سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطمه خداوردی: ۲۲ اردیبهشتماه، روز تولد مریم میرزاخانی یکی از زنان تأثیرگذار ایران، به نام روز جهانی زن در ریاضیات نامیده شده است. به بخشی از صحبتهای مریم میرزاخانی در مورد فرصتهای زندگی گوش میسپارم و به این فکر میکنم که اگر او در شرایط سخت توانست جوهر ارزشمند وجودی خودش را به دنیا نشان دهد، پس کودکان و نوجوانان ایران هم، حتی اگر در زندگی در مواقعی با غم، ناامیدی و سختی مواجهه شوند، میتوانند آرزوهای بزرگ داشته باشند، خیال کنند و به آن آرزوها و خیالپردازیها دست پیدا کنند.
مریم میرزاخانی در بخشی از صحبتهای ضبطشده خود خطاب به دختر کوچکش آناهیتا میگوید: «انتظار نداشته باش که دنیا به حالت اهمیت بدهد، دنیا هیچوقت اهمیت نمیدهد که خوشحالی یا غمگین، خستهای یا پرانرژی، هیچوقت از او نمیشنوی که موفقی یا شکست خوردهای؟ پس بلندشو و حرکت کن! زندگی کوتاه است و فرصتها محدود هستند؛ اگر دیر برسی قطار رفته و تو جا ماندهای.». میرزاخانی به دنیا ثابت کرد که زنان هم میتوانند در حل پیچیدهترین مسائل دنیا موفق باشند؛ او نشان داد زنان ایرانی در شایستگی و نبوغ چیزی کمتر از زنان سرزمینهای دیگر ندارند. مریم میرزاخانی یک نقاش انتزاعی بود که جهان پیرامون خودش را با اعداد میکشید.
به مناسبت سالروز تولد مریم میرزاخانی، برنده جایزه فیلدز ۲۰۱۴ و روز جهانی زنان در ریاضیات با محمود برآبادی، نویسنده کودک و نوجوان در مورد کتاب «انسانهای کوچک؛ آرزوهای بزرگ: مریم میرزاخانی» و ویژگیهای فردی شخصیت این ریاضیدان صحبت کردهایم که در ادامه، این گفتوگو را میخوانید:
- ایده تألیف این کتاب و پرداختن به شخصیت مریم میرزاخانی چگونه شکل گرفت؟
ایده چاپ مجموعه «انسانهای کوچک؛ آرزوهای بزرگ» که به معرفی اشخاص تأثیرگذار ایرانی میپردازد از ناشر کتاب بود؛ اما من از میان شخصیتهای پیشنهادشده، مریم میرزاخانی را انتخاب کردم. دلیل انتخابم این بود که مریم شخصیت بسیار بزرگی بود که در ایران کمتر به آن پرداخته شده بود؛ البته در چند سال گذشته و در محافل علمی و دانشگاهی ایران او را بهخوبی میشناسند و مقالات فراوانی دربارهاش نوشتهاند؛ اما کودکان و نوجوانان ما کمتر او را میشناسند و من این نیاز را حس کردم و فکر کردم که باید چنین شخصیتی در بین کودکان و نوجوانان ما بیشتر شناخته شود.
- به عقیده شما چه ویژگیهایی در شخصیت مریم میرزاخانی، او را به اولین زن برنده مدال نوبل ریاضیات (فیلدز) تبدیل کرد؟
یک ویژگی، زنبودن مریم بود. زندگی او نشان میدهد که علیرغم محدودیتها و موانع، مریم پیگیر و خستگیناپذیر به تلاش خود در راه کسب دانش و طی مدارج ترقی ادامه داده است. ویژگی دیگر فضای خانواده بود؛ مریم در یک خانواده متوسط (به لحاظ اقتصادی) و فرهنگی بزرگ شد؛ خانوادهای که میدانست باید به علائق و تواناییهای فرزندشان توجه کند و در حد توان، امکانات او را برای تحصیل تا سطوح دانشگاهی فراهم کند. در یک مصاحبه وقتی خبرنگار میپرسد که آیا از اینکه به سرطان مبتلا شدهای ناراحتی و از زندگی شکایت داری؟ مریم جواب میدهد: نه، چون من از امکاناتی در زندگی برخوردار بودم که خیلیها آن را نداشتند. یک ویژگی دیگر داشتن ذهن خلاق بود. او همیشه راههای تازهای را جستوجو میکرد، به ایدههای تازه فکر میکرد و هنگامی که در حل یک مسئله ریاضی در میماند، ناامید نمیشد. با آرامشی که جزئی از خصوصیات رفتاریاش بود به جستوجو ادامه داد و سرانجام به نتیجه رسید.
