سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، الهام بهروزی: وقتی در فرهنگ عزاداری بوشهر تأمل میکنید در کنار آیینهای بیبدیل و بدیع، با یک سری نامهایی مواجه میشوید که به این فرهنگ قوام و اعتبار بخشیدهاند، مثل «بخشو». نامی که به طرز شگفتی به نوحهخوانی بوشهری پیوند خورده است؛ پیوندی که نه گذر زمان و نه مدرن شدن سبک زندگی توانسته آن را بگسلاند؛ چون که این نام به نام سالار شهدا اباعبدالحسین (ع) گره خورده است.
بدون اغراق، بخشو تداعیگر حسین و ماتم اوست. او با نوحههای که گاه به نغمههای ربانی میماند، شرحی جانسوز از آنچه بر امام حسین (ع) و خاندان و یارانش در صحرای کربلا گذشته، داده؛ شرحی که در گنبد هستی همچنان تسلسلوار در خاطر و ذهن جهانیان میچرخد و میچرخد تا یزیدیان عالم را پیوسته روسیاه کند. به عبارتی، نوحههای بخشو همان صدای حقخواهی و تظلمخواهی است که قرنها پیش در کربلا سر داده شد.
بخشو که در شناسنامه نامش جهانبخش کردیزاده است، نوحهخوان برجسته و پرآوازه بوشهری است که در سال ۱۳۱۵ در بوشهر در محله «باغ ملا» دیده به جهان گشود و در سال ۱۳۵۶ در حالی که هنوز جوان بود و به اسطوره نوحهخوانی جنوب مبدل شده بود، از این سرای سپنجی رخت اقامت بست و به دیار ابدی شتافت.
بعد از او نوحهخوانهای خوشخوانی آمدند ولی هیچکدام به اشتهار و آوازه بخشو نرسیدند. هر چند به عقیده بسیاری از پژوهشگران حوزه موسیقی، ناخدا عباس دریانورد پایهگذار شیوه نوحهخوانی به سیاق امروزی است اما با ظهور جهانبخش کردیزاده (بخشو) فصل جدیدی در نوحهسرایی بوشهر گشوده شد. او با صدای بم و جادویی خود عزاداران حسینی را در سراسر ایران و خلیج فارس به سمت نوحههای خود جذب کرد.
«بخشو» یک نوحه را دو بار تکرار نمیکرد
سیدقاسم یاحسینی در خصوص ظهور زندهیاد جهانبخشکردیزاده در عرصه نوحهخوانی جنوب به خبرنگار ایبنا در بوشهر گفت: به عقیده من، درباره ظهور چهرههای هنری و موسیقیشناسی نظیر زندهیاد «بخشو» هیچ قاعده و قانونمندی وجود ندارد. ما در تاریخی موسیقی و هنر شاهد ظهور نوابغی هستیم که بدون هیچ پیشینه تاریخی، چنان نقشآفرینی میکنند که معاصران و آیندگان خود را شگفتزده میکنند. بدیهی است بندر بوشهر در طول سه سده اخیر، نوحهخوانهای فراوانی در دامن خود پرورانده که قبل از بخشو، شاید بهترین آنها زندهیادان ناخدا دریانورد و محمد شریفیان بوده باشد؛ اما بخشو با صدای استثنایی خود فصل جدید و در عین حال مستقلی در تاریخ نوحهخوانی بوشهر باز کرد. اینکه چطور این نوحهخوان ظهور کرد، قابل تحلیل نیست. چنانچه ممکن است هماکنون نیز این بندر تاریخی نوحهخوانی را در دامنخود پرورانده باشد که آیندگان را شگفتزده کند.
این پژوهشگر و مورخ اجتماعی جنوبی در خصوص علل آوازه جهانی این نوحهخوان بوشهری بیان کرد: سالها پیش مصاحبهای با زندهیاد هوشنگ گلشیری درباره صادق چوبک داشتم. او در این گفتوگو به درستی یا نادرستی در مورد این داستاننویس بوشهری گفت: «چوبک یک نویسنده غریزینویس است.» حالا من این موضوع را به «بخشو» تعمیم میدهم. بخشو با اینکه در هیچ آکادمی موسیقی تحصیل نکرده بود، اما از همان عنفوان جوانی با صدای استثنایی که داشت، از محله دورافتاده خود (باغ ملا) شروع کرد و در مسجد دهدشتی به اوج رسید. تا اینجا که اطلاع دارم، بخشو اطلاعات اجمالی و کلی در باب موسیقی سنتی ایران داشت اما این صدای استثنای او بود که با تم غم و نوستالژی، بخشو را «بخشو» کرد.
