محمودینیا در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، با بیان اینکه بخشهایی از کتاب «حالا میتوانی از چشمهایم مروارید صید کنی» تلاش دوران پس از فارغ التحصیلی دانشگاه است، اظهار کرد: این کتاب توسط انتشارات موسسه فرهنگی هنری فصل سپید زمستان، شامل اشعار سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۲ در قالب سپید منتشر شده است.
محمودی نیا افزود: در این مجموعه تلاش کردم به موضوعات مختلفی چون: جنگ، کودکان جنگ، محیط زیست و برخی معضلات اجتماعی در اشعارم بپردازم.
وی با مرور بر علاقهمندی خود در حوزه شعر اینگونه توضیح میدهد: قبل از اینکه اشعار فروغ و شاملو را بخوانم اولین بار صدایشان را شنیدم و از طریق صدا به شناخت آنها رسیدم و سپس کتابهای این دو شاعر را خریدم و با دیوانهایشان زندگی کردم.
وی ادامه داد: در تابستان سال ۱۳۷۹ وارد انجمن شعر اهواز شدم و از محضرپیشکسوتان در عرصۀ شعر و ادبیات بهره بردم. مرحوم استاد «عبدالرضا قناد دزفولی» با چاپ اشعارم در روزنامهها مشوق من در آن دوران بود. و همچنین پیشنهادها و توصیههای ارزنده دکتر داود رضا کاظمی تاثیر بسزایی در شکل گیری و پختگی اشعارم داشت.
این شاعر خوزستانی با تأکید بر اینکه در دوران پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه اشعاری با سبک و سیاق خاص خود میسروده است، عنوان کرد: شعر در من میجوشید اما به مرور کوشیدم علاوه بر جنبه جوششی از بن مایههای کوششی نیز بهرهمند شوم و در همین راستا زمینه مطالعاتم را بیشتر کردم.
وی معتقد است: شعر به مثابه هنر از جنبه حسی و ادراکی برخوردار است و افزون بر نوشتن و خواندن آن، باید با شعر زندگی کرد و زیست شاعرانه داشت و قبل از هر چیز به مطالعه زندگی پرداخت. و به شخصه مسیری را انتخاب کردم که بی بازگشت است و هر چه جلوتر میروم بیشتر مجذوبش میشوم.
نظر شما