خسرو باباخانی در حاشیه برگزاری نخستین دوره آموزشی «اقلیم قلم» در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مورد ضرورت برگزاری این دوره عنوان کرد: داستانهایی که در سالهای قبل مورد داوری قرار گرفتهاند، عموماً فضای شهری و آپارتمانی داشتهاند. به همین دلیل مسئولان خانه کتاب به این نتیجه رسیدهاند که باید هنرجوها را تشویق کرد تا کارهای بومی هم خلق کنند. به همین دلیل چند استان را تجمیع کردند و مدرسانی را آوردند تا با هنرجوهای داستاننویسی صحبت شود و آنان را برای خلق آثار بومی، آموزش دهند.
این مدرس داستاننویسی در مورد سرفصلهایی که در دوره اقلیم قلم تدریس کرده است، گفت: مهمترین و اولین سرفصل من این بود که چرا داستان؟ سوال من از هنرجویان این بود که چطور از بین همه قالبهای نگارشی، داستان را انتخاب کردهاند. این موضوع بسیار مهمی است سپس در این دوره در مورد خصوصیات داستان صحبت کردم و اینکه هنرجوها چه چیزهایی را باید مطالعه کنند.
باباخانی در مورد مهمترین چالش امروز در حوزه تدریس داستان نویسی عنوان کرد: در حال حاضر به شکلی کلاسها را تعیین میکنند، که البته عموماً هنرجوها را بر اساس آثار ارسالی دعوت میکنند و نمیتوان همه این تعداد را در یک کلاس جا داد بنابراین آنها را تقسیم میکنند. سطح بین هنرجوها در کلاسها با هم بسیار متفاوت است. عده ای در سطح پایین و عدهای در سطح بالا هستند. در این شرایط معلم نمیداند از کجا و از چه سطحی تدریس کند.
وی با اشاره به اینکه اغلب هنرجویان جوان، نویسندگی را جدی نمیگیرند، گفت: متاسفانه نویسندگی اولویت هنرجوها نیست؛ درحالیکه نمیتوان با نگاه تنفننی داستان نویس شد؛ برای خلق داستان خوب، باید خیلی نوشت تا شاید یک داستان خوب نوشته شود.
این مدرس کارگاه سه روزه اقلیم قلم افزود: کارهای احمد محمود، محمود دولتآبادی، غلامحسین ساعدی عالی است و کارهای احسان عبدیپور با اینکه به صورت کتاب منتشر نشده و در سطح فضای مجازی منتشر میشود، بسیار بومی است و یک بوشهری تمام عیار است.
وی در مورد زنان نامآور در حوزه ادبیات اقلیمی نیز از منیرو روانیپور و شهرنوش فارسیپور نام برد.
باباخانی با اشاره به اینکه پیشروی به سمت دهکده جهانی، کل فرهنگها را تحت تاثیر قرار داده است، گفت: مردم از هویت فرهنگی و مذهبی و تاریخی در حال تهی شدن هستند؛ همه مردم و از هر جغرافیایی نمیتوانند مثل هم فکر کنند و مثل هم زندگی کنند. باید به مردم یادآوری کنیم که چه آداب و رسوم و ارزشهایی داریم و میتوانیم به فرهنگ خود ببالیم. از دیگر سو حتی آداب و رسوم غلط هم باید نوشته شوند تا مردم با تفکر به اشتباه بودن آنها پی ببرند؛ مانند اینکه عقد دختر عمو و پسرعمو در آسمانها بسته شده که کاملاً غلط است و وقتی در داستانها بازتاب یاید، اشتباه بودن آن بیشتر معلوم میشود.
نظرات