وی با تاکید بر اینکه من در زمینه موسیقی و دستگاههای آن علم چندانی ندارم، افزود: ولی از اهل فن شنیدهام که جهانبخش کردیزاده یک نوحه را دو بار تکرار نمیکرد و در هر اجرایی خلاقیتهای خاص خودش را داشت که البته تحلیل این بعد موسیقایی از دانش من خارج است.
«بخشو» در نوحهخوانی استعداد غریزی درخشانی داشت
یاحسینی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه آیا بخشو اصول نوحهخوانی را نزد استادی هم آموزش دیده بود؟، توضیح داد: بخشو استعداد غریزی درخشانی داشت اما بر اساس خاطرات شفاهی در دوران نوجوانی ظاهراً مدتی نزد یک آهنگساز و نوحهخوان مشهور که از اهالی محله امامزاده بوشهر بوده، آموزشهایی را در این زمینه دیده بود اما به باور من، بخشو را باید فرزند «خویشتن» دانست؛ چراکه ذوق و استعداد و صدای خدادادی او را «بخشو» کرد.
وی همچنین در جواب پرسش دیگری دال براینکه در کنار استعداد ذاتی بخشو، رسانه تا چه میزان در شهرت وی در ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس مؤثر بود؟، بیان کرد: بخشو این شانس و فرصت را داشت که در عصر «کاست» زندگی میکرد. متأسفانه ما امروزه هیچ صدایی از زندهیاد ناخدا عباس دریانورد نداریم اما نوارهای گاه کمکیفیت و بیکیفیتی از زندهیادان محمد شریفیان و بخشو در اختیار داریم. شاید یکی از دلایل اشتهار بخشو همین اشتیاق مردم بوشهر و حتی خارج از بوشهر به ضبط نوحههای او بود. همه به یاد داریم کاستهای بخشو از فردای اجرایش (معمولاً در مسجد دهدشتی) مثل کاغذ زر مشتری داشت و از بوشهر به تهران، خوزستان کویت، بحرین و حتی آمریکا و استرالیا صادر میشد. بنابراین کاست در شهرتآوری این نوحهخوان منحصربهفرد نقش بیبدیلی ایفا کرد. اگرچه دیگرانی هم بودند که صدایشان ضبط میشد ولی هرگر به اشتهار بخشو نرسیدند!
به گفته این نویسنده و مورخ اجتماعی، تنها صدای ماندگار و با کیفیتی که از نوحهخوانی بخشو مانده است، همانی است که همایون شهنواز در استودیویی در شیراز از بخشو ضبط کرده و آن را در بخشهایی از فیلم «دلیران تنگستان» بارگذاری کرده است.
یاحسینی که دو کتاب به نامهای «از بخشو برایت میگویم» و «حسین تشنهلب (ظهور و کارنامه جهانبخش کردیزاده)» درباره این نوحهخوان جنوبی راهی بازار کتاب کرده است، در خصوص اینکه چرا دیگر نوحهخوانان بوشهری به مانند بخشو شهرت نیافتند و همچنان در زیر نام وی ماندند، گفت: دشوارترین کار برای یک جامعه و حتی یک فرد، گریز از نوستالژی است. بخشو و نوحهخوانی به یک خاطره جمعی و نوستالژیک برای بوشهریهای درآمده است. بنابراین گوش بوشهریها با نوحههای افسانهای بخشو پرورش یافته است، از اینرو، هر نوحهخوان دیگری را با معیار بخشو میسنجند اما از آنجایی که آینده به آینده تعلق دارد، «شاید» مادر دهر برای بوشهریها «بخشو» ی دیگری تدارک دیده باشد و شاید هم نه! بخشو یک استثنا در تاریخ نوحهخوانی بوشهر بماند که مانده است.
