مرجان ظریفی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، در مورد تفاوتهای نوشتن برای کودکان نسبت به بزرگسال گفت: نوشتن داستان برای کودک از نوشتن داستان برای بزرگسال سختتر است.
ظریفی با توضیح اینکه توجه به دانش دایرۀ لغات نسبتاً محدود کودکان، یکی از موانع دشوار نوشتن برای کودکان است، اظهار کرد: از دیگر عواملی که نوشتن در این مسیر را مشکل میکند، روانشناسی رشد و تربیت کودک، پرداختن به موضوعات کمتر استفاده شده و یا نوع نگرش کودکانه به مسائل و مهارتهای زندگی است که باعث میشود که نویسنده برای نوشتن داستان کودک تلاشی چندگانه داشته باشد.
نویسنده «چتری برای هانیه» تجربه زیستی کودک را یکی دیگر از عوامل موثر و مهم در نوشتن برای کودکان دانست و افزود: نویسنده باید بتواند تجربه زیستی که کتاب به کودک میدهد را، همراه با لذت کشف و میل به مطالعه کتاب در کودکان افزایش دهد.زیرا نوشتن برای کودکان مرز باریکی دارد و نوشتن برای بزرگسال به شخصه برای من راحتتر است.
وی درپاسخ به این سوال که «آیا تلاش دارد در آینده برای کودکان بیشتر بنویسد یا بزرگسالان؟» عنوان کرد: امید دارم همیشه خادم بچهها باشم و برای آنها بنویسم.
نویسنده یک اژدهای امروزی در پاسخ به این پرسش که «آیا ایده کتاب «فقط یکبار میتوانم زنگ بزنم» رویکرد بومی دارد؟» اینگونه توضیح داد: این داستان بومی نیست و متعلق به همه بچهها است و کودکان امروزی بیشتر مستقل و باهوش هستند اما برخی اوقات پدرها و مادرها آنها را خیلی وابسته تربیت میکنند و اجازه نمیدهند کارهای شخصیشان را انجام دهند.
ظریفی اظفاه کرد: با توجه به نگرانیهای بیش از اندازه و غیر معمول والدین، ممکن است تعدادی از بچهها ترجیح دهند کارهای شخصیشان را خودشان انجام ندهند و برای انجام هرکاری با والدین تماس گرفته و حل مسائلشان را به آنان ارجاع دهند.
وی ادامه داد: جرقه نوشتن داستان «فقط یکبار میتوانم زنگ بزنم» از احساس مسئولیت بچهها نسبت به امور محوله خودشان زده شد و اینکه اگر بچهای تنها در خانه بخواهد کاری انجام دهد و اتفاقی برای او بیفتد، باید چه واکنشی نشان دهد. آیا خودش مکشلش را حل کند؟ و یا اینکه با پدر و مادر تماس بگیرد. و اگر آنها در دسترس نباشند چه کار میتواند انجام دهد. از جمله موارد مطرح شده در این کتاب است.
نویسنده خوزستانی بیان کرد: در کتاب فقط یکبار میتوانم زنگ بزنم داستان پسر بچهای است که وقتی در خانه تنهاست چگونه میتواند در برابر مشکلات مواجه شود. مادر پسر مجبور میشود برای مراقبت از مادرش که در بیمارستان بستری است، به شهرستان برود و پدر پسر نیز در کارخانه چوببری در جنگل خارج از شهر کار میکند، جایی که تلفن همراه آنتن ندارد.
وی بیان کرد: پسرک قصه برای ارتباط برقرار کردن با پدرش باید به دفتری زنگ بزند که ۱۲ دقیقه زمان میبرد تا به دفتر برسد. و پدر پسر به او گفته هر کاری را که زیر ۱۲ دقیقه زمان میبرد، خودش میتواند انجام دهد. پسر شمارههای اورژانس، آتش نشانی، همسایه بالا و پایین را دارد که در مواقع ضروری بتواند از آنها کمک بگیرد.
وی گفت: پسر در داستان ترجیحاً باید روزی یکبار به پدر زنگ بزند.و با خود فکر میکند که کدام کار سختتر است و یا اینکه چه کاری از اولویت بیشتری برای زنگ زدن برخوردار است.
نظر شما