به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سجاد چیتفروش، منتقد در نشست نقد و بررسی کتاب «فعالیت سیاسی و مسلحانه (تاریخ شفاهی گروه حزبالله ۱۳۲۶-۱۳۵۱)» تالیف علیرضا محسنی ابوالخیری گفت: چنین جلساتی موجب میشود به کلیت کتاب بپردازیم و با روند کار مرکز آشنا شویم. باید شخصیتهای موثر در پیروزی انقلاب اسلامی بزرگ داشته شوند و اندیشه و عملکرد آنها را داشته باشیم.
وی افزود: نکته حائز اهمیت اتفاقی است که در فلسطین رخ میدهد. کشتار عظیمی دارد در فلسطین اتفاق میافتد و ما باید واکنش نشان بدهیم؛ همانطور که در دهههای گذشته نیز چنین اتفاقاتی رخ داد. احساس میکنم مانند ماهی داخل آب شدهایم، در حالیکه کشتار دیروز در رفح یکی از فجایع عظیمی است که در حال رخ دادن است. باید به چنین مسائلی بیشتر توجه کنیم.
چیتفروش بیان کرد: همین قضایا و همین اتفاقات بعد از جنگ جهانی اول و دوم اتفاق افتاد. همین مسئله موجب شد که جریانات فکری شکل بگیرد. اینها جریاناتی نبودند که لزوماً به داخل توجه کنند. ترس از دست رفتن اسلام را داشتند. برخی از جریانات اسلامی که خارج از ایران شکل گرفت، همین جریانات در کشورهای عربی نیز همزمان با ایران داشت شکل میگرفت. حزب ملل در این مقطع تاریخی شکل گرفت. اما چقدر اطلاع داریم.
وی گفت: من در ابتدای دهه ۸۰ کتاب «مسی به رنگ شفق» را خواندم. میخواستم بدانم سنخیت آن با جنبشهای عربی اسلامی چیست. کتاب متقنی ندیدم اما دقیق سعی کردم برای استفاده علمی خودم کامل مطالعه کنم. کتاب «فعالیت سیاسی و مسلحانه» به شکلگیری احزاب، نگاه تفصیلی و تحلیلی دارد. قبل از این کتاب، کتاب خوب دیگری در حوزه ندیدم.
این منتقد افزود: درباره نقد کتابها، در ارزیابی کتابها، یکی از شیوههای جمعآوری تاریخ، تاریخ شفاهی است. کتابهای معدودی در این زمینه نوشته شده است. فائزه توکلی، کتاب «مباحث نظری و روششناسی تاریخ شفاهی» را در این زمینه تالیف کرده است. در ابتدای کتاب «فعالیت سیاسی و مسلحانه» (تاریخ شفاهی گروه حزبالله ۱۳۲۶-۱۳۵۱) لازم بود که مولف شرحی درباره تاریخ شفاهی میآورد. مباحث نظری و نحوه استفاده را بیان میکرد و اشارهای به تاریخ شفاهی، روش و نحوه استفاده از آن داشته باشد.
چیتفروش بیان کرد: این کتاب چهارچوب مشخصی ندارد. در ابتدای هر فصل به محتوا اشاره میکند. کتاب بهعنوان یک کار علمی سویههایی از علم مدرن را ندارد. که این یکی از نقصانهای اصلی است. نکته دیگر گزارهایی است که در کتاب اتفاق میافتد. این گزارها به خوبی تبیین نشده است. چه اتفاقی افتاد که از حزب ملل وارد حزبالله شدیم؟ پاسخ به این پرسش را از خواندن این کتاب متوجه نمیشویم. این قضیه ملموس نیست.
وی در ادامه گفت: نکتهای که فوقالعاده مهم است و کمتر مورد توجه قرار گرفته مباحث فکری است که در کتاب دیده نشده است. حزب ملل یکی از ویژگیهایی که داشت این بود که به دنبال یک رویکرد اسلامی و فراملی بود. گریزهایی اتفاق افتاده اما لازم بود منسجمتر توضیح بدهیم تا خواننده بداند و احزاب را بشناسد. خصوصاً در آن مقطع تاریخی که اسلام سیاسی دوباره مطرح میشود. نویسنده باید به اندیشه سیاسی اینها ریزتر و دقیقتر اشاره میکرد که در کتاب ندیدم.
