سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمود افشاری سمیرمی: یکی میخواند و دیگری با آخرین واژه بیت قبلی، شاعرانه و آهنگین پاسخ میدهد و تماشاگران و بینندگانی که زیر لب و روی لب میکوشند با قاب تلویزیون همراهی کنند.
اوایل دهه هفتاد بود که برنامه مشاعره از شبکه یک تلویزیون پخش میشد و بعدها همین برنامه با عنوان «پرنیان هفترنگ» روی آنتن شبکه دو رفت.
شاعران و غیرشاعران شعربلد شعر میخواندند و پاسخ یکدیگر را با شعر و شاعری میدادند. مخاطبان این برنامه هم علاوه بر ادیبان و ادبی دوستان، از اهالی ادبیات و شاعران هم بودند و از شعرخوانیها در قالب یک رقابت ادبی لذت میبردند.
نقطه و نکته اشتراکی اکثر مشاعرهها هم اشعاری بود که بیشتر تکرار میشدند.
توانا بود هر که دانا بود / زِ دانش دل پیر برنا بود
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
در هوایت بیقرارم روز و شب / سر ز کویت برندارم روز و شب
بشنو از نی چون حکایت میکند / از جداییها شکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند / در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
معصومه اصفهانیها اصفهانی است و همچون دیگر اصفهانیها که لهجهای شیرین دارند، دستی در هنر شعر و شاعری و نوشتن دارد و کتابی از اشعار شاعران مشهور ایران زمین در ۲۶۸ صفحه به ترتیب الفبایی گرد آورده تا علاقهمندان مشاعره با حفظ و استفاده از این سرودهها بتوانند شعر بخوانند و با هم رقابت کنند.
آغاز با ابتهاج
سر آغاز کتاب «رنگینکمان شعر» با حرف «آ» و دوبیتی از هوشنگ ابتهاج اینچنین است:
آزادگی آموز که مردان شرف مرد / در جلوه حسن و هنر و جاه ندیدند
آن بانگ بلند صبحگاهی / وین زمزمه شبانه از توست
بدیع و بهار و شهریار، میهمان «رنگینکمان شعر»
علیرضا بدیع شاعری است که با تکبیتی دیگر در این کتاب به میدان مشاعره آمده و تلاوت قرآن را به زیبایی تصویر کرده است.
آیات تو را بر طبق سینه گذارم / رحلی شوم و حافظ قرآن تو باشم
محمدتقی یا همان ملکالشعرای مشهدی بهار، شاعری است شناخته شده و اشعار و ابیاتی چند از او نیز در این کتاب درج شده است.
آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک / فکر ویران شدن خانه صیاد کنید
سرودهای که در ادامه میخوانید، از شاعری است که دلش سوخته و عشقش بر باد رفته است. شهریار را میگویم که سالها در آتش عشقی که نصیبش نشد، بسوخت و سالهای سال عاشقانههایی عرفانی سرود.
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران / رفتم از پیش تو لیکن عقب سر نگران
یا تکبیتی معروف که زندگی و جوانی را به زیبایی هرچه تمامتر به هم پیوند داده و اینگونه سروده است که:
از زندگانیام گله دارد جوانیام / شرمنده جوانی از این زندگانیام
جوانی از بیان رهی معیری
در جایی دیگر اما رهی معیری که غلامحسین بنان نیز شاعرانههایش را خوانده و به یادگار نهاده، زندگانی و جوانی را اینگونه تفسیر به شعر کرده است:
آرزو مُرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت / غم نمیگردد جدا از جان مسکینم هنوز
«ماه» هم که در اشعاری چند از شهریار جای دارد، در این کتاب نیز جای گرفته و بهعنوان بیتی مناسب برای مشاعرهها آمده است.
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی / آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
اینجا سخن از شاعری معاصرتر از دیگران به میان آمده است؛ محمدرضا شفیعی کدکنی که حضوری عمیق در دو اقلیم ادبیات کلاسیک و نوین دارد و همین از او شخصیتی ادبی با دقت، ظرافت و نگاهی ژرف ساخته است.
معصومه اصفهانیها در جایجای مشاعرههای کتابش از اشعار این شاعر نامدار ایرانی هم بهره گرفته است.
ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران / بیداری ستاره در چشم جویباران
این نغمه محبت بعد از من و تو ماند / تا در زمانه باقی است آواز باد و باران
۱۱۳ شاعر و ادیب از جمله مهدی فرجی، امید صباغنو، فربود شکوهی، عماد خراسانی، سید حسن حسینی، کاظم بهمنی، محمدعلی بهمنی، حسین بهزادی، سیمین بهبهانی، رویا باقری، علیرضا بدیع، قیصر امینپور، مهرداد اوستا، پروین اعتصامی، سید محمدحسین طباطبایی، رهی معیری و پریش شهرضایی و چندین و چند هنرمند دیگر نام و نشان و اشعارشان در این کتاب آمده و زینتبخش مشاعره دوستان شده است.
غنیمت دان و می خور در گلستان / که گل تا هفته دیگر نباشد
بشوی اوراق اگر همدرس مایی / که علم عشق در دفتر نباشد
دو بیت فوق نوشتههای پشت جلد کتاب هستند که باز هم به عشق و گل و گلستان که بسی مورد علاقه شاعران و ادبیان و مردمان ایرانی است اشاره دارند و به طراوت همین عناصر و واژگان کهن ایرانی کتاب را خاتمه دادهاند.
انتشارات ساز و کار کتاب «رنگینکمان شعر» را منتشر و به علاقهمندان مشاعره و ادبیات تقدیم کرده است.
نظر شما