سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حسنپور گل محمدی: آنچه طی قرون و عصر حاضر بر آن رفته و هنرمندان فرهیختهای که از این پلهٔ اجتماع و انسانساز به قلههای اجتهاد رسیده و تأثیرات آن در دورههای مختلف تاریخ ماندگار بودهاند و همچنین تمام کسانی که با قلم و قدم به تداوم حیات و قوام آن همت گماشته و در کنار هنرمندان نخبه و مدیران هنر و فرهنگشناس، پرچم هنرهای نمایشی «تئاتر» کشورها را در مبارزه با جهل در اهتزاز نگه داشتهاند، مخصوصاً پژوهشگران و تاریخنویسان و ادیبان ایرانی که تاریخ هنرهای نمایشی ایران را رقم میزنند.
با آغاز قرن بیستم اما پژوهش تئاتر سرنوشتی کاملاً متفاوت یافت. پژوهشگران تئاتر در ابتدای این قرن به فراست دریافتند که اگر متقدمان آنها به سراغ اجتماع و سایر علومانسانی نرفتهاند، در عوض متفکران سایر عرصهها خود به سراغ تئاتر آمدهاند و برای تکوین نظریات خویش از تئاتر الهام یافتهاند: «هگل» با خواندن نمایشنامۀ «آنتیگونه» بود که توانست ایدهاش در باب دولت را تکامل بخشد و از مصداقهای عینی آن برای تحکیم بحث خویش استفاده کند، مارکس با خواندن نمایشنامۀ «تیمون آتنی» از نبوغ «شکسپیر» در تصویرکردن روابط اقتصادی در جامعه به شگفت آمده بود و برای تکوین ایدهاش در باب مفهوم سرمایه و ارزش نقدینگی از این نمایشنامه الهام گرفت، و «فروید» تنها به کمک نمایشنامۀ «ادیپ شهریار» توانسته بود یکی از مهمترین ایدههایش در روانکاوی را بیابد و بر آن نام «عقدۀ ادیپ» بنهد.
از دیگر سو، رابطهای متقابل نیز شکلگرفته بود و هنرمندان تئاتر نیز بهکرات از سایر علومانسانی در کار خویش بهره میبردند: «استانیسلاوسکی» برای سیستم بازیگری خویش از نظرات روانکاوانی مانند «ریبوت» و «پاولف» استفاده میکرد و اکسپرسیونیستها و فوتوریستها چه در آثار و چه در بیانیههایشان اشاراتی پیدا و پنهان به آرای «فروید»، «مارکس» و «نیچه» داشتند.
در چنین شرایطی پژوهشگران تئاتر بر سر دوراهی قرار گرفتند: آنها یا باید بر تحولات سریع و همهجانبه جامعه چشم میپوشیدند و به شیوه قدما فقط به ارزیابیهای درونمتنی تئاتر میپرداختند که این به بهای قطع ارتباط آنان با بسیاری از آثار هنری مدرن تمام میشد و یا اینکه باید با روزگار خویش همگام میشدند و پژوهش صرف تئاتر را به پژوهشی بینارشتهای و پویا بدل میساختند.
تاریخ تئاتر نشان میدهد که ابتدا بیشتر پژوهندگان تئاتر در قبال درآمیختن نظریه تئاتر با سایر علومانسانی مقاومت کردند و شاید هم حق داشتند، زیرا بیست و سه قرن پژوهش تکبعدی را یکشبه نمیتوان کنار نهاد؛ بنابراین تنها عده قلیلی از پژوهشگران این انعطاف را داشتند که از سایر دستاوردهای فکری برای پژوهش تئاتر بهره ببرند.
پرتو این رویکرد معاصر، پژوهش مدرن دیگر دیدگاهی گذشتهنگر ندارد و آثار نمایشی را تنها در پرتو دلالتهای امروز میبیند، چنین پژوهشی حتی اگر آثار کلاسیک را مورد بررسی قرار دهد، بازهم در تحلیلهای خود از دانش اجتماعی معاصر خود بهره میبرد آن هم جهان معاصر امروزه که فضای مجازی، زندگی اولش است و برای درک بهتر آن بدان معنایی امروزی میبخشد؛ بهعنوانمثال برای بررسی آثار «شکسپیر» دیگر نمیتوان تنها به شرایط اجتماعی عصر الیزابت یا قریحۀ فردی شکسپیر اشاره کرد.
پژوهش مدرن تئاتر نشان میدهد که اگر آثار شکسپیر بخواهند معاصر ما باشند باید آنها را به نحوی اجرا کرد که دغدغهها، تلخکامیها و اضطرابهای انسان معاصر را بازتاب دهند، اجراهای آثار شکسپیر باید به نحوی دراماتورژی شوند که در آن اشارات و دغدغههای سیاسی روزگار ما مشهود باشند، تنها در این صورت است که تماشاگران میتوانند وقایع آن نمایش را مربوط به خود بدانند و آن را با گوشت و خون خود درک کنند، حتی تماشاگران خاص، چه برسد که در کشور ایران تمام خانوادهها مخاطب تئاتر نیستند. پژوهش و نظریۀ تئاتر اما در بهترین حالت خود آیندهنگر است. هر پژوهش اصیلی که پیوندهای واقعی با شرایط زمانهاش داشته باشد میتواند دورنمایی از آیندۀ تئاتر را ترسیم سازد. پژوهش گرانی که در اوج کار خویش به چنین نقطهای رسیدند انگشتشمارند و چه زیبا است که پژوهشگران آیندهپژوه، ایدههای دیدهورانه «آرتو» و وجوه عملگرایانه «فرهنگ مطالعات پژوهشی» را بدین صرافت در بین خانوادهها بارور کنند که همگان بدانند پژوهش تئاتری دیگر تنها آن تحقیقات فاضلانهای نیست که در کنج کتابخانهها صورت پذیرد، بلکه بهموازات آن، پژوهش باید در سالنهای تمرین تئاتر، در بین نمایشها میدانی و خیابانی و محیطی انجام شود، چون تئاتر برای همه است نه قشری خاص، در کل میخواهم بگویم در دانشگاهها در مدارس، در اجراهای نمایش، در فستیوال و جشنوارههای تئاتر و حتی دورهمیهای تئاتر هر کلام، گفتگو و گفتمانی باید واو به واو آن با تفکر، اندیشه و خرد باشد، هنر زمانی در بین خانوادهها معنا پیدا میکند که مدیران و مسئولان فرهنگ و هنر بدانند قبل از رسیدن به مقصد تنها خرید بلیت رفت با هواپیما مهم نیست، بلکه شاید آن پرواز به مقصد نرسد یا شرایط جغرافیایی بلیت برگشتی را در برنداشته باشد.
نظر شما