این منتقد بیان کرد: نحوه تحلیل و استفاده از گفتههای مصاحبهشونده نیز در کتاب مورد توجه است. بیشتر مصاحبهها با جواد منصوری انجام گرفته است. مصاحبهشونده به دلیل علاقهای که به انقلاب اسلامی دارد، بعضاً وارد تحلیلهای غیرمرتبط تاریخی شده است. او دائم وارد تحلیل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میشود.
چیتفروش گفت: نویسنده برخی از شخصیتها را به خوبی در پاورقی شرح داده است اما درباره برخی دیگر از شخصیتها هیچ شرحی آورده نشده است. این در حالی است که لازم است خواننده تمام شخصیتها را به خوبی بشناسد. که این نکته جای تامل دارد. این موارد در چاپ بعدی باید اضافه شود. مواردی مفصل توضیح داده شده است و برخی در حد یک پاراگراف بیان شده و اینگونه تعادل به هم خورده است.
وی افزود: بحث سیاسی اجتماعی شکلگیری احزاب دهه ۳۰، ۴۰ و ۵۰ دهه چپها در ایران است. در حوزه فکری بحث چپها مثل شریعتی، جلال آلاحمد مطرح میشود. وقتی این شرایط فکری را بدانید، متوجه میشوید چرا حزب ملل سیاسی از نوع نظامی شد. لازم بود این قسمت دقیقتر شرح داده شود. شرایط انقلابی و سیاسی در فصل اول آمده اما نسبت آن با شکلگیری احزاب جای تامل بیشتری دارد. چرا یک جریان اسلامی با اینکه میداند رویکرد امام سیاسی است، نظامی میشود؟ حزب ملل ممکن است متاثر از جریان چپها بوده باشد. تقریباً جریان خالص سیاسی است اما چرا مسلحانه میشود؟
این منتقد بیان کرد: در کتاب آمده است تا سال ۵۷ اطلاعی از شیوه حضرت امام نداشتیم. مگر میشود حزب مللی که سالهای ۵۷ متوجه میشوند که شیوه حضرت امام مسلحانه نیست و رویکرد مردمی دارد، شیوه مسلحانه در پیش بگیرد؟ این جای سوال دارد که وقتی این کتاب را میخوانیم ممکن است این قضیه را باور کنیم؟ یعنی تا سال ۵۷ از مشی امام اطلاع نداشتند؟ نکته دیگر، بحث علل جذب حزبالله به سازمان مجاهدین است. به دلیل نزدیکی فکری ایدئولوژیک، حزبالله به آنها تمایل پیدا کرد. چرا در این کتاب بحث حزبالله را نزدیک میبیند. لازم بود از کلیت اندیشه آنان بیشتر توضیح داده شود. حزبالله خصوصاً در ابتدای شکلگیری واقعاً از لحاظ ایدئولوژیک نزدیک نبودند. اصل جریان حزبالله واقعاً نزدیک نبود. شاید مشی نظامی که سازمان مجاهدین داشت، آنها را نزدیک کرد.
چیتفروش افزود: البته تکرار هم در متن زیاد است، در بعضی جاها باید به مصاحبهها و یا برخی از مفاهیم ارجاع داده میشد. اینها نکات مهمی بود که از نظر محتوایی و ساختاری باید مورد توجه قرار بگیرد.
در ادامه نشست علیرضا محسنی ابوالخیری، نویسنده کتاب «فعالیت سیاسی و مسلحانه» گفت: دادهها اجازه نداد که وارد اندیشه سیاسی بشویم. اتفاقاً گذارهها کاملاً در کتاب مشخص شده است. حزبالله همان تجربه حزب ملل اسلامی است، منهای ضعفهایی که داشت. اشتراکات را بیان کردم اما نخواستم سوژه حزب ملل را بیان کنم. سازمان مجاهدین خلق قبل از حزبالله است.
وی افزود: درباره تاریخ شفاهی هم با مطالعه وارد شدم. تاریخ شفاهی متد و ویژگیهای خاص خود را دارد. نگاهی که موسسات پژوهشی دارند متفاوت است. جامعه هدف کتاب، نیز بیشتر مخاطب عام است.
نظر شما