سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) _زینب خوش اندیش: سعدی شیرازی، شاعری بیبدیل در تاریخ ادبیات فارسی است که با خلق آثاری پرمغز و پرمحتوا، نام خود را در زمره بزرگترین شاعران جهان ثبت کرده است. غزلهای عاشقانه و دلنشین او در کنار مثنویهای پندآموز و حکایات آموزندهاش، گنجینهای گرانبها از ادبیات فارسی را به ارمغان آورده است.
اما سعدی تنها یک شاعر توانمند نبود، بلکه انسانی حکیم و اندیشهمندی ژرفنگر نیز بود. او در آثار خود، به موضوعهای مانند شکرگزاری خداوند، عشق و محبت، عدالت و انصاف، قناعت و خرسندی، و دیگر مفاهیم اخلاقی و اجتماعی میپردازد و راهنمای انسان در رسیدن به سعادت و کمال میشود.
متاسفانه، این موضوعات کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. در حالی که آموزههای اخلاقی و اجتماعی سعدی، میتواند در دنیای امروز که گرفتار مادیگرایی و بیاخلاقی شده است، راهنمای انسان در رسیدن به زندگی سالم و سعادتمند باشد.
کتابخانه مرکزی یاسوج در راستای بزرگداشت این شاعر نامدار و با هدف بررسی بیشتر این موضوعات، در روز بزرگداشت سعدی، اقدام به برگزاری آیین بزرگداشتی با حضور محمدحسین نیکدار اصل، استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج کرد.
نیکدار اصل در این آیین، به بررسی ویژگیهای منحصر به فرد نگاه سعدی به موضوعات اخلاقی و اجتماعی پرداخت. او با ذکر مثالهایی از اشعار و حکایات سعدی، نشان داد که چگونه این شاعر نامدار، با ظرافت و دقت، مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را به تصویر میکشد و آموزههای ارزشمندی را برای ارتقای وجود انسان ارائه میدهد.
شکرگزاری در اشعار سعدی
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج در ابتدای سخنان خود، به بیت مشهور «هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و هر نفسی که بر نیاد مفرح ذات» از سعدی اشاره کرد و گفت: این بیت به زیبایی، دشواری شکرگزاری نعمتهای بی شمار خداوند را به تصویر میکشد.
نیکدار اصل با بیان اینکه نفس کشیدن، امری طبیعی و حیاتی برای انسان است، گفت: سعدی در این بیت، انسان را به توجه به این نعمت الهی و شکرگزاری از خداوند در قبال آن دعوت میکند. او در ادامه به این نکته اشاره کرد که انسان غالباً در روزمرگی زندگی غوطهور است و به نعمتهای الهی که در اختیار او قرار گرفته، توجه کافی نمیکند.
نیکدار اصل با ذکر مثالهایی دیگر از اشعار سعدی، به موضوع شکرگزاری در آثار این شاعر بزرگ پرداخت. او تأکید کرد که سعدی در جای جای آثار خود، انسان را به شکرگزاری از خداوند در قبال نعمات الهی دعوت میکند و این موضوع را از مهمترین آموزههای اخلاقی خود میداند.
نگاه سعدی به هستی
یکی از محورهای اصلی سخنان نیکدار اصل، بررسی نگاه سعدی به هستی بود. او با بیان اینکه سعدی در اشعار خود، نگاهی ژرف و دقیق به هستی دارد، گفت: این شاعر بزرگ، به عنوان یک هنرمند توانمند، قدرت مشاهده و تجزیه و تحلیل بالایی دارد و میتواند حقایق هستی را به گونهای زیبا و دلنشین بیان کند.
نیکدار اصل با ذکر مثالهایی از اشعار سعدی، به این ویژگی نگاه او اشاره کرد. او به عنوان نمونه، به بیت «هر ورقش دفتریست پرنکته / هر شاخش گویی زبانیست گوینده» از سعدی اشاره کرد و گفت: در این بیت، سعدی درخت را به کتابخانهای تشبیه میکند که هر برگ آن، پنجرهای به سوی معرفت هستی است. نیکدار اصل با شرح این بیت، به ظرافت و عمق نگاه سعدی به پدیدههای طبیعی اشاره کرد.
او همچنین به ابیات دیگری از سعدی در وصف طبیعت و پدیدههای هستی اشاره کرد و نشان داد که چگونه این شاعر بزرگ، با نگاهی ژرف و دقیق، به کشف اسرار هستی میپردازد و حقایق آن را به زبانی زیبا و دلنشین بیان میکند.
سعدی و پدیدارشناسی
نیکدار اصل در ادامه سخنان خود، به موضوع پدیدارشناسی در آثار سعدی پرداخت. او با بیان اینکه سعدی در نگاه به هستی، از رویکردی پدیدارشناسی استفاده میکند، گفت: سعدی به جای اینکه به دنبال کشف ذات اشیاء باشد، به نحوه تجربه آنها توسط انسان میپردازد.
