یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۸
مخاطب در کتابخوانی باید سلیقه خود را پیدا کند

کرمان- سروش صحت گفت: کتابی نیست که ناگهان زندگی آدمی را تغییر دهد درحالیکه زندگی همواره در حال تغییر است، در کتابخوانی سلیقه خود را پیدا و آن را دنبال کنید و محدوده سلیقه‌تان را باز بزارید.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در کرمان، دیدار با سروش صحت و جشن امضا کتاب «تاکسی سواری» با حضور صدها نفر از اهالی فرهنگ و هنر در کرمان برگزار شد.

سروش صحت در پاسخ به این سوال که «آیا داستان‌های کتاب تاکسی سواری واقعی‌اند؟»، گفت: به نظر من همه داستان‌ها ترکیبی از واقعیت و خیال اند، بخشی از آن واقعی و بخشی از آن خیال است، همانقدر که خیال‌های ما واقعی و نشات گرفته از واقعیت هستند.

وی افزود: این داستان‌های کوچک اولین بار سال ۸۶ در یک روزنامه در یک ستون کوچک چاپ شد، پس از آن گفتند هفته بعد هم یکی دیگر بنویس و این کار ادامه دار شد.

صحت تصریح کرد: داستان‌های اول و دوم اتفاقی در تاکسی بودند و مسئول آن صفحه به من گفت یک مدتی درباره اتفاقات تاکسی بنویس و این مدت شد ۱۵ سال که هر پنجشنبه در هر حالی این را می‌نوشتم.

وی با بیان اینکه هر چهارشنبه این یادداشت را می‌نوشتم و پنجشنبه چاپ می‌شد، اظهار کرد: یک مدت در روزنامه اعتماد چاپ سپس در شرق منتشر شد این روند تا سال ۱۴۰۱ ادامه داشت و از دو سال پیش دیگر نوشته نشد.

وی در پاسخ به سوال یکی از شرکت کنندگان مبنی بر اینکه «چه کتابی زندگی شما را تغییر داد»، گفت: کتابی نیست که ناگهانی زندگی کسی را تغییر دهد کما اینکه زندگی همواره در حال تغییر است.من می‌توانم تعدادی کتاب که دوست داشتم را بگویم اما هراس دارم به این دلیل که برخی از کتاب‌هایی که خیلی دوست داشتم ده سال بعد که مجدداً آن را خواندم دیگر دوستش نداشتم.

وی تصریح کرد: لزومی ندارد کتاب‌هایی که من خواندم و دوست داشتم قطعاً کتاب‌های خوبی باشند.

مخاطب در کتابخوانی باید سلیقه خود را پیدا کند

صحت ادامه داد: مجموعه ای از عوامل خانوادگی، سن، شرایط و جامعه و … در آن محدوده زمانی روی انتخاب کتاب‌هایم در مقاطع مختلف موثر بوده است.

وی گفت: پیشنهادم این است که سلیقه خود را پیدا کنید و آن را دنبال کنید و باز بزارید تا شکوفا شود.

صحت از علاقه اش به کرمان گفت از اینکه حدود چهل سال پیش در کرمان دانشجو بوده و خاطرات خوبی از این شهر به یاد دارد، او می‌گفت خاک کرمان آنچنانی دامن گیر بود که چند ماه بعد از اتمام درس دراین شهر مانده بود.

وی گفت: ابتدای دانشجو بودم هر آخر هفته به اصفهان باز می‌گشتم اما آنقدر شما کرمانی‌ها خونگرم و مهمانواز هستید که کرمان را وطن خود میدانستم و یه خانواده میگفتم در کرمان بیشتر از هر جای دیگر به من خوش میگذرد و بیشتر میماندم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها