سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): برپایی نمایشگاه کتاب بینالمللی تهران کار ارزشمندی است و ارزشمندتر آنکه باید همگان برای پربار شدن آن تلاش کنند. در این میان هرکسی نقش خود را میتواند ایفا کند. نویسندگان به عنوان مولفانی که نمایشگاه برای عرضه کتاب آنها برگزار میشود، نقش کلیدی را بازی میکنند. از اینرو سراغ نویسندگان رفتیم تا از منظر آنها درباره نمایشگاه کتاب تهران که در آستانه برگزاری آن هستیم، گفتوگو کنیم. این بار خبرنگار ایبنا با حامد جلالی داستاننویس و منتقد ادبی گفتوگو کرده است.
- به نظر شما نمایشگاه چه تاثیری در معرفی و برندسازی پدیدآورندگان دارد؟
سؤالتان تخصصی است و واقعیتش باید کارشناسان برندینگ نشر و مسئولان و پژوهشگران حوزه پخش و آمار در این مورد مفصل صحبت کنند؛ من به صورت کاملاً شخصی و سلیقهای نمایشگاهها را برای فروش مناسب دیدم؛ اما برای معرفی و برندسازی که باید در طول سال بعد در ذهن مخاطب کار کرده باشد، مفید ندیدمشان.
- پدیدآورندگان بومی چگونه میتوانند در نمایشگاه سهم داشته باشند و خود و آثارخود را در این فضا عرضه کرده و از آن به عنوان یک فرصت استفاده کنند؟
راستش خیلی سهمی برایشان نمیبینم. ناشران حتی در دعوت از نویسندگان، روی نویسندگانی سرمایهگذاری میکنند که بیشتر چهره هستند که عمدتاً هم تهران هستند، یعنی غرفهها به جای اینکه چهرههای تازه و جدید را نمایش بدهند و بشناسانند، ترجیح میدهند برای فروش بیشتر از چهرههای شناخته شده استفاده کنند. پس بنابر این توضیح این بندگان خدا که مهر محلی و شهرستانی روی پیانیشان خورده کمتر فرصتی پیدا میکنند که خودشان یا آثارشان دیده شود.
- اگر کتابی از شما در نمایشگاه عرضه میشود درباره آن توضیحاتی را بفرمایید.
حدود ۸ کتاب از من انشالله در نمایشگاه خواهد بود. رمان «وضعیت بیعاری» که امیدوارم در نمایشگاه سال ۱۴۰۳ عرضه شود، این رمان جایزه جلال را گرفت و جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را، البته که ناشر با وجود دو سال و نیم که از چاپ مجدد این کتاب گذشته هنوز با من تسویه نکرده است، اما خب به هر صورت این کتاب از طریق ایشان امیدوارم در نمایشگاه عرضه شود.
روایتخاطرهای به نام «درخت تنها» را در نشر جمکران دارم که روایت زندگی یکی از بچههای خیلی قدیمی تفحص است.
کتاب «سربازان زبانبسته» را که مجموعه داستانی قرآنی است، در نشر جمکران دارم که زاویه دید داستانها از زبان حیوانات است که برای نوجوانان نوشته شده است.
کتابی به نام «صبح روز هفتم» هم برای کودکان نوشتهام که «بهنشر» منتشر کرده است و سال گذشته جایزه تصویرگری جشنواره رشد را مال خودش کرد. و کتابهای دیگری هم در حوزه روایتخاطره با ناشرهای دیگر دارم.
- به عنوان یک فعال حوزه کتاب تاثیر فروش مجازی را چگونه ارزیابی میکنید؟ پیشنهادی برای بهتر شدن این شیوه دارید؟
فروش مجازی برای کتابفروشیها بسیار کار خوبی بود. اساساً اینکه عرض کردم نمایشگاه برای فروش نیست، یکی از دلایلش هم همین بود و هست، چون وقتی ناشر به تعداد بالا و با تخفیف کتابها را به فروش میرساند، کتابفروشیهای کوچک کمکم از دایره نشر و پخش حذف میشوند.
نمایشگاه مجازی تا حدودی این چرخه را اصلاح کرد و البته باید ناشر را به صورت کلی از این قسمت حذف کنند و حتی کتابفروشیهای مرکزی ناشرین را، تا در این مورد به کتابفروشیهای مستقل کمک کرده باشند.
ارسال کتب برای خریداران و رایگان بودن پست هم بیشتر ترغیب میکند خریداران را به خرید کتاب و شاید از جهاتی در انرژیهای دیگر هم صرفهجویی میشود، اما نهایتاً نمایشگاه حضوری برای یک بار در سال ضروری است و این دو با هم منافاتی ندارند.
نظر شما