دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۵
کتابخانه‌مان باید در بهترین جای خانه باشد نه تلویزیون!

یک معلم و مشاور کودکان و نوجوانان گفت: در خانه ما و در مکانی که زندگی می‌کنیم، بحث کتابخوانی باید مطرح باشد. معمولاً بهترین جای خانه در فرهنگ ما جایی است که تلویزیون قرار دارد؛ در صورتی که کاش شرایطی ایجاد کنیم تا کتابخانه‌مان در بهترین جای خانه باشد و این کتاب خواندن معنایی داشته باشد.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطمه خداوردی: این روزها، علاقه‌مندان به کتاب کودک و نوجوان، بهنام نیک‌پور را با مطالب جالب توجه و متفاوتی که از معرفی کتاب‌های کودک و نوجوان در صفحه مجازی خود به اشتراک می‌گذارد، به خاطر می‌آورند؛ اما او علاوه بر ترویج کتاب، به واسطه تحصیل در رشته دکتری روان‌شناسی تربیتی، معلم و مشاور کودکان و نوجوانان نیز است. او کلاس‌های درس خلاقانه و مهارت‌محوری دارد که در بچه‌ها هنگام انجام فعالیت‌ها شوقی تأمل‌برانگیز ایجاد می‌کند. آنچه که امروز در این گفت‌وگو، موضوع بحث ما و این مروج کتاب کودک و نوجوان است، صحبت درباره اهمیت مطالعه دانش‌آموزان دوره دبستان در تعطیلات تابستانی و معرفی کتاب‌های مناسب این گروه سنی از دیدگاه یک مشاور و معلم کودک و نوجوان است. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

- آقای نیک‌پور، از چه زمانی به سراغ حوزه کودک و نوجوان رفتید؟ تاکنون در این حوزه چه فعالیت‌هایی داشته‌اید؟

داستان اینکه چرا و چطور این شغل را انتخاب کردم برمی‌گردد به اینکه یک بخش آن علاقه شخصی من است و بخش دومش هم این است که همیشه دوست داشتم یاد بگیرم و همیشه دوست داشتم تردیدها، سوال‌ها یا چالش‌هایی را که با آن مواجه می‌شوم با بقیه به اشتراک بگذارم. چه جایی بهتر از کلاس درس برای این موضوع؟ کتاب‌خواندن را به صورت خاص یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد بشری می‌دانم و به نظر من کتاب جادوی زندگی ماست که هزاران سال زندگی و زیستن را در اختیار ما قرار می‌دهد. کتاب واقعاً باحال است و ما را به جاهایی می‌برد، ما را به سرزمین‌هایی می‌برد که شاید سوال‌هایی را برای ما ایجاد کند یا شاید چالش‌هایی را در ما شعله‌ور کند که توجه به این سوال و چالش‌ها زندگی را برای ما جذاب‌تر خواهد کرد. خلاصه که کتاب مخصوصاً کتاب کودک و نوجوان ماهیت خیلی عجیب دیگری دارد؛ به نظرم عمق زندگی انسان‌ها می‌تواند در این کتاب‌ها بروز و ظهور پیدا کند و من این را خیلی دوست دارم.

همان‌طور که گفتم من هم معلم هستم و هم کار کلینیکی یعنی مشاوره انجام می‌دهم. در کنار آن، کلاس‌های مختلف آزاد هم برگزار می‌کنم؛ مثلاً کلاس‌های موضوعی و درواقع کارگاه‌های بلندخوانی کتاب، کارگاه‌های به اشتراک گذاشتن کتاب با کودک، کتابخوانی معلم‌ها برای بچه‌های کلاس و کتابخوانی والدین برای بچه‌ها. علاوه بر این‌ها، دوره‌هایی که خودم برگزار کردم دوره‌های متعددی در مؤسسه‌های مختلف بوده که می‌توانم بگویم یکی از بهترین مؤسسه‌ها برای خود من در آن دوره‌ای که می‌خواستم کار کودک را شروع کنم، شورای کتاب کودک بود که روان‌شاد توران میرهادی پایه‌گذارش بود. من به او ارادت بسیار زیادی دارم و این افتخار را داشتم که در این شورا حضور پیدا کنم و در کلاس‌های ادبیات شورای ادبیات کودک و نوجوان در شورای کتاب کودک شرکت کنم و چند جلسه‌ای هم به عنوان مهمان در جلسات تدوین فرهنگنامه کودکان و نوجوانان حضور داشته باشم؛ خلاصه که به نوعی می‌توان گفت این آتش شوق را شورای کتاب کودک در من شعله‌ور کرد. من آنجا را خیلی دوست داشتم و فعالیتم نیز از آنجا آغاز شد.

