سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فهیمه ایمانی، مربی کتابخوانی و مروج کتاب کودک و نوجوان: آشنایی با متون کهن، یکی از اصلیترین دغدغههای والدین، معلمان و مربیان کودک است. در این بین، انتخاب آثاری که کودک را به نسخه اصلی متون کهن علاقهمند سازد و به قدر کافی جذاب باشد، کمی دشوار است. آشنایی یا عدم آشنایی کودکان با متون کهن، نوع ارتباط و تعامل آنها را با متون کهن در آینده تعیین میکند.
در بین آثار بازنویسی، سری ۶جلدی کتابهای «قصههای تصویری از گلستان» با روایت مژگان شیخی و تصویرگری علیرضا گلدوزیان از نمونههای موفق ایندست آثار به شمار میرود. مژگان شیخی، نویسنده کتابهای کودک است که آثار زیادی در حیطه بازنویسی متون کهن برای کودکان دارد. علیرضا گلدوزیان نیز، تصویرگر پرآوازه کتابهای کودک و نوجوان است که نامزد جایزه هانس کریستین آندرسن ۲۰۲۴ بوده است. در کنار این کتاب، مژگان شیخی «قصههایی تصویری از بوستان» را هم روایت کرده است. در این یادداشت به سراغ اولین کتاب از سری «قصههای تصویری از گلستان» با عنوان «غلام دریا ندیده» میرویم.
غلام قویهیکلی قرار است همراه پادشاه با کشتی سفر کند. او تا حالا دریا ندیده و مشتاق این سفر است. با دیدن دریا، سر از پا نمیشناسد؛ اما زمانی که کشتی به حرکت میافتد، ناخودآگاه غلام شروع به گریهکردن و فریادزدن میکند. هیچ راهحلی برای او راهگشا نیست؛ تا اینکه پیرمردی دانا به منظور حل این مشکل، پیشنهاد عجیبی میدهد….
تصاویر این کتاب بلکه تصاویر تمام این ۶ جلد در یک طیف رنگی است؛ گویی رنگ و بوی کاهگل را به همراه دارد و حکایت از قصههای قدیمی میکند. داستان گلستان عموماً سهلِ مُمتَنِع است. این بازنویسی نیز بسیار ساده و روان قصه را روایت میکند. قلم سعدی دارای ایجاز است و مژگان شیخی نیز به پرورش و اضافهکردن متن نپرداخته و متن همچنان کوتاه و جذاب است. روایت این قصه بسیار پرکشش است؛ گویی مخاطب تا مشکل غلام را حلشده نبیند، کتاب را رها نمیکند و این از نکات حائز اهمیت کتاب است.
با خواندن این قصه روایتی از امام علی (علیهالسلام) به ذهن متبادر میشود: «از هر کاری که میترسی خود را در آن بینداز». درواقع متون کهن از متون دینی ما مجزا نیستند. داستان «غلام دریاندیده» پیرامون ترس است. ترس ناشی از جهل است و در این داستان نیز ترس غلام به دلیل اطلاعنداشتن از ساز و کار کشتی و دریا بوده است. درواقع او نمیدانست که آسمان صاف و دریا آرام است. این کتاب، برای کودکانی که ترس از وسیله یا موقعیت خاص دارند، میتواند مناسب باشد. همیشه موقعیتهایی بدتر از موقعیت فعلی وجود دارد و نگرانی، مشکلی را حل نمیکند. غلام با وجود اینکه نگهبان بود نهتنها به دیگران بلکه به خود نیز نتوانست کمک کند. همانگونه که پادشاه فکر میکرد، غلام درشتهیکل نگهبان خوبی است؛ ولی اینگونه نبود. ترس ممکن است حتی انسانهای قوی را نیز از پا بیاندازد.
بنابراین کودکان باید در ابعاد کوچک و در قالب قصه با عواقب ترس از موقعیتها در زندگی آشنا شوند. غلام در بخشی از داستان هر کاری میکرد نمیتوانست خودش را آرام کند؛ درواقع ترس اگر گسترش یابد از کنترل انسان خارج میشود. در بخشی از داستان، پادشاه خطاب به غلام میگوید «خجالت نمیکشی؟»؛ این مسئله اشاره به این دارد که تحقیر در حل مشکل ترس، راه به جایی نمیبرد. با علم و درایت میتوان هر مشکلی را حل کرد. در این زمینه، پیرمرد دانا راهحل مناسبی را پیشنهاد میکند. شاید غلام علت اقدامات پیرمرد و قصد نیک او را متوجه نشود؛ اما برای پیرمرد فقط نجات غلام و انجام کار خیر مهم است.
در بخش پایانی قصه، تسهیلگر میتواند به رابطه عبد و خدا اشاره کند؛ درواقع اگر انسان با خدا باشد، با وجود تمام بحرانها و مشکلاتش، خداوند او را نجات میدهد. همانطور که در ابتدای متن اشاره شد، تصویرگری کتاب بسیار زیباست و قابلیت قصهگویی با برش تصاویر را دارد.
کتاب «غلام دریا ندیده» کتاب اول از سری کتابهای ۶ جلدی «قصههای تصویری از گلستان» است و انتشارات قدیانی آن را با تصویرگری علیرضا گلدوزیان منتشر کرده است. این کتاب با توجه به توضیحات ناشر برای گروه سنی «ب» و «ج» مناسب است؛ اما با توجه به متن طولانی و تصاویر کم و کوتاه، به نظر میرسد فقط برای گروه سنی «ج» و بالاتر مناسب باشد.