- در بخشی از کتاب آوردهاید: «مریم به زندگی زنان مشهوری که کارهای بزرگی کرده بودند علاقه داشت و کتابهایی که درباره آنها بود را میخواند.». فکر میکنید آشنا شدن کودکان ایران با شخصیتهای ارزنده ایرانی همچون مریم میرزاخانی چه تأثیری در شکلگیری آینده آنان دارد؟
بیشک خواندن زندگینامه زنان و مردان موفق میتواند انگیزهای برای خیلی از نوجوانانی باشد که با این شخصیتها وجوه مشترکی بین خود و آنها میبینند. نوجوانها از این لحاظ بسیار تأثیرپذیرند و دنبال قهرمان میگردند. شخصیتهای موفق میتوانند الگوهای خوبی برای نوجوانها باشند. مریم در هنگام دریافت جایزه جهانی فیلدز که به نوبل ریاضی مشهور است و به ریاضیدانانی که دستاوردهای برجسته و نوآورانهای در ریاضی دارند، داده میشود میگوید: «خیلی خوشحالم، بیشتر به این خاطر که باعث تشویق زنان جوان و ریاضیدان بشود. مطمئن هستم که در آینده زنان بیشتری در ریاضی خواهند درخشید و افراد بهتری این جایزه را خواهند گرفت.».
- در پایان از خوانندگان و مخاطبان کوچک کتاب پرسیدهاید: «از مریمکوچولو چه چیزهایی یاد گرفتی؟» و از آنها خواستهاید تصویر مریم میرزاخانی را نقاشی کنند. هدف شما از طراحی این فعالیت چه بود؟ فکر میکنید انجام این فعالیت در انتهای داستان چه تأثیری بر درک مخاطب از کلیت کتاب دارد؟
فعالیتی که در پایان کتاب طراحی شده، ابتکار ناشر است و نمیدانم چه تأثیری بر مخاطب گذاشته است، شاید باید کمی بگذرد تا بازخورد آن را از سوی خوانندگان مشاهده کرد. ظاهراً استقبال خوبی از کتاب «مریم میرزاخانی» شده. در فاصله کوتاه پس از انتشار به چاپ سوم رسیده است؛ اما ارزیابیای از تأثیر فعالیتی که در پایان کتاب گذاشته شده، ندارم.
شخصیت مریم آنقدر بزرگ است که کتابهایی در این حد و اندازه نمیتواند همه ابعاد زندگی او را نشان دهد؛ بهویژه که مخاطب کتاب، گروه سنی «ج» که دانشآموزان پایه دوم ابتدایی هستند. نوع دستاوردی که مریم کسب کرده به خاطر حل مسئلههای بسیار دشوار ریاضی که انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۴ مدال فیلدز را به او اهدا کرد، برای افراد بزرگسال هم دشوار است چه برسد به کودکان. بنابراین باید به آن بخشهایی از زندگی این شخصیت پرداخته میشد که خوانندگان و مخاطبان اصلی کتاب بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. مریم زندگی کوتاه اما پرباری داشت. ۴۰ سال عمر کمی است و اگر مرگ مجالش میداد بیگمان شاهد دستاوردهای بیشتری بودیم. او اولین زن دریافتکننده مدال فیلدز در جهان است. مریم شانسهای بزرگی در زندگیاش داشت. در خانوادهای فرهنگی بزرگ شد، دوستان خوبی داشت، محیط تحصیلیاش خوب بود (دبیرستان فرزانگان که برای پرورش استعدادهای درخشان تأسیس شده بود و دانشگاه شریف) و همسر همراه و همدلی داشت که در فعالیتهای آکادمیک همفکر او بود. البته درواقع شانسها، موقعیتهایی بودند که تلاش و کوشش مریم آنها را تبدیل به فرصت کرد؛ اما مریم دو بدشانسی بزرگ هم در زندگی خود داشت. وقتی مریم ۲۰ سال داشت و در دانشگاه شریف درس میخواند، همراه را دانشجویان به اهواز رفت تا در بیستودومین دوره مسابقات ریاضی شرکت کند. در راه برگشت، اتوبوس دانشجویان به دره سقوط کرد و ۶ نفر از دانشجویان نخبه کشور جان باختند. مریم اینبار از چنگ فرشته مرگ فرار کرد؛ اما بدشانسی دوم زمانی بود که مریم ۴۰ سال داشت و در اوج شکوفایی و خلاقیت و شهرت جهانی بود. فرشته مرگ بار دیگر سراغش آمد و همانطور که میدانید در تیرماه ۱۳۹۶ بر اثر ابتلا به سرطان سینه از دنیا رفت.
نظر شما