«بخشو»، نام بزرگترین نوحهخوان بوشهر است
این مورخ در پاسخ به این سوال که چرا جهانبخش کردیزاده به «بخشو» شهرت یافت؛ ظاهراً خانواده وی به انتخاب این نام معترض هستند و بر این باورند که نام وی در میان عوام «بخشی» بوده، ولی برخی از نوحهخوانان معاصر وی از روی حسادت یا تحقیر عنوان «بخشو» را به جامعه تزریق کردند!، گفت: ببینید در فرهنگ نامگذاری ما بوشهریها مثل پرتقالیها «واو» بعد از اسم افراد میآید. در این فرهنگ ما به محمد، «محمدو» یا به ماندنی «مندو» میگوییم که این واو، «واو تحقیر» نیست؛ بلکه «واو تحبیب و صمیمت» است. بنابراین «بخشو» را به تعبیری میتوان نام هنری جهانبخش کردیزاده تلقی کرد که تداعیگر نام بزرگترین نوحهخوان بوشهر است. حالا اینکه برخی از افراد، بخشو را توهین بدانند یا ندانند، این نوحهخوان با همین نام خصوصاً پس از ساخت مستند به یادماندنی «اربعین» به همت ناصر تقوایی در خاطرهها مانده و حتی در خود بوشهر، کمتر کسی نام شناسنامهای او را میداند و به کار میبرد.
یاحسینی همچنین در خصوص شایعاتی که در خصوص زندگی بخشو و مرگ او در میان عوام وجود دارد، بیان کرد: هر انسانی که مشهور شود، خواه ناخواه حاشیهها و شایعاتی در موردش ساخته و پرداخته میشود. من در کتاب «حسین تشنهلب» که در خصوص ظهور و کارنامه بخشو به رشته تحریر درآوردم، تلاش کردم تا حد مقدور به برخی از این شایعات که مهمترین آن مربوط به مرگ این نوحهخوان برجسته میشد، روشنگری کنم. متاسفانه ما ایرانیها اهل اغراق، بزرگنمایی و کمی تا قسمتی شایعهپراکنی هستیم و این یک واقعیت است. در باب شادروان بخشو نیز دچار همین آسیب و آفت شدیم.
این مورخ در خصوص اینکه چطور شد در کنار نگارش کتاب «از بخشو برایت میگویم؛ خاطرات شفاهی مصطفی گراشی درباره جهانبخش کردیزاده)» به فکر نوشتن کتاب مفصلتری به نام «حسین تشنهلب» درباره بخشو افتادید، گفت: این کتاب در واقع مستند کردن اخبار شفاهی است که درباره بخشو وجود داشت و همیشه سینه به سینه نقل میشدند ولی هیچکس آنها را ننوشت تا اینکه من با تکیه بر حدود ۴۰ خاطره شفاهی زندگی مستند وی را از آغاز تا انجام نگاشتم و در مقدمه کتاب هم متذکر شدم، دشوار است کتابی بنویسید که یک شهر از سوژه آن خاطره دارد؛ به قول مولانا «آب دریا را اگر نتوان کشید / هم به قدر تشنگی باید چشید»، من اگر هزار را معیار قرار بدهم، شاید ۷۰ تا ۸۰ درصد این خاطرات را موفق شدم ضبط و منتشر کنم که در کتاب ۴۰۰ صفحهای «حسین تشنهلب» پیش روی دوستداران بخشو قرار گرفت.
یاحسینی سپس در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه چگونه شده که نوحهخوانی بوشهری بهمانند سینهزنی بوشهری اینچنین پرمخاطب و مشهور شود؟، توضیح داد: نوحهخوانی و سینهزنی یک کنش جمعی است مالامال از شور و نشاط و هیجان. سینهزن سرزنده است و بُرهای سینه بسان موج دریای خروشان است که گاه در نوحهخوانی به سه بر و گاه به پنج بر میرسد اما همین بُرها در نوحهخوانیهای بخشو به ۱۰ بُر میرسید. تلاطم این دریای انسانی و آمیختگیاش با شور حسینی، معجونی استثنائی آفریده که روی بسیاری از اجراهای هنری را کم کرده است. در واقع همین مراسم هنر «موسیقی مذهبی بوشهر» را که اکنون آوازه جهانی پیدا کرده، پدید آورده است.
نظرات