پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۶
روایتی از دو قصه تاریخی امام موسی کاظم (ع) برای کودکان

بیستم ذی‌الحجه، ولادت امام موسی کاظم (ع) است. این رخداد خجسته را بهانه‌ای کردیم برای آشناکردن کودکان با کتابی که جدای از تاریخ، دو داستان از امام موسی کاظم (ع) نیز با کودکان به اشتراک می‌گذارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «امام موسی کاظم (ع)» جلد نهم از مجموعه «قصه‌هایی از چهارده معصوم» است که فاطمه قدیانی برای گروه سنی «ب» و «ج» نوشته و محمد صلواتیان آن را تصویرگری کرده است. در این کتاب، علاوه بر زندگینامه امام موسی کاظم (ع)، دو قصه از ایشان متناسب با مخاطب کودک و نوجوان روایت شده است.

در بخشی از متن این کتاب می‌خوانیم:

امام از مرد غریب خداحافظی کرد و راه افتاد. چند قدم جلوتر به آن دو نفر رسید. آن‌ها سلام کردند و سر راه امام ایستادند. یکی از آن‌ها گفت: «سلام به نواده‌ی رسول خدا!» امام جواب او را داد. مرد گفت: «آیا این مرد را می‌شناسید؟» امام گفت: «نه، مرد غریبی است. انگار از راه دوری آمده!» مرد گفت: «از شما تعجب می‌کنم با مرد غریبی که از راه دور آمده و معلوم نیست از کدام خانواده است و آباء و اجداد او کیستند این‌طور می‌نشینید و صمیمانه با او صحبت می‌کنید به او سکه می‌دهید. شما با این همه علم و دانش با این همه بزرگواری کنار شخصی خاک‌آلود و روستایی می‌نشینی شما فرزند پیامبر و امام شیعیان هستید. او باید به پای شما بیفتد.» امام با لبخند گفت: «این مرد غریب بنده‌ای از بندگان خداست! مسلمان است و برادر دینی ما. هر دو انسانیم و جد بزرگمان حضرت آدم، حتماً می‌دانید که اسلام انسان‌ها را به برادری و برابری دعوت کرده است. امروز او غریب است و به شهر ما آمده و به کمک ما نیاز دارد. شاید فردا ما در شهری غریب باشیم و به کمک او احتیاج داشته باشیم.»

امام موسی کاظم (ع) هفتمین امام شیعیان است. آن حضرت در مدینه بزرگ شد؛ شهری که پدرش حضرت صادق (ع) کلاس درس داشت و شاگردان زیادی در آن کلاس شرکت می‌کردند؛ شاگردانی که هر کدام دانشمندان بزرگ زمان خود بودند. حضرت امام موسی کاظم (ع) در چنین محیطی و همراه چنان پدری رشد کرد و از کودکی به جوانی رسید. امام موسی کاظم (ع) بیست‌ساله بود که پدرش امام صادق (ع) به دست خلیفه عباسی به شهادت رسید. از آن روز امام موسی کاظم (ع)، امام و رهبر مردم شد و در همه کارها آن‌ها را راهنمایی می‌کرد. در زمان امام موسی کاظم (ع)، هارون، خلیفه عباسی حکومت می‌کرد. او از امام می‌ترسید، فکر می‌کرد امام با مردم حرف می‌زند و کارهای بد خلیفه را به مردم نشان می‌دهد؛ این بود که خلیفه دستور داد امام موسی کاظم (ع) را دستگیر کردند و به زندان انداختند. امام حدوداً چهار سال در زندان بود تا اینکه در روز ۲۵ رجب سال ۱۸۳ مأموران بی‌رحم و سنگدل هارون، امام را در زندان به شهادت رساندند. شیعیان و دوستان آن حضرت، پیکر آن حضرت را در محلّه کاظمین به خاک سپردند.

اطلاعات بیشتر:

انتشارات برف، جلد نهم از مجموعه «قصه‌هایی از چهارده معصوم» با عنوان «امام موسی کاظم (ع)» را به قلم فاطمه قدیانی و تصویرگری محمد صلواتیان در ۱۲ صفحه و به بهای ۲۵ هزار تومان منتشر کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها