننده به آن فرمایش رسول خدا (ص) فکر میکند که چگونه میشود با رعایت برخی نکات اخلاقی و انسانی، مردی از بهشت بود و در عین حال، ساده و با آرامش خیال زندگی کرد.
داستان دوم کتاب با عنوان «نخستین تلاوت»، به رفتار محبتآمیز پیامبر اسلام (ص) با فرودستان جامعه میپردازد. عبدالله بن مسعود، زمانی که چوپان و غلامِ «عقبه بن ابیمعیط» بوده، کرامتی از پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) دیده که نگاهش به زندگی تغییر کرده است. او حاضر میشود مقابل کعبه بایستد و در برابر بزرگان قریش قرآن بخواند. عبدالله بن مسعود بعد از عمل شجاعانه به این تصمیم، از سوی بزرگان قریش تنبیه میشود و کتک میخورد؛ اما در دلش خرسند است که تحولی در زندگیاش ایجاد شده و حس رهایی و آزادگی خود را مدیون پیامبر اسلام (ص) میداند.
داستان سوم کتاب با عنوان «صندوق رهایی» هم درباره مردی به نام صهیب است که زمانی «برده» بوده؛ اما سرانجام طعم رهایی را چشیده، تجارت کرده و حالا که در مقام یکی از تاجران شهر مکه، احساس غربت میکند، میخواهد به دیار یثرب و نزد رسول خدا (ص) برود. مردان قریشی مانع تصمیم او میشوند؛ اما صهیب با بخشیدن اموالش به سمت یثرب حرکت میکند.
داستانهای کتاب حاضر، گوشههایی از تاریخ صدر اسلام را به زبان ساده و دلنشین برای مخاطبان امروزی کودک و نوجوان روایت میکند. کتاب «مردی از بهشت» نوشته محمد بکایی با تصویرگری حسین یوزباشی، در ۵۲ صفحه و شمارگان دو هزار نسخه از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ و منتشر شده است.