سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - علی محمولی: از آغاز عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر، جهان شاهد تغییراتی وسیع در لایههای اجتماعی و سیاسی شد و نمود جدی این تغییرات در دانشگاهها و مراکز آکادمیک به سهولت قابل مشاهده بود. در ابتدا، موجی از واکنشهای منفی به طوفان الاقصی در آکادمی غربی رویت شد. این موج به سرعت و پس از ضدحمله رژیم صهیونیستی و آغاز نسلکشی فلسطینیان، به حمایت از آنها تغییر جهت پیدا کرد و در خنثیترین حالت به درخواست توقف جنگ و بازسازی دو طرف تبدیل شد. در این میان اما با تداوم و شیب تند افزایش خشونت اعمالی توسط ارتش رژیم صهیونیستی در عملیاتهای خود علیه باریکه غزه، منازعات آکادمیک و تظاهرات دانشجویی نیز در دانشگاهها، به ویژه در ایالات متحده، افزایش تصاعدی پیدا کرد. با جدیتر شدن اعتراضات دانشگاهی در ایالات متحده، روز شنبه آکسیوس مدعی شد که آمریکا برای نخستینبار از زمان آغاز جنگ اخیر غزه ارسال تسلیحات به اسرائیل را تعلیق کرده است.
روشنفکران در بنبست ایدئولوژی
در ابتدای شروع تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه، یورگن هابرماس، یکی از تاثیرگذارترین فلاسفه در قید حیات و از پیروان مکتب فرانکفورت، به همراه سه همکار خود در این دانشگاه یعنی نیکول دایتلهاف، کلاوس گونتر و راینر فورست، بیانیهای تحت عنوان «اصول همدردی» در حمایت از رژیم صهیونیستی منتشر کردند. در بخشی از این بیانیه اظهار شده بود که «اقدامات اسرائیل به هیچ عنوان توجیهی برای واکنشهای ضدیهودی، مخصوصاً در جایی مانند آلمان نیست». کارکردی که بیانیه هابرماس پیدا کرد جز تئوریزه کردن جنایات رژیم در کشتار بیش از ۳۵ هزار فلسطینی و بستن دهان منتقدین و تامین پشتیبانی نظری برای سرکوب اعتراضات مسالمتآمیز در حمایت از فلسطین در آلمان و کشورهای غربی نبود.
قطبنمای اخلاقی خراب
در همین رابطه آصف بیات، جامعهشناس ایرانیالاصل و عضو هیئت علمی دانشگاه ایلینوی در اوربانا شمپین، در نامهای خطاب به هابرماس که در مجله نیولاین منتشر شد، صحبتهای وی در این بیانیه در رابطه با غزه را در تضاد با تفکرات شخص هابرماس قلمداد کرد و با ذکر این مورد که قطبنمای اخلاقی وی خراب است، علت این مشکل را سردمداری استثناگرایی آلمانی توسط هابرماس عنوان کرد.
به گفته بیات، منطق این نگاه هابرماس سبب باارزش شدن عدهای، کمارزش شدن عدهای دیگر و بطور کلی، بیارزش شدن برخی دیگر میشود و همین مورد «منجر به بسته شدن راه گفتوگوی منطقی و کارایی فطرت اخلاقی افراد میگردد و به همین دلیل در هیچکدام از دانشگاههای آلمان، باب گفتوگو در رابطه با فلسطین-اسرائیل باز نیست.» بیات معتقد است با این بیانیه، نظریه محبوب و مورد مطالعه هابرماس تحت عنوان «سپهر عمومی» نیز نمیتواند در جایی مانند آلمان تجلی باید.
تایید پاکسازی نژادی غزه توسط حراری
فیلسوف مطرح دیگری که با شروع جنگ علیه غزه لب به سخن گشود، متفکر اسلوونیانی، اسلاووی ژیژک بود. ژیژک در ۱۷ اکتبر و پس از سخنرانی خود در بازگشایی نمایشگاه کتاب فرانکفورت، مورد هجمه بسیاری از طرف حامیان رژیم قرار گفت و مجبور به نگاشتن یادداشتی تحت عنوان «خط مقسم واقعی بین فلسطین و اسرائیل» شد. با این حال، او در این مقاله سهواً ضمائر چپ رادیکال خود را زیر سوال برد. بیشتر مواردی که او در این متن مطرح کرد در تضاد با مقالات سابق خودش حول تروریسم، صهیونیسم، صلح، راه حل دو دولتی و انتقاد از تجاوز آمریکا به عراق بود. ژیژک در این مقاله، سطح این نسلکشی را در حد درگیری بنیادگرایان طرفین یک منطق مشترک کاهش داد. این در حالی بود که یووال حراری -از محققین لیبرال صهیونیست که ژیژک از وی در مقاله و سخنرانی خود نقل قول آورده- رسماً پاکسازی نژادی غزه تحت پوشش حفاظت از شهروندان را تصدیق کرد.
