به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، رضا ستاری عصر سهشنبه در نشستی با عنوان «شالودههای فکری فردوسی در شاهنامه» در موسسه فرهنگی نهال، اظهار کرد: شکلگیری اثر ادبی براثر هر الگوواره، تحت تاثیر فرهنگ همان دوره است و شاهنامه هم از این موضوع مستثنی نیست.
وی افزود: فردوسی زاده و پرورده دوره سامانی است، روزگاری که به عنوان نوزایی فرهنگی و بازگشت به بنیانهای فرهنگی ایرانیان از آن یاد میشود، همان اتفاقی که در رنسانس برای اروپا رخ داد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران گفت: ایران پس از دوره خفقان و تاریکی، وارد دوره سامانیان شد که مشوق دانشمندان، نویسندگان و شاعران بودند و فرهنگ ایرانی را دوباره احیا کردند، فردوسی برای خود رسالت اجتماعی احساس کرد و به تعبیر استاد اسلامی ندوشن «فردوسیها فرزند جرقهها بودند» و فردوسی جریان آن را نمایندگی کرد.
دانشیار دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه مازندران با بیان اینکه اندیشههای شاهنامه بسیار کهن است و ریشه در تفکر ایرانشهری دارد، تصریح کرد: فردوسی با استفاده از حکمت اشراق، شاهنامه را سرود، داستانهای شاهنامه هیچیک داستانهایی نبود که ساخته فردوسی باشد، اینها از قبل روایت میشد و فردوسی به آن شکل هنری داد که البته کار بسیار مهمی بود چون فردوسی تاریخ را به ادبیات برگرداند.
ستاری با اشاره به اینکه پادشاهی در شاهنامه به ۲ نوع است، ادامه داد: پادشاهی در شکل نخست، جهانداری است که بر هفت اقلیم حکومت میکند نوع دوم آنکه پس از فریدون رواج دارد مملکتداری است و پادشاهان هر یک بر اقلیمی حکومت میکنند.
وی با بیان اینکه اندیشه محوری شاهنامه توجه به ایران و ایراندوستی است که مهمترین نکته شاهنامه تلقی میشود، خاطرنشان کرد: دیگر مفاهیم مانند خرد ورزی، دادگری، مقابله با آز و زیادهخواهی مفاهیمی است که حول محور ایراندوستی قرار دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در شاهنامه این دادگری است که به پادشاهان شایستگی میدهد، اظهار کرد: میتوان جمشید را به عنوان نمونه نام برد که دوران پادشاهی او روزگار طلایی است و همه چیز در حالت نیک قرار دارد اما بر اثر گناهی که از جمشید سر میزند فره را ازدست میدهد؛ کیکاووس در شاهنامه چهره خاکستری دارد و نماد کمخردی است که گاهی فره دارد و گاهی ندارد، کیخسرو نماد خیر و دادگری در شاهنامه است.
ستاری با بیان اینکه مفاهیمی که در ایران باستان شکل دیگری داشتند در گذر زمان و به سبب نیاز روزگار در شاهنامه به مفاهیم اخلاقی بدل شدند، افزود: شاهنامه متن حماسی و اخلاقی است و حتی یک واژه غیراخلاقی در آن مشاهده نمیشود و میتوانیم از ابتدا تا انتهای آن را برای کودکان بخوانیم بدون اینکه واژهای را سانسور کنیم اما دفتر شعر برخی شاعران اینگونه نیست.
وی گفت: آنچه در شاهنامه میبینیم بنیانهای اسطورهای دارد اما اسطوره نیست، شالودههای فکری فردوسی در شاهنامه همان خردی است که در ایران باستان وجود داشت، آنچه فردوسی میگوید حماسه نیست اما نشانی از حماسه با خود دارد، فردوسی در این داستانها درس زندگی میآموزد و ضحاک نمونه فردی است که آز او را فراگرفته، این درسها در ژرفساخت داستان پنهان شده است.
دانشیار دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه مازندران با اشاره به اینکه اندیشههای فردوسی جدای از شاهنامه نیست، تصریح کرد: شاهنامه نوعی بازسازی ذهنی برای ایرانیان محسوب میشود و تنها متن کهنی است که بیش از هزار بار از ایران در آن یاد شده و نشان میدهد ملیت برای ایرانیان شناخته شده بود.
ستاری با بیان اینکه در شاهنامه وحدت جغرافیایی وجود دارد و این خدمت بزرگی است که فردوسی به این سرزمین کرده و ایرانیان مدیون او هستند، گفت: شاهنامه یکی از عواملی است که باعث حفظ سرزمین ما شده چون روح حماسی در آن دمیده شده و همواره برای ایرانیان الهامبخش است.
نظرات