- به نظر شما مطالعه غیردرسی در فرصت تعطیلات تابستان، چه تأثیری بر توانایی خواندن و نوشتن یا دیگر توانایی‌های کودکان دبستانی خواهد گذاشت؟

وقتی که حرف مطالعه درسی و غیردرسی می‌شود فرضیه اشتباهی درباره آن داریم. واقعیت این است که ما می‌دانیم بخش زیادی از مطالعه درسی ما غیرکارآمد است؛ این نقد به نظام آموزشی ما در آموزش و پرورش کاملاً وارد است؛ چون ما هرساله داریم با انبوهی از سوال‌ها مواجه می‌شویم که «آقااجازه، خانم‌اجازه اینی که خوندیم به چه درد ما می‌خوره» یا «این موضوع یا این درس رو چرا ما باید بخونیم وقتی هیچ استفاده‌ای ازش نمی‌کنیم؟». به نظر من چیزی که در آموزش ما گم شده این است که ما مدام بحث درسی و غیردرسی می‌کنیم. کتاب خوب، خوب است؛ چه درسی باشد چه غیردرسی و چه‌بسا در زندگی بچه‌ها وزن کتاب‌هایی که ماهیت غیراجباری دارند خیلی بیشتر باشد؛ دلیلش هم این است که این کتاب‌ها واقعاً انسان را وارد یک دنیای بدون مرز و بدون محدودیت از اندیشه‌ها می‌کنند و چقدر خوب است که ما شرایطی را ایجاد کنیم تا فرزندمان با شناختن انتشارات معتبر، نویسندگان و تصویرگران معتبر و مترجمان معتبر بتواند در هر فرصتی کتاب بخواند.

ببینید بحث مطالعه غیردرسی فقط برای تابستان مطرح نیست. من هم مثل خیلی از مشاورها فکر می‌کنم تابستون باید برویم یک عالمه بازی کنیم؛ اصلاً در سنین کودکی و نوجوانی باید یک عالمه بازی کرد نه اینکه لزوماً کتاب خواند؛ اما این کتاب‌خواندن است که خوب است، جادو می‌کند و جادویش این است که من در جاهای مختلف، خانواده‌هایی را می‌بینم که با کتابخوانی برای فرزند خود، شرایطی ایجاد کرده‌اند که چه از نظر ادراکی، چه منطقی و چه رشد استعدادهای فردی، کودک پیشرفت کرده و حتی بدون اینکه کسی ذره‌ای به او نوشتن یا خواندن یاد بدهد بر اثر یادگیریِ مشاهده‌ای و قرار گرفتن در فضای آموزشی، همه‌چیز را یاد گرفته است. یک بحثی داریم در یادگیری که معمولاً مهجور واقع می‌شود؛ بحثی مربوط به یادگیری مشاهده‌ای است. اگر فضا و محیط یادگیرنده باشد، بر آن فردی که دارد در آن فضا زندگی می‌کند خیلی تأثیر دارد. پس بحث ما فراتر از توانایی خواندن و نوشتن است؛ بحث ما روی این است که در هر فرصتی باید کتاب خوب را شناخت و باید کتاب خوب را خواند. بحث ما این است که یک بخش خیلی زیادی از محتوای آموزش و پرورش ما درخور نقد است و کاملاً هم می‌شود آن را بررسی کرد. اگر منظور ما از مطالعه غیردرسی کتاب‌هایی باشد که در مجموعه کتاب‌های درسی بچه‌ها نمی‌گنجد، اگر واقعاً کتاب خوبی باشد روی همه توانایی‌های کودک اثر می‌گذارد. ما اکنون کتاب‌های موضوعی یا کتاب‌های چندلایه بسیار خوبی در حوزه کودک داریم؛ خدا را شکر، چندسالی است که نویسنده‌ها و تصویرگرهای ایرانی هم تألیف کتاب‌های خیلی خوب را شروع کرده‌اند و من فکر می‌کنم بحث ما باید فراتر از خواندن و نوشتن باشد؛ چون ادراک و فهمی که این کتاب‌ها به بچه‌ها می‌دهند بسیار درخور توجه و قطعاً تأثیرگذار است؛ حالا در هر فصلی که می‌خواهد خوانده شود.

- شما به عنوان یک مشاور و معلم، چه راهکارهایی را برای اینکه مطالعه غیردرسی در دوره تعطیلات تابستانی، برای دانش‌آموزان مفید باشد و آن‌ها را به امر کتابخوانی علاقه‌مند کند، پیشنهاد می‌کنید؟