وی با ذکر مثالهایی از اشعار سعدی، به این ویژگی نگاه او اشاره کرد. او به عنوان نمونه، به بیت «جهان همچون شیشه است اندر او / هر کسی صورت خویش میبیند» از سعدی اشاره کرد و گفت: در این بیت، سعدی به این نکته اشاره میکند که هر انسان، جهان را از دریچه نگاه خود میبیند و تجربه خاص خود را از آن دارد.
نیکدار اصل با شرح این بیت، به رویکرد پدیدارشناسی در آثار سعدی اشاره کرد و گفت: سعدی در اشعار خود، به جای اینکه به دنبال ارائه یک تعریف واحد از اشیاء و پدیدهها باشد، به نحوه تجربه آنها توسط انسان میپردازد و این موضوع را از مهمترین ویژگیهای نگاه او به هستی میداند.
سعدی و انسانشناسی
یکی دیگر از محورهای اصلی سخنان نیکدار اصل، بررسی نگاه سعدی به انسان بود. او با بیان اینکه سعدی را میتوان انسانیشناس ژرفنگر و ماهر دانست، گفت: سعدی در آثار خود، به خصوص گلستان و بوستان، به واکاوی ابعاد مختلف وجود انسان میپردازد.
وی با اشاره به شخصیتهای مختلفی که در گلستان و بوستان آمدهاند، به این ویژگی نگاه سعدی اشاره کرد. او گفت: سعدی در این دو اثر، با خلق شخصیتهای گوناگون، به بررسی ابعاد مختلف روحیات و رفتارهای انسانی میپردازد و به خواننده کمک میکند تا خود و پیرامون خود را بهتر بشناسد.
نیکدار اصل با ذکر مثالهایی از شخصیتهای گلستان و بوستان، به ظرافت و مهارت سعدی در شخصیتپردازی اشاره کرد. او به عنوان نمونه، به شخصیتهایی مانند پادشاه و بازرگانان اشاره کرد و گفت: سعدی در خلق هر یک از این شخصیتها، ظرافت و مهارت خاصی به کار برده است و به خواننده کمک میکند تا با ابعاد مختلف روحیات و رفتارهای انسانی آشنا شود.
تاثیر سعدی بر غرب
نیکدار اصل در ادامه سخنان خود، به موضوع نفوذ اندیشه سعدی در غرب پرداخت. او با بیان اینکه بسیاری از اندیشمندان و هنرمندان غربی، از آثار سعدی و دیگر شاعران ایرانی الهام گرفتهاند، گفت: این موضوع نشاندهنده جایگاه والای سعدی در ادبیات جهان و نفوذ اندیشه او در فرهنگ بشری است.
وی با ذکر مثالهایی از این تاثیر، به جایگاه والای سعدی در ادبیات جهان اشاره کرد. او به عنوان نمونه، به تاثیر سعدی بر شاعران و نویسندگانی مانند گوته، ویکتور هوگو، و رالف والدو امرسون اشاره کرد و گفت: این شاعران و نویسندگان غربی، در آثار خود از اندیشهها و مضامین موجود در آثار سعدی استفاده کردهاند.
شخصیتپردازی در آثار سعدی
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود، به جایگاه شخصیتپردازی در آثار سعدی پرداخت. او با بیان اینکه سعدی در گلستان و بوستان، با استفاده از شخصیتهای مختلف، اندیشههای حکمی و اخلاقی خود را بیان میکند، گفت: این موضوع یکی از مهمترین ویژگیهای آثار سعدی است و به آنها عمق و ظرافت خاصی میبخشد.
نیکدار اصل با شرح و بسط این موضوع، به ظرافت و مهارت سعدی در شخصیتپردازی اشاره کرد. او گفت: سعدی در خلق شخصیتهای گلستان و بوستان، از ظرافت و مهارت خاصی استفاده کرده است و به گونهای آنها را طراحی کرده است که در ذهن خواننده ماندگار شوند و به او در درک بهتر اندیشههای اخلاقی و حکمی سعدی کمک کنند.
مقایسه گلستان و بوستان
نیکدار اصل در ادامه به مقایسه گلستان و بوستان پرداخت و گفت: برخی از منتقدان، بوستان را اثری والاتر از گلستان میدانند. نیکدار اصل با ذکر دلایل این دیدگاه، به جایگاه این دو اثر در ادبیات فارسی اشاره کرد.
وی گفت: گلستان و بوستان هر دو از مهمترین آثار سعدی هستند و هر یک ویژگیهای خاص خود را دارند. گلستان مجموعهای از حکایات و امثال و حکم است که در قالب نثری ساده و روان بیان شده است. در حالی که بوستان منظومهای حماسی است که در آن به موضوعات مختلف اخلاقی، اجتماعی و سیاسی پرداخته شده است.
نیکدار اصل با مقایسه این دو اثر از نظر محتوا، سبک و ساختار، به این نیجه رسید که هر دو اثر از جایگاه والایی در ادبیات فارسی برخوردار هستند و هر یک در نوع خود اثری بینظیر محسوب میشود.
نظر شما