آکادمی زیر یوغ صهیونیسم
پس از واکنش غیرقابل توجیه روشنفکران غربی و به دنبال کاهش توان سانسور رسانهها بر حوادث در حال رخ دادن در غزه و در کنار بروز رسانهای درگیری اندیشمندان حول قضیه فلسطین، اساتید و دانشجویان دانشگاههای جریانساز در اروپا و ایالات متحده و حتی کانادا به میدان آمدند و تقاضای توقف فوری جنگ را داشتند. در همین رابطه، اسفند ماه، گزارشی منتشر شد مبنی بر تشکیل یک کارگروه بینوزارتی در کابینه جنگ رژیم صهیونیستی برای «تحقیر و تحت فشار قرار دادن دانشگاهها» که وظیفه آن هدف قرار دادن فعالان علمی و دانشجویی با هدف توقف اعتراضات به روند جنگ و جنایات رژیم صهیونیستی است.
در مرحله اول، کارکرد واکنش این کارگروه از طریق لابیها و مدیران والاستریتی بروز کرد تا جایی که پس از جمعآوری طوماری توسط دانشجویان دانشگاه هاروارد در حمایت از فلسطین، بیل آکمن -میلیاردر اشکنازی و از بانیان شهریه دانشجویان دانشگاه خصوصی هاروارد- اعلام کرد که از پذیرش دانشجویانی که آن نامه را امضا کردهاند جلوگیری خواهد کرد. علیرغم این موضوع، تجمعات حمایتی در هاروارد همچنان ادامه یافت تا جایی که آکمن و همسرش که از متنفذین سرشناس رژیم صهیونیستی هستند، از شورای دانشکده حکمرانی کندی استعفا دادند.
با افزایش شدت کمیت و کیفیت اعتراضات به دیگر دانشگاهها در هفتههای اخیر و به دنبال آن، فزونی استیصال تل آویو، برخوردها شدت گرفت. در تظاهرات هفته گذشته در دانشگاه کلمبیا، دستور ورود پلیس به دانشگاه و بازداشت حدود صد دانشجوی حامی فلسطین به بهانه اقدامات ضدیهودی و ایجاد خطر برای دیگر دانشجویان توسط ریاست دانشگاه، صادر شد. این اقدام منجر به شعلهور شدن وضعیت در بیش از چهل دانشگاه در سرتاسر ایالات متحده شد و فقط در ده روز، بیش از هزار دانشجو دستگیر شدند و حتی در برخی مراکز مانند دانشگاه اموری، برخی اعضای هیئت علمی صرفاً به دلیل فیلمبرداری و یا صحبت با پلیس دستگیر شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. به دنبال این رخداد، صدها تن از اعضای هیئت علمی دانشگاه کلمبیا نیز در دوشنبه گذشته دست به تجمع زدند.
دستگیری و اخراج اساتید دانشگاه
البته، این اقدامات صرفاً در ایالات متحده محدود نماند و در کشورهای دیگر همچون آلمان و حتی رژیم صهیونیستی نیز ادامه داشت تا جایی که دکتر نانسی فریزر که اصالتاً یهودی است، به دلیل محکومیت جنایت نسلکشی رژیم با امضای یک بیانیه، از هیئت علمی مدعو دانشگاه کلن اخراج شد. یک استاد حقوق فلسطینی تبار (عرب-اسراییلی) دانشگاه عبری اورشلیم نیز به دلیل اینکه در دفاع از حقوق فلسطینیها اعلام کرده که ارتش رژیم در حال ارتکاب نسلکشی علیه فلسطینیها در نوار غزه است، پنجشنبه گذشته در خانهاش دستگیر و روز جمعه برای محاکمه به دادگاهی در اورشلیم القدس برده شد.
آغاز نبرد فکری بلند مدت
نکته مهم در مورد قضایای دانشگاهها علی الخصوص در ایالات متحده بیشتر از هر چیزی، ایجاد یک نبرد فکری بلند مدت در میان نسل فعلی و نسلهای آینده این کشور است. این نبرد، ساحت اندیشه در ایالات متحده را به چالش کشیده و احتمالاً منجر به تغییراتی جدی در سالهای آینده در این رابطه خواهد شد چرا که عدهای به جهت رد عدهای دیگر در این باره دست به ایدهپردازی زده و این تضارب دیدگاهها منجر به تولد نظریهها و افکار جدید میشود. از طرف دیگر، دانشجویان این نسل با چشمان خود شاهد زیر پا گذاشته شدن صریح قانون اساسی کشور خود در دو برهه توسط دو رئیس جمهور از جناحین مختلف سیاست و سرکوب مردم بودند. همه این موارد دست به دست یکدیگر خواهند داد تا در آینده، تغییراتی در سطح اجتماع ایالات متحده و متاثر از آن، کانادا و برخی کشورهای اروپایی ایجاد کنند که جز علیه منافع و امنیت بینالمللی این رژیم، آوردهای نخواهند داشت.
نظر شما