بحث خیلی مهمی در مورد اینکه چه کار کنیم تا بچه‌ها کتاب بخوانند و مطالعه غیردرسی داشته باشند وجود دارد که واقعاً بحث پیچیده‌ای است. من در پاسخ سوال قبلی هم اشاره کردم و گفتم که ما واقعاً باید بحث درسی و غیردرسی را رها کنیم. بخشی از کتاب‌های درسی واقعاً به نظر من غیردرسی هستند و اصلاً کمکی به ما نمی‌کنند و درسی در زندگی به ما نمی‌دهند. این مسئله وجود دارد؛ ولی اگر من بخواهم به عنوان یک مشاور و معلم راهکار برای مطالعه بدهم، اولین چیزی که باید به آن اشاره کنم این است که کتاب‌های خوب را باید شناخت و ناشران و نویسندگی و تصویرگران خوب و معتبر را. وقتی که این‌ها را شناختیم حالا باید برویم به سراغ کتاب‌هایی که به صورت غیرمستقیم موضوع‌های مختلف را در میان می‌گذارند و بیان می‌کنند. از طرفی کتاب کودک و نوجوان علی‌القاعده کتاب تصویری است؛ تصویر نقش خیلی خیلی پررنگی در این کتاب‌ها دارد. استفاده از بعضی از این کتاب‌ها که تصویر و متن آن با همدیگر هم‌افزایی ایجاد می‌کنند و مکمل یکدیگر می‌شوند و پیام خیلی خوبی را هم به مخاطب ارائه می‌دهند، راهکار سوم مدنظرم است. باید در خانه ما و در مکانی که زندگی می‌کنیم، بحث کتابخوانی مطرح باشد. معمولاً بهترین جای خانه در فرهنگ ما جایی است که تلویزیون قرار دارد؛ سوالم این است که چرا از همه بیشتر تلویزیون می‌بینیم؟ در صورتی که کاش شرایطی ایجاد کنیم تا کتابخانه‌مان در بهترین جای خانه باشد و این کتاب خواندن معنایی داشته باشد.

اولین شرطی که باید در مطالعه غیردرسی برای کودکان و نوجوانان به وجود بیاوریم، این است که خودِ خانواده اهل مطالعه باشد؛ کتاب باید جایگاه مشخص و ارزشمندی داشته باشد فراتر از جایی که اکنون هست. نباید برای زیبایی خانه، کتاب بچینیم یا به صورت نمادین، دیوان حافظ و شاهنامه و قرآن را کنار هم بگذاریم و فکر کنیم که کاری کرده‌ایم! باید کتاب‌ها را به صورت کاربردی در زندگی‌مان استفاده کنیم؛ پدر و مادر و کسانی که در آن خانه زندگی می‌کنند باید این موضوع را پیگیری کنند که کتاب، حضور فعال در خانه داشته باشد و بخش‌هایی از روز را حتماً به کتابخوانی اختصاص دهند و در آخر اینکه، برای انتخاب کتاب به سراغ صاحب‌نظران این حوزه بروند. گاهی‌اوقات می‌بینم که متأسفانه در فروشگاه‌های کتاب حتی در شهر تهران که فروشگاه‌های خوبی هم دارد، دانشِ کتابفروشی‌ها واقعاً مهجور است؛ یعنی وقتی به کتابفروشی می‌رویم فروشنده‌ها دانش کافی در مورد کتاب‌ها ندارند تا بتوانند کتاب را به خوبی ارائه دهند. پس رجوع به مکان‌های معتبر برای کتاب‌خریدن یا حداقل اطلاع‌داشتن از کتاب‌های خوب، خیلی مهم است. من دیده‌ام که بعضی‌مواقع خانواده‌ها به فروشگاه‌های بزرگ کتاب می‌روند و به بچه‌شان می‌گویند هرچه دلت خواست بخر یا مثلاً می‌گویند خانم یا آقای فروشنده، چه کتابی خوبه بخریم و فروشنده هم چند کتاب معرفی می‌کند و آن‌ها می‌خرند. اگر واقعاً به دنبال کتاب حرفه‌ای هستیم حتماً باید با چند مرکز - حالا چه مراکز مشاوره چه مثلاً شورای کتاب کودک - همراه شوید و محتواها را بررسی کنید تا بفهمید چه کتابی خوب است. شما رب گوجه‌فرنگی هم می‌خواهید بخرید بالاخره بین چند نشان تجاری تحقیق می‌کنید و بعد یکی را انتخاب می‌کنید؛ پس حتماً به این موضوع توجه کنید که در مورد کتاب از متخصصان مشورت بگیرید و بعد کتاب را تهیه کنید؛ چون بخشی از روند مطالعاتی شما وقتی تکمیل می‌شود که کتاب خوبی بخوانید. این خیلی مهم است و ما اکنون در این مسئله دچار مشکل هستیم. به هر حال باید در این زمینه، خانواده‌ها اطلاعات داشته باشند. برای مثال یکی از کارهای مرتبطی که خودم در این زمینه انجام داده‌ام این است که هر کسی که از من در مورد کتاب مشورت بخواهد اول یک پادکست ۷۰، ۸۰ دقیقه‌ای برایش می‌فرستم و می‌گویم آن را گوش دهد تا کتاب خوب را بشناسد و با شرایط کتاب خوب آشنا شود، بعد بیاید باهم راجع‌به اینکه کتاب را چگونه بخریم و از کجا بخریم و مسائل دیگر، مشورت کنیم.

ادامه دارد...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط