سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): شورای بینالمللی بناها و محوطهها، معروف به ایکوموس طی پیشنهادی که در سال ۱۹۸۲ به یونسکو ارائه داد، ۱۸ آوریل از سوی یونسکو به نام روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی اعلام شد. این روز ویژه فرصت بالا بردن آگاهی عمومی در مورد تنوع میراث جهانی و کوششهای مورد نیاز برای حمایت و حفاظت از آنها را فراهم میآورد، و همچنین به منظور جلب توجه نسبت به آسیب پذیری آنهاست.
ایکوموس هر سال موضوعی را به این مناسبت اعلام میکند. ارتباط میان این موضوع جهانی و واقعیتهای محلی و یا ملی این امکان را فراهم میآورد تا اعضای بینالمللی و کمیتههای ملی ایکوموس با برگزاری فعالیتهایی مانند کنفرانسها، همایشها، گردهماییها و یا رویدادهای دیگر موجبات بالا بردن آگاهی در مورد این موضوع میراث فرهنگی در میان مردم، صاحبان میراث فرهنگی و یا مقامات دولتی را فراهم آورند. این روز انتخاب شد تا یادآور جهانی برای همه بشریت باشد که یادگارهای حضور خود را در طول تاریخ، با نگاهی ژرف اندیش مینگرند و پنجرهای به گنجینه ارزشهای میراث بشری میگشایند تا مسئولیت سنگین خود را در برابر این میراثها دریابند.
پنجرهای به گنجینه ارزشهای میراث بشری
در سالهای اخیر اهمیت حفظ و حراست از آثار تاریخی، بیش از پیش در ایران مورد توجه قرار گرفته و این موضوع دلایل گوناگونی همچون ارتقای سطح دانش عموم جامعه و آگاهی از ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اینگونه آثار دارد. سرزمین ایران به سبب برخورداری از تاریخی کهن و غنی، دارای بازه گستردهای از آثار منقول و غیرمنقول باستانی است و همین پتانسیل موجبات ورود کاوشگران تجاری و آکادمیک غربی به ایران را از عهد ناصری فراهم کرد. ورود باستانشناسان و معماران دانشگاهی غربی به ایران در سده معاصر با وجود برخی ضررهای محدود همچون خروج آثار باستانی از ایران، دارای فواید فراوانی نیز بود. حضور افرادی همچون آندره گدار، ارنست هرتسفلد، ماکسیم سیرو، ولفرام کلایس، آرتور پوپ، رومن گیرشمن، رابرت دایسون و دهها تن دیگر در ایران افزون بر شناسایی و کاوش محوطههای تاریخی، این مزیت و فایده را داشت که توانست به شکلگیری موزهها و از آن مهمتر به پایهریزی علومی مانند معماری و باستانشناسی بهصورت آکادمیک در ایران منتج شود.
پیدایش علوم باستانشناسی و معماری بهعنوان دو رشته تحصیلی مرجع و مادر در ایران سبب شد تا علوم مرتبط با این رشتهها نیز بهمرور زمان شکل گیرد. یکی از این علوم مرتبط، دانش مرمت است که امروزه در گرایشات گوناگونی همچون مرمت ابنیه، اشیاء و … به کار گرفته میشود. علم مرمت ابنیه تاریخی بهعنوان دانشی میانرشتهای که بازهای از معماری و باستانشناسی تا شیمی را دربرمیگیرد در ایران به علل گوناگونی همچون نوپا بودن و کم بودن تعداد فارغالتحصیلان مراحل دکتری، در بسیاری از دانشگاههای ایران توسط افراد غیرمتخصص درزمینه تخصصی مرمت ابنیه تاریخی تدریس میشود. در زمینه انتشارات علمی این رشته نیز بیشتر اوقات تألیفات صورت گرفته با الگوبرداری از متدهای غربی پیریزی شده و به طور معمول نسبت به این موضوع که مرمت ابنیه تاریخی بهمانند معماری سنتی تابعی از اقلیم، فرهنگ و وضعیت اجتماعی هر منطقه است بیمهری شده است و در نتیجه امروزه در ایران بسیاری از عملیات مرمتی صورت گرفته بر روی ابنیه و بافتهای تاریخی به علت بیتوجهی به معماری سنتی و مسائل باستانشناسی نهتنها موفق نبوده که در بسیاری از موارد از ارزش هنری و معماری اثر تاریخی نیز کاسته است.
برخی از نویسندگان با توجه به همین مسائل و فقدان اثری مناسب درباره مرمت ابنیه تاریخی ایرانی، سعی در گردآوری مطالبی مرتبط و بر اساس ضوابط و اصول صحیح معماری سنتی ایران کردهاند و کوشیدهاند تا ضمن مرور نظریات و قطعنامههای جهانی مرتبط با بحث مرمت ابنیه تاریخی، در ابتدا اصول اولیه این دانش مورد مطالعه قرار گرفته، سپس با بررسی معیارهای معماری ایرانی و فنشناسی آن مراحل گوناگون مرمت در ابنیه و بافتهای تاریخی بیان شود.
هدفگذاری ما عامدانه، خانههای تاریخی بود
بر این پایه، فاطمه داوری، مدیرکل حفظ و احیای بناها، بافتها و محوطههای تاریخی وزارت میراث فرهنگی درباره اجرای شعار سال «جهش تولید با مشارکت مردم» در میراث فرهنگی و بهویژه حفاظت از بافتها و بناهای تاریخی، گفت: اتفاقی در نظام برنامهریزی کشور رخ داده است که از آن با عنوان دولتی کردن حفاظت از میراث فرهنگی یاد میکنیم و انقطاعی بین رابطه مردم با حفاظت ایجاد کرده است. بر همین اساس و در ارتباط با تحقق شعار سال گفتوگوهایی آغاز شده است. موضوع اقتصاد میراث فرهنگی و تأثیر آن بر تولید ناخالص ملی و توانمند کردن مردم در حفاظت از بافتهای تاریخی نیز از جمله محورهای این گفتوگوها بوده است.
او سپس از تدوین دستورالعمل محافظت و مرمت آثار تاریخی و مدیریت بهرهبرداری با مشارکت بخش خصوصی خبر داد و افزود: دستیابی به این دستورالعمل میتواند چراغ راهی باشد. این دستورالعمل با همکاری بخشهای دانشگاهی و در سطح ملی تهیه شده و دستورالعملی ملی است که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی متولی آن است تا در چهارچوب آن، بخش خصوصی را برای حفاظت از بناها و بافتهای تاریخی فعال کنیم.
وی ادامه داد: در سال گذشته ۳۵ پروژه مشارکتی داشتیم که از منابع ملی به مردم کمک شد. هدفگذاری ما عامدانه، خانههای تاریخی بود تا اصل سکونت در آن خانهها رعایت شود. سه بافت در سال گذشته با وجود برخی محدودیتها انتخاب شد که شامل ماسوله، همدان و شیراز میشود. ما از مشارکت مردم برای حفاظت از این بافتها حمایت کردیم و توجهمان را از سال گذشته به این بافتها معطوف کردهایم.
مدیرکل حفظ و احیای بناها، بافتها و محوطههای تاریخی وزارت میراث فرهنگی بیان کرد: مهمترین بحث میراث فرهنگی افزایش مشارکت مردم است. با توجه به همانندسازیها، بهبود مؤثری در شرایط پیش رو پیشبینی میکنیم. موضوع سرمایهگذاری در بناهای تاریخی با رویکرد احیا جوانب مختلفی دارد که متمایز از سایر حوزههاست. نوید این را داریم که اتفاقات خوبی پیش رو خواهد بود، هرچند توان اکنون ما با میزان بهرهمندی تناسبی ندارد.
فراهم آوردن کتابهایی که به شناخت دقیقی از بناهای تاریخی میپردازند
به گفته پژوهشگران میراث فرهنگی، بناهای تاریخی نه تنها نیاز به نگاهبانی و حفاظت دارد، بلکه باید برای شناخت و معرفی آنها گامهای موثر و عملی برداشت. چنین کاری از دید اقتصادی نیز ضرورت و اهمیت بسیاری دارد. هر ساله شمار زیادی از گردشگران برای دیدن بناهای تاریخی و جاذبههای طبیعی و اکوسیستمی، به ایران میآیند. نیاز به یادآوری ندارد که تهیه کتابهای راهنمایی که معرف میراث فرهنگی ما باشند، از ضرورتهای ابتدایی شناساندن میراث کهن ایران است.
چنین کتابهایی تنها برای گردشگران و توریستهای خارجی نیست؛ فراهم آوردن کتابهایی که به شناخت دقیقی از تاریخ و معماری و موقعیت جغرافیایی مکانهای تاریخی میپردازند و آگاهیهای منسجمی در اختیار خواننده میگذارند، یک نیاز فرهنگی داخلی و برای شناخت ما از گذشته دراز دامن ایران نیز هست. شمار این گونه کتابها هر چند به گستردگی و تنوع آثار فرهنگی و تاریخی ما نیست، اما تلاش درخور توجهی است که با تهیه کتابشناسی جامعی از آن، ارزشها و نیز کم و کاستیهای آن روشن خواهد شد.
آگاهی از چگونگی ساخت و شکلگیری بناهای تاریخی و میراث های فرهنگی را باید در کتاب «برداشت از بناهای تاریخی» نوشته امیرعلی خلیلیان بروجنی (نشر گنج هنر) جستوجو کرد. نویسنده در این کتاب میکوشد تا از طریق بیان روشهای شناخت، مطالعه و بررسی بناهای با ارزش تاریخی، اطلاعات قابل ملاحظهای را در اختیار علاقهمندان دانش مرمت، صنایع دستی و… قرار دهد. آگاهی از آن شیوهها به حفظ و نگهداری بناها کهن کمک خواهد کرد.
