به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «افغانستان به روایت روزنامه اطلاعات» به کوشش بصیراحمد حسینزاده از سوی انتشارات اطلاعات منتشر شد.
برای بهبود وضعیت آینده، بیشک باید گذشته خود را بهخوبی شناخت و اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند شناخت این گذشتهایم تا بتوانیم با اصالت و اعتمادبهنفس به سوی آینده گام برداریم. بیشک احوال مردم افغانستان در این روزگار، ریشه در گذشته این سرزمین دارد و هیچ معضلی از جامعۀ بشری منفصل از سابقۀ آن نیست. مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی عمیقاً به هم پیوستهاند و تنها با شناخت دقیق گذشته و حال است که میتوان آیندهای روشن را ترسیم کرد.
روزنامهها در جهان معاصر، منابعی اساسی و مهم برای تحقیق در فرهنگ، تاریخ، اجتماع و هنر یک ملت به شمار میروند. با مطالعه و بررسی یک روزنامه در طول دوره انتشار آن میتوان تصویری نسبتاً گویا و ملموس از جریانها و فضای حاکم آن دوره به دست آورد. مقایسه مطالب آن زمانها با احوال کنونی مشخص میکند که هر کدام از آن جریانها و وقایع صورتگرفته از کجا آغاز شده، چگونه شکل گرفته و به کجا رسیده است؟
یکی از باسابقهترین روزنامهها در کشورهای فارسیزبان، روزنامه «اطلاعات» است. انتشار این روزنامه از سال ۱۳۰۵ خورشیدی در زمان حکومت رضاخان پهلوی در تهران آغاز شد. اهمیت تاریخی مطالب و اطلاعات دستاولی که در این روزنامه وجود دارد، نویسنده را بر آن داشته است تا مطالب مربوط به افغانستان را در این کتاب گردآوری کند. در این جلد از کتاب، مطالب روزنامه «اطلاعات» درباره افغانستان از شماره ۴۶۱ (۲۰ فروردین ۱۳۰۷) تا شماره ۸۳۹۳ (۹ خرداد ۱۳۳۳) گردآوری شده است.
افزون بر خطاهای چاپی یا خطاهایی که در ضبط نامها رخ داده است، بعضی از این مطالب از نظر تاریخی یا تحلیلی خدشهپذیر است. بسیاری از این مطالب بر اساس گزارشهای رسمی دولتهای دو کشور تهیه شده و مواضعی که در قبال رویدادها و اشخاص بیان شده است، در مواردی با حقایق تاریخی سازگار نیست یا جانبدارانه است؛ از قبیل مواضعی که درباره محمدولیخان دروازی، کرنیل شاه علیرضا، سیدکمال، عبدالخالق، سیداسماعیل بلخی، خواجه محمدنعیم و از آن سو رجالی مثل فیضمحمد زکریا و نیز شاهان و افراد خانواده سلطنتی گفته شده است. در همه این موارد بنای کار بر این بوده است که متن روزنامه برای حفظ اصالت تاریخی آن بدون هیچ تصرف به چاپ برسد تا تصویری دقیق از انعکاس مسائل افغانستان در یک روزنامه ایرانی به دست داده شود. در واقع گردآورنده، وظیفه خود را نه کاوش در صحت و سقم گزارشها و تحلیلها، بلکه ارائه دقیق و کامل متن دانسته است و طبیعتاً ارزیابی نهایی را به خواننده واگذار کرده است.
ادبیاتی که در روزنامه «اطلاعات» در رابطه با اخبار افغانستان مواجه میشویم، غالباً ادبیات محترمانه است؛ بهویژه در رابطه با اخبار حوزه آب که از سالیان گذشته مطرح بوده است. وقتی خواننده این کتاب را مطالعه میکند، مسائل دیگری را هم متوجه میشود؛ مثل اینکه روایت ایرانی از مسائل افغانستان در دورههای مختلف تاریخی چه بوده است؟ با خواندن این کتاب ردپای سیاست منطقهای و مناسبات سیاسی دو کشور به دست میآید. مخاطب متوجه میشود روابط میان افغانستان و ایران براساس مناسبات سیاسی شکل میگرفته و چه بسا اگر از لحاظ زبانی و تمدنی بحث میشد، نتیجه متفاوتتری به همراه داشت.
در این کتاب وقایعی از روزنامه «اطلاعات» آورده شده است که حتی در کتب تاریخی افغانستان هم خبری از آنها به میان نیامده است.
کتاب «افغانستان به روایت روزنامه اطلاعات» به کوشش بصیراحمد حسینزاده در ۵۹۱ صفحه از سوی انتشارات اطلاعات منتشر شد.
نظر شما