اما برای شناخت بناهای تاریخی، کتابهای مستقلی نیز نوشته شده است. «بناهای تاریخی تهران» نوشته حسام عسکری (نشر ابریشمیفر) نمونه خوبی از این گونه کتابهاست که هر چند بسیار مختصر است اما خواننده را در شناخت بناهای تاریخی همانند کاخ گلستان، قصر قاجار، کاخ صاحبقرانیه، باغ فردوس، بنای کلاه فرنگی و… یاری میکند. آثار و بناهای تاریخی، به تفکیک هر استان، را نیز میتوان در کتاب «راهنمای موزهها و بناهای تاریخی ایران» (انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور) یافت.
این کتاب دو زبانه (فارسی / انگلیسی) همراه با تصویر هر یک از بناهای معرفی شده است. محمد دبیر سیاقی نیز درباره استان قزوین کتاب «سیر تاریخی بنای شهر قزوین و بناهای آن از آغاز تا سال ۱۳۲۰» را که همراه با فهرست، نقشهها و تصاویر است، ارایه کرده است (انتشارات حدیث امروز). در این کتاب کوشش شده تا سیر تاریخی شهر قزوین به تصویر کشیده شود و گزارش و مطالب منابع مختلف تاریخی فراهم شود. کتابهای «باغهای تاریخی شیراز» و «مساجد تاریخی شیراز» هر دو نوشته کوروش کمالیسروستانی (انتشارات سازمان میراث فرهنگی استان فارس) از منابع سودمندی است که به شناخت دقیق بخشی از میراث فرهنگی شهر شیراز میانجامد.
«میراث طبیعی ایران» نوشته منصور کیانی و سام خسروی (دفتر پژوهشهای فرهنگی)، در طی پنج فصل طبیعت ایران را معرفی و ارزش آن را بررسی میکنند. اما بیگمان بخشی از میراث طبیعی هر سرزمین را تالابها تشکیل میدهند. تالابها را باید از مظاهر و جلوههای زیبای آفرینش دانست که هیچ جایگزینی ندارند. هر گونه تغییری در آنها منجر به دگرگونی اکوسیستم منطقه خواهد شد. پس تالابها را باید در شمار سرمایههای با ارزش ملی بهشمار آورد که در تنظیم آبهای زیر زمینی و بسیاری موارد دیگر موثر خواهند بود. در کتاب «راهنمای تالابهای ایران» نوشته مسعود باقرزاده و مهبد روحانی (نشر روز نو) و نیز «تالاب هامون، حیات سیستان» نوشته غلامرضا نوری، طیبه اربابی و سهیلا نوری (نشر سپهر) آگاهیهای با ارزشی درباره بخشی از میراث طبیعی ایران فراهم شده است.
شیوه نگهداری و حفاظت از آثار و میراثهای فرهنگی، بدون اطلاع از قوانین جهانی و داخلی، امکانپذیر نخواهد بود. پیداست که شماری از کتابهایی که با موضوعات میراث فرهنگی پرداختهاند، به شرح و توضیح چنان قوانینی اختصاص دارند. کتاب «سیری در مسایل حقوقی میراث فرهنگی و گردشگری» نوشته فرهاد خوانساری، فخرالدین صابری و عباسعلی زرین قلم (نشر عیلام)، ضمن بهدست دادن تعریفی از میراث فرهنگی، برخی از مقررات میراث فرهنگی را تحت عنوان تخریب اموال و آثار فرهنگی و تاریخی در قانون تعزیرات، برشمردهاند. استفتاء و پاسخ جمعی از مراجع و علما درباره برخی از مسایل میراث فرهنگی، بخش پایانی کتاب را شکل می دهد.
به همین گونه کتاب «مجموعه قوانین، مقررات، آیین نامهها، بخشنامهها و معاهدات میراث فرهنگی کشور» نوشته یونس صمدی زندی (میراث فرهنگی کشور) در هشت فصل جداگانه، به شرح مقررات و قوانین میراث فرهنگی میپردازد، تا نیاز به مرجع قانونی و دستیابی به آییننامهها را برطرف کند. این مجموعه نه تنها جنبه آموزشی دارد بلکه برای مدیران و دستاندرکاران میراث نیز مرجعی در خور توجه است.
کتاب «میراث فرهنگی در حقوق: حقوق داخلی» نوشته هوشنگ انصاری و یونس صمدی منبع کارآمد دیگری است که باید از آن یاد کرد. نویسندگان در این کتاب سابقه تاریخی توجه به میراث فرهنگی و حضور آن در شعب مختلف حقوق داخلی را بررسی میکنند و هم چنین کنوانسیونها و منشورهای بینالمللی و قوانین داخلی در هر موضوع را با خواننده در میان میگذارند. برخی از عناوین کتاب یاد شده عبارت است از میراث فرهنگی در تشکیلات اداری، میراث فرهنگی در حقوق داخلی و جرایم علیه میراث فرهنگی.
در اینجا باید به کتاب «جرایم علیه میراث فرهنگی (مطالعه تطبیقی)» نوشته کیوان غنی کله لو اشاره کرد که از سوی روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۸ و با موضوع قوانین و مقررات میراث فرهنگی، چاپ و پخش شده